روزنامه شهروند در گزارشی نوشت: سناریوی دو بچه محل که از جنوب پایتخت طرحریزی شده بود دوباره پرونده تجاوزهای سریالی را روی میز بازپرس جنایی قرار داد. با انتشار عکس بدون پوشش متهمان قاضی دادسرای جنایی از زنان و دختران جوانی که قربانی این پسران شیشهای شده و از ترس آبرو سکوت کردهاند، خواست تا برای طرح شکایت به دادسرای ناحیه ٢٧ مراجعه کنند.
روز ششم فروردينماه بود كه دختر ٢٢ساله پس از اينكه از مغازه مانتوفروشي در ميدان هفتتير بيرون آمد، سوار يك خودروي پرايد شد و به لحظههاي وحشت و ترس قدم به قدم نزديكتر شد. اين دختر قصد داشت سوار تاكسي شود و به خانهشان در خيابان گرگان برود. از همه جا بيخبر بود و نميدانست كه چه سرنوشت شومي در انتظارش است. پرايد دوديرنگ بود و دختر جوان بدون اينكه به پلاك عجيب آن توجهي كند، سوار شد.
در صندليهاي جلو پسر جواني بهعنوان راننده و پسر جوان ديگري هم روي صندلي ديگر نشسته بود. يك لحظه تغيير مسير راننده كافي بود تا همه چيز براي دختر جوان روشن شود. اين آغاز دقيقههاي وحشتناك براي دختر جوان بود. او به اين تغيير مسير اعتراض كرد ولي چند ثانيه بعد، پسري كه روي صندلي جلو نشسته بود، به عقب آمد و چكش و فندك روشن را وسيلهاي براي تهديد قرار داد. او فندك را مرتب روشن و دختر را تهديد به سوزاندن میكرد. دقايقي بعد دختر جوان درحاليكه تمام پول و طلا و موبايلش سرقت شده و از سوي دو پسر مورد آزار و اذيت قرار گرفته بود، گوشه خيابان اتحاد تهرانپارس رها شد.
نخستين شاكي پيش روي بازپرس
ساعت ١٠ شب همان روز بود كه اين دختر وحشتزده به شعبه ششم دادسراي ناحيه ٢٧ تهران رفت و نخستين شكايت اين پرونده را پيش روي بازپرس مديرروستا مطرح كرد. او گفت: «وقتي میخواستم به خانهمان در خيابان گرگان بروم، پرايد مشكي رنگی در مقابل پایم توقف کرد. به تصور اينكه مسافركش است، سوار شدم. ولي آنها مرا تهدید کردند و داخل ماشين مورد آزار و اذيت قرار دادند. وقتی اموالم را به سرقت بردند، در خيابان اتحاد رهايم كردند. میخواستم شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم که متوجه شدم پلاك ماشينشان را با پارچه پوشاندهاند.»
دومين شكايت
وقتي نخستين شكايت در دادسرا مطرح شد، تجسسهاي تيم تحقيقات پليس آغاز شد. ولي اين دختر تنها شاكي اين پرونده نبود. ٢٥ خردادماه يعني ٧٩ روز بعد زن جواني به دادسرا آمد و شكايت مشابهي را مطرح كرد. تحقيقات از اين زن ٣٢ساله نشان داد كه او هم طعمه اين دو پسر شياد شده است. او درحاليكه به شدت ترسيده بود، به بازپرس گفت: «از ميدان قزوين سوار خودروي پرايد دوديرنگ با دو سرنشين شدم تا به خانهمان در سهراه آذري بروم. راننده تغيير مسير داد، اعتراض كردم و میخواستم از خودرو پياده شوم، آنها به مسیرشان ادامه میدادند که ناگهان یکی از آنها با فندك و چكش تهديدم كرد تا سكوت كنم. به خيابان فيروز بهرام در جاده اسلامشهر رفتند. داخل ماشين شيشه كشيدند و به من حمله کرده و مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند.
نمیدانم چه مدت طول کشید تا از دست آنها خلاص شوم و تنها چیزی که به یاد دارم ترس و وحشت است. تمام طلاهايم، موبايلم و ١٩٠هزار تومان پولم را دزديدند و مرا در خيابان رها كردند.»
شناسايي يكي از متهمان سابقهدار
وقتي دومين شكايت هم مطرح شد، ماموران پليس خود را در مقابل پروندهای دیدند كه به سمت سريالي شدن پیش میرفت. متهمان از هیچ کاری ابایی نداشتند و با تجاوز به طعمههایشان، اموال آنان را به سرقت میبردند. تحقيقات به صورت گستردهتر آغاز شد و در نهايت با انجام چهرهنگاري يكي متهمان را كه در زمينه موادمخدر سابقه زيادي در كارنامه سیاه خود داشت، شناسايي كردند. همین موضوع کافی بود تا پليس يك قدم به متهمان نزديكتر شود و در نهايت پس از چند عمليات گسترده تيم تحقيق توانست دو متهم جوان را درخیابان خلیج ٢ دستگير كند.»
راز تجاوز به ٨ زن
پس از بازداشت دو متهم ٢١ و ٢٥ساله، تحقيقات از آنها آغاز شد و بعد از انجام بازجوييها بود كه پليس خود را در مقابل دو سارق و متجاوز سريالي ديد. آنها در بازجوييها به سرقت و تجاوز به ٨ زن اعتراف كردند. اين درحالي است كه تنها دو نفر از اين ٨ قرباني، در دادسرا شكايت خود را مطرح كردهاند. با اعتراف متهمان بازپرس پرونده از دختران و زنان جوان که به دام این پسران شیشهای گرفتار شدهاند، خواست تا با مراجعه به دادسرای ناحیه ٢٧ به طرح شکایت بپردازند. در حالی این مردان شیشه ای در بازجویی به جرم خود اعتراف کردند که تحقیقات برای زوایای دیگر پرونده و شناسایی قربانیان ادامه دارد.
گفتوگو با يكي از متهمان
فرهاد متهم اصلي اين پرونده است كه با خودروي پرايدش بچهمحلشان را براي انجام اين دزديها و تجاوزها انتخاب كرد. او از آغاز پرسههای سیاهشان تا اذیت و آزار دختران و زنان جوان به خبرنگار «شهروند» گفت.
چند سال داري؟
٢٥ سال.
از چه زماني تصميم به انجام نقشههای سیاهت گرفتي؟
ما قصد تجاوز و آزار و اذيت نداشتیم. تنها به سرقت فکر میکردیم. براي همين دختران و زناني كه پول و طلاي زيادي به همراه داشتند را طعمه خودمان قرار میدادیم.
چرا به آنها تجاوز كرديد؟
تحت تأثير شيشه وسوسه میشديم و آنها را مورد آزار و اذيت قرار داديم. ما پیش از اينكه بخواهيم از طعمههايمان سرقت كنيم، در همان ماشين شيشه میكشيديم كه تحت تأثير آن كنترلي بر رفتارهاي خود نداشتيم.
اگر قصدتان فقط سرقت بود چرا تنها زنان را سوار خودرويتان میكرديد؟
چون هميشه زنان و دختران هستند كه همراه خود طلا و جواهرات زيادي دارند.
چند وقت است كه به شيشه اعتياد داري؟
از ٢سال پیش شیشه میکشیدم.
سابقهداري؟
بله. همين سابقهام باعث شد كه مرا شناسايي كنند. چند باري به خاطر حمل موادمخدر دستگير و زنداني شدم.
بيشتر در چه مناطقي طعمههاي خودتان را سوار ماشين میكرديد؟
ما معمولا در مناطقي كه به اتوبان نزديكتر بود و میتوانستيم فرار كنيم طعمههايمان را انتخاب میكرديم. مثل خيابان آبشناسان، تهرانپارس و ميدان دانشگاه.
همدستت را از كجا میشناختي؟
من و سعيد سه سالي میشود كه با هم بچه محل هستيم و چون هر دو مواد میكشيم، ارتباط صميمي با يكديگر داريم.
با پول و طلاهايي كه از طعمههايتان میدزديديد، چهكار میكرديد؟
ما اصلا به دنبال پول نبوديم و هيچ پولي هم از اين سرقتها گيرمان نيامد. هرچه سرقت میكرديم به يك قاچاقچي كه از قبل میشناختيم، میداديم و در ازاي آن شيشه میگرفتيم. پول، طلا، موبايل و هر چيز ديگر را به او میداديم و مواد میخريديم.
پرايد سرقتی بود؟
پراید پدرم بود كه من با پوشاندن پلاك خودرو با پارچه، از آن براي سرقتها استفاده میكردم.
همدستت هم سابقهدار است؟
نه سعيد هيچ سابقهاي ندارد.
شغلتان چه بود؟
من و سعيد بيكار هستيم.
اعتیاد رافع مسئولیتهای قضایی نیست
دكتر سعيد خراطها درحاليكه اعتياد را رافع مسئوليتهاي قضايي نميداند، میگويد: «به نظر میرسد كه قانون ملاحظات كافي در رابطه با اين موضوع ندارد و فقط جنون است كه میتواند رافع مسئوليت قضايي باشد. در قانون چنين رويكردي كه اعتياد و توهمات ناشي از آن را جدي بگيرند وجود ندارد و اميدواريم در قانون آيين دادرسي جديد اين موضوع مورد توجه قرار گيرد. معمولا مصرف شيشه فرد معتاد را دچار يكسري توهمات میكند و فرد در شناخت، گفتار و رفتارهايش دچار اختلال میشوند. رفتارها و گفتارهايش تغيير میكند در بينايي و شناخت دچار توهم میشود. همينها باعث میشود كه فرد دست به رفتارهاي عجيب و غريب و وحشتناك بزند اما حالا اينكه در جنايتهای مشابه مصرف شيشه عامل اصلي است يا نقش واسطه دارد بايد بررسي شود و تمام ابعاد آن در نظر گرفته شود. به نظر من بايد اثرات سوء مصرف موادمخدر در ارتكاب جنايتها در صدور حكم براي اينگونه افراد در نظر گرفته شود و كساني كه در اين راه به اعتياد اين افراد دامن زدهاند، شناسايي شوند. كساني كه موادمخدر را به اين افراد فروختهاند به بيشترين مجازات محكوم شوند. چراكه به اعتقاد من اين افراد كه در اثر مصرف موادمخدر دست به جنايتهاي مختلف میزنند، خودشان يك معلول هستند و بايد به دنبال ريشه اعتياد و خلاف آنها رفت. كساني بايد پاسخگو باشند كه باعث شدند اين افراد آنقدر به موادمخدر اعتياد پيدا كنند كه دست به خلافهاي وحشتناك بزنند.»