عملکرد تیم رسانهای دولت را با توجه به پتانسیلها و ظرفیتهای بدنه حامی و مخالفتهایی که وجود دارد چطور ارزیابی میکنید؟
دولت در بستن تیم رسانهای قاعدتا مشکل باقی بخشها را هم داشته است، یعنی همانطور که دستش در تعیین وزیر علوم آنطور بسته بود برای بخش رسانهای که بسیار حساس است هم با مشکل مواجه بوده و هر نقدی به دولت داشته باشیم این را باید مدنظر قرار داد. در این شرایط، شاید آقای روحانی ترجیح داده که از نیروهای میانهرو استفاده کند که حداقل امکان تعامل آنها با فعالان رسانهای گستردهتری فراهم بشود. مثلا آقای انتظامی در معاونت مطبوعاتی قرار داده شده فردی هم حرفهای با سابقهای میانهرو و البته سالها نمایندهی مدیران مسوول در هیات نظارت بود. در مورد تیم اطلاعرسانی نهاد ریاست جمهوری هم شاید به آن ایرادهایی وارد باشد که هست، اما نقدهای این روزها به آن تیم منصفانه نیست، چون لیستی که از پرسشکنندگان کنفرانسهای رسانهای رییسجمهور منتشر شده نشان میدهد خیلی غیرمنصفانه نبوده است.
با این حال، حتما ظرفیتهای بسیار بالایی در میان حامیان دولت وجود دارد که حساسیت سیاسی برخی مسوولان تیم رسانهای که تا پیش از انتخابات 24 خرداد جزو حامیان روحانی نبودند، باعث مغفول ماندن استفاده از آن پتانسیلهاست. شاید هم میترسند که دلواپسان واکنشهای منفی و حاشیهسازی ایجاد کنند، همچنان که برای چندین مورد در یک سال و نیم اخیر ایجاد کردهاند. گذشته از حساسیتها که بخشی بجا و بخشی نابجاست، اما هستند کسانی در میان نزدیکشدهها به تیمهای رسانهای دولت که یکشبه خود را هوادار دوآتشهی روحانی جا زدهاند؛ کسانی که در زمان احمدینژاد هم احمدینژادی بودند! نمونههایش را رسانهایها میشناسند.
تیم رسانهای دولت آیا توانسته بازتابدهنده مناسبی برای عملکرد دولت در حوزههای مختلف باشد؟
مانع اصلی، ضعف تیم رسانهای نیست، مسالهی اصلی جنگ روانی غولهای رسانهای مخالف دولت است که متاسفانه با پول بیتالمال هم میچرخند. مواجهه با آنها ابزارهایی در اندازهی خودشان را میطلبد که در اختیار نیست. آنچه در اختیار هست هم یا رسانههای دولتی و نیمه دولتی هستند که در دولت قبلی شخمزده شدهاند، یا رسانههای خصوصی که امکان رقابت با رسانههای برخوردار از رانتهای پولی و خبری مخالفان را ندارند. تقریبا بعد از یک سالگی دولت، شورای اطلاعرسانی دولت چند ماهی تلاش خوبی را کرد که حداقل نظمی به ارتباط با رسانهها بدهد اما این تلاش ادامهدار و مداوم نبود. به هر حال الان غیر از شخص رییسجمهور که به تنهایی یک رسانه شده، تیم رسانه به آن اندازه تاثیرگذار نیست، جاهایی که نیاز به هوشمندی بوده یا توانایی پایینی داشته یا کم گذاشته است. شبهههای کم گذاشتن، میتواند جای نگرانی داشته باشد. با این حال باز هم میگویم که مانع اصلی، غولهای رسانهای مخالف هستند.
چرا دولت به حوزه رسانه نگاه انقباضی دارد؟
در دولت آقای روحانی، چه خود او و چه تعدادی از وزرا سابقهی مسوولیتهای امنیتی دارند و همین ناخودآگاه حساسیتی را برای نگاه انبساطی در حوزهی رسانه ایجاد میکند. محدودیتهای تحمیلی مخالفان هم قابل توجه است؛ آنها به راحتی مسالهسازی میکنند و دولتیها هم عقبنشینی میکنند! یک بار آقای رییسجمهور از نهادهایی گفت که رسانه و چیزهای دیگر در اختیار دارند که حتی برای ما اشارهی مستقیم به آن هم راحت نیست. البته طبیعی است که اگر مسوولی از اصلاحطلبان بود، یا اعتدالی بود، شاید محدودیتهای سیاسی کمتری داشت اما دو عامل قبلی تاثیرگذارتر هستند.
رسانههای مخالف دولت به لحاظ کمی برتری غالبی دارند و برخلاف آن رسانههای طیف حامیان دولت از پتانسیل خوبی به لحاظ کیفی و محتوایی دارند، چرا دولت از این ظرفیت استفاده نمیکند؟
در مورد رسانههای مخالف دولت، شناخت ما بسیار کم است. واقعا کوهی هستند که فقط بخشی از آن بیرون از آب است. امکانات و گستردگی آنها به هیچوجه با رسانههای حامی دولت برابری نمیکند. وقتی که پول و امکانات باشد، به لحاظ حرفهای هم پیشرفت میکنند و کردهاند. الان غولهای رسانهای مخالف، رسانههایی هستند که حتی شما هم شاید تمایل داشته باشید خبرتان در آن منعکس شود، چون تاثیرگذاری آنها قابل مقایسه با رسانههای دیگر نیست. این را بگذارید در کنار این که صداوسیما متاسفانه جناحی عمل میکند و بارها از سوی دولت مورد انتقاد قرار گرفته که منصفانه عمل کند ولی طبق تجربه، آنها کار خودشان را میکنند. دولت احمدینژاد شانس آورد که سالها از همراهی این غولهای رسانهای برخوردار بود، اما به ویژه بعد از ماجراهای آن 11 روز، به قدری تحت فشار قرار گرفت که یک بار به صورت علنی دربارهی خبرگزاری فارس آن عبارتها را به کار برد و از وابسته بودن به نهادهایی نام برد.
عملکرد رسانهها و خبرگزاریهای دولتی را بهرغم صرف بودجههای کلان و هنگفت چطور میبینید؟
بودجههای رسانههای دولتی بسیار زیاد هستند و بعضی از آنها اگر نباشند شاید مفیدتر باشند. مثلا ایرنا و ایران، در زمان احمدینژاد بدجور شخمزده شده و نیروهای غیرهمسویی الان در آنها هستند که هم تعداد بسیاری به صورت اضافه استخدام شدهاند و هم چون استخدام شدهاند علیرغم این که غیرهمسو هستند، روی دست ماندهاند. یک جایی مثل ایسنا که واقعا حیف شد و از خلاءهای ابتدای کار دولت استفاده شده و مدیری که از دوستان آقای احمدینژاد است منصوب شده و نمیتوان از اینطور مدیران انتظار همراهی با دولت روحانی را داشت. خب ساختار انتخاب مدیر ایسنا اینطوری نیست که یکشبه دولت بتواند دست بزند، همینطور دربارهی نیروهایی که از قبل در بسیاری از بخشهای رسانهای مرتبط با دولت گنجانده شدهاند. برای همین دولت یک جاهایی گیر کرده و دستش بسته است واقعا.
دولت بهجای اینکه از ظرفیت دیدار و همنشینی با اهالی رسانه استفاده کند هر بار که جلسات اینگونه برگزار شده حواشی خاص خودش را رقم زده، آیا اینگونه حواشی اجتنابناپذیر است یا اینکه تیم رسانه دولت میتوانست بهتر عمل کند.
در این که میتوانست بهتر عمل کند شکی نیست اما دربارهی حواشی باید بگویم که بخشی از حواشی را همان جریان خاص رسانهای مخالف دامن میزند. آنها در به حاشیه کشیدن استادند، ابزارش را هم دارند. در بارهی همین دیدار اخیر گزارشی همراه با اتهامات یا شبهههای غیراخلاقی نسبت به برخی منتشر کردند و با دستهایی حتی در رسانههای خارج کشور هم به آن دامن زدند و در شبکههای اجتماعی موبایلی، اتهاماتی را به صورتی بسیار سخیف و زننده مطرح کردند که شرمآور است. کسانی پول میگیرند که تخریب کنند، بعد این با نقدهای واقعی قاطی شده و این نقدها هم شنیده نمیشوند. اما در مورد بخشی از نقدهایی که به تیم رسانهای دولت از سوی اصلاحطلبان مطرح است، پیشنهاد میکنم تیم اطلاعرسانی در تغییرات آتی خود، کمی به ترکیب حامیان آقای روحانی پیش از 24 خرداد نزدیکتر شود. نقدهایی که من دیدهام، بیشتر حساسیت روی اشخاصی است که معمولا از بخشی از هواداران روحانی و یا حتی از حامیان رقبای روحانی بودهاند. تیم اطلاعرسانی نیاز به تقویت دارد، به ویژه که دو سال سخت را پیش رو داریم.