برای اکثر افرادی که با پرندگان و یا حیوانات سر و کار دارند، احساسات آنها پوشیده نیست. حتی شاید شما نیز تا به حال متوجه احساسات مختلف حیوانات شده و یا ابراز احساسات بین دو حیوان از دو نوع مختلف را نیز دیده باشید.
با وجود این نشانهها و تحقیقات گستردهی دانشمندان، در حال حاضر نیز عدهای از افراد وجود احساسات در حیوانات را قبول ندارند. در سال ۲۰۱۲ میلادی بود که دانشمندان موفق به اثبات هوشیار بودن حیوانات شدند. با این وجود در فضای آزمایشگاهی تنها سگها بودهاند که احساسات پیچیده مانند حسودی را از خود نشان دادهاند و شواهد کمی نیز از ابراز احساسات مثبت از طریق سفیدی چشم در گاوها خبر میدهند. اما آیا حشرات نیز احساس دارند؟
احساسات به چه معنی هستند؟ابتدا باید به تعریف احساسات بپردازیم که در عین سادگی بسیار پیچیده است و حتی امروزه نیز دانشمندان عقاید مختلفی در مورد تعریف احساسات دارند. اثبات وجود احساس برای ما کار آسانی است چرا که آن را همه روزه تجربه میکنیم اما تعریف آن برای هیچ کس آسان نخواهد بود. یک تعریف کلی از احساسات که در همهی زمینههای علم از علم عصبشناسی تا فلسفه و روانشناسی صادق باشد، تقریبا غیر ممکن است. اختلاف در این مورد به قدری زیاد شده که استاد معروف عصبشناسی به نام جوزف لدو، خواستار حذف کلمهی احساسات از لغتنامههای علمی شده است.
با وجود صدها تعریف برای احساس، شاید تعریفی که بیشترین کاربرد را داشته باشد این است که احساسات شامل رفتارهایی میشوند که بروز دادنی بوده و در ارتباط با حالتهای درونی مغز هستند و ما به عنوان یک انسان همانطور که از نامش مشخص است آن را حس میکنیم.
به دلیل طبیعت این احساسات که بستگی زیادی به موجود بروز دهندهی آن دارند، نمیتوان احساسات انسانها را با سایر موجودات مقایسه کرد و رفتاری مشابه رفتار انسان را از آنها انتظار داشت و واضح است که از حیوانات نیز نمیتوان در مورد احساسات آنها سوال کرد. پس راهکار درک این موضوع چیست؟
زاویهی دیگری که از آن میتوان به موضوع نگاه کرد این است که در واقع احساسات روش بروز دادن تفسیر نقشهی عصبی ارگانیسمها و بخشی از مغز آنها که هموستات را تحت نظر دارد، است. هموستات مشخصهای از یک سیستم است که در آن متغیرها قانونمند میشوند تا شرایط درونی نسبتا با ثبات باقی بمانند. اساساً یک ارگانیسم مقدار زیاد یا کمی از یک چیز را از درون یا محیط اطراف خود تجربه میکند که در واقع تغییری در حالت تعادل بهینه است. سپس این تفاوت را مغز ما از روی نقشهی عصبی متوجه میشود. سپس ما تشخیص مغز خود را از دو طریق تجربه میکنیم. اول به عنوان یک حس درونی که در رفتار ما تاثیر میگذارد و دوم رفتار احساسی که حالت ما را به دیگران نشان داده و منتقل میکند.
آزمایشی بر روی زنبورهای عسلمثال شگفتانگیزی که تجربهی احساسی یک حشره را نشان میدهد در زنبورهای عسل مشخص شده است. همانطور که اشاره شد، احساسات بر رفتارها و اعمال ما تاثیر میگذارند. تصور کنید که در خانهی شما دزدی اتفاق افتاده باشد، در عین حال هم ناراحت، هم شوکه و هم بسیار عصبانی هستید. با این که اطرافیان شما سعی در دلداری دارند اما شما تنها نکات منفی همه چیز اطراف را میبینید. حتی به قدری ناراحت میشوید که غذای مورد علاقهتان نیز یرای شما طعمی ندارد.
این اتفاق دقیقاً همان چیزی بود که زنبورهای عسل مورد آزمایش با آن مواجه شدند. گردبادی توسط دستگاههای مصنوعی ایجاد شد تا به آنها حس غارت کندویشان را القا کند و آنها را به بالاتربن حد ممکن عصبانت برساند. سپس این زنبورها در معرض محلولهایی که بوهای خاصی داشتند قرار گرفتند. اولین محلول دارای اکتان بود که به زنبورها آموزش داده شده بود که این بو در ارتباط با طعمهای شیرین و خوشمزه است. دومین محلول دارای هگزانول بود که به زنبورها طعمی تلخ را القا میکرد.
این زنبورها که اتفاق بدی را تجربه کرده بودند، بدون توجه به طعم شیرین و خوشمزه، خود را برای نشان دادن رفتاری تند نسبت به طعم تلخ آماده کرده بودند، دقیقا مانند انسانها زنبورها نیز به نظر بسیار خشمگین بودند و به طعم مورد علاقهی خود توجهی نداشتند. در عوض زنبورهایی که این گردبادها را تجربه نکرده بودند توجه کامل خود را به طعم شیرین و مورد علاقهی خود معطوف کرده بودند. با این وجود و در حالی که رفتار زنبورها به نظر از روی خشم بوده است اما دانشمندانی که این آزمایش را انجام داده بودند، اطمینان کاملی به آن چه که دیدند، نداشتند و از احساسی خواندن این رفتار زنبورها امتناع میکردند. این در حالی است که اگر یک سگ پس از مرگ مالک خود، از خوردن غذای مورد علاقهاش خودداری کند، این رفتار را مسلماً پای احساسی بودن این حیوان خواهیم نوشت.
آزمایشی بر روی مگسهای ژالهدوستآزمایشی مشابه بر روی مگسهای میوهی گرسنه انجام شد. این آزمایش برای تلقین ترس به این مگسها طراحی شده بود. محققان با انداختن سایه بر روی آنها سعی داشتند تا به این مگسها القا کنند که دشمن در بالای سر آنها بوده و در حال نزدیک شدن به آنها است. تصور کنید که صدای شلیک گلوله از تفنگی را بشنوید. تغییرات احساسی و رفتاری تا زمان رسیدن به جایی امن در شما مشهود خواهند بود، این اتفاق دقیقاً در مگسها نیز مشاهده شد.
سایه بر سر این مگسها افکنده و سپس از سر آنها کشیده شد. با افتادن سایه، مگسها از خوردن میوهی مورد علاقهی خود دست کشیدند و به جایی امن فرار کردند. مگسها حتی پس از گذشت دقایقی نیز از برگشت به محل خودداری میکردند. این نشان می دهد که سایه حتی بعد از رفع شدن نیز مگسها را تحت تاثیر قرار داده است. حتی محققان در این آزمایش شاهد تغییر در اندازهی ترس مگسها نیز بودند. آنها با گذراندن سایه از روی مگسها به صورت متوالی باعث ایجاد ترس بیشتر شدند و مگسها برای اطمینان از امنیت محیط، مدت بیشتری را در پناهگاه خود سپری کردند.
با وجود این که محققان رفتار مگسها را فراتر از یک عکسالعمل عادی میدانند اما این برخورد را در دستهی احساسات واقعی طبقه بندی نمیکنند. آنها این رفتار را نوعی رفتار دفاعی از طرف مگسهای ژالهدوست ارزیابی کردهاند.
آیا حشرات حس همدلی دارند؟همانطور که قبلا نیز اشاره شد، دومین بُعد از احساس، بروز دادن آن است تا اطرافیان نیز از حالت درونی فرد مطلع شوند. به این منظور باید فرد دارای توانایی همدلی باشد تا بتواند سیگنالهای رفتاری ارسال شده از طرف مقابل را دریافت کرده و به آنها پاسخ دهد. در تحقیقی جدید خر خاکی توانسته رفتار همدلی مانند را از خود به نمایش بگذارد. محققان متوجه شدهاند که این حشرات هنگام تجربه کردن حس آرامش با انجام رفتارهایی سعی میکنند همنوعانی که در کنار آنها هستند را نیز آرام کنند. ممکن است به نظر برسد که این رفتار در واقع یک تقلید از سوی همنوعان است اما تحقیق جدید منتشر شده در فروردین ماه امسال، مسری بودن احساسات در بین خوکها را نیز به عنوان نمودی از همدلی به اثبات رسانده است.
آیا حشرات احساسات را تجربه میکنند؟در حال حاضر نمیتوان به درستی نشان داد که حشرات تا چه اندازه میتوانند احساسات را تجربه کنند اما تحقیقات اخیر قدمهای آینده برای مشخص شدن احساسات حشرات را پایهریزی کردهاند. امیدواریم با نقشه برداری از مدارهای عصبی که اساس رفتار ترس مانند مگسها، خشم مانند زنبورها و یا همدلی مانند خر خاکی هستند، بتوانیم احساسات حشرات را با آن چه که خود ما به عنوان احساسات تجربه میکنیم، مقایسه کنیم.ممکن است در آینده شباهتهای عجیبی که بین مغز انسانها و حشرات وجود دارند، بیشتر نیز بشوند و دانشمندان را بیش از پیش شگفت زده کنند.
خوشبختانه ما به آرامی در حال درک این مطلب هستیم که انسانها برتر مطلق نیستند و باید به حیوانات نیز بها داده شود. همانطوری که ممکن است ما عاشق شویم و یا احساس حسودی کنیم، حشرات نیز میتوانند این احساسات را تجربه کنند. قدر مسلم این که ما نمیتوانیم احساسی که یک زنبور هنگام خشم و یا یک مگس هنگام ترس تجربه میکند را درک کنیم، حتی از فهم احساساتی که انسان دیگری تجربه میکند نیز عاجز هستیم. باید به این نکته توجه کرد که احساسات به قدری متغیر هستند که احساسات خودمان را نیز نمیتوانیم به خوبی تعریف کنیم، پس طبیعی است که مشخص کردن احساسات حشرات نیز کار آسانی نباشد.
چارلز داروین مشهور میگوید « حتی حشرات نیز خشم، حسادت و عشق خود را با صداهایی عجیب، بروز میدهند.»