...آقاصادق طوری مدعی تندروی در اصلاحات و منتقد آن است که گویی از خود ندا خبر ندارد. تعدادی از جوانان اصلاح طلب فعال 88 که اکثرشان از سوی رسانههای آن سو، فتنهگر خوانده میشدند و تعدادی از سرشناسان آنها که فکر نمیکنم نیاز به یادآوری نامشان باشد با انواع اتهامات امنیتی در آن سالها زندان رفتهاند یا محکومیت دارند
علیاصغر شفیعیان
گروه سياسي: دربارهی آقاصادق خرازی چند نکته به نظرم میرسد که با سانسورهایی مینویسم:
یک «انصاف»: در نقد او و حزب ندا باید منصف بود، نقد غیرمنصفانه باعث شده که کسانی روی لج بیافتند. پیشنهاد میکنم که هر کسی نقدی دارد، آن را در یک پاراگراف بنویسد؛ نقدی که مو لای درزش نرود.
دو «زیپ»: پارسال تابستان به یکی از اعضای ارشد ندا گفتم که دور او را خط بکشند تا حاشیه نشود، گوش نکردند و حالا با گاف «لیست»، هم از درون ندا نقدهای شدید شده و هم از بیرون و مجبور به استعفا شد؛ هر چند که ماندنی شده چون منافع ماندنش فعلا بیشتر است. اعضای ندا او را یک اسپانسر میدیدند و البته شخصیتی در ارتباط با مسوولین. او فعال سیاسی نبود، با کسانی فامیل بود یا فامیل شد و دیپلمات شدندش را مدیون همین ارتباط بود اما در سیاست مو از ماست بیرون خواهند کشید و این حوزه با زندگی او همخوانی ندارد. بهزاد نبوی میگفت «برای موفقیت در سیاست باید سه زیپ رو بست». غیرسیاسیها شاید به اینها دقت کامل نداشتهاند. آدم گافدار، میتواند مورد کنترل دربیاید!
سه «لیست»: آن تیتر روزنامهی جوان برای ماجرای لیست ادعایی، شیطنتآمیز بود، البته حرفش مبهم بود ولی چون نیت سنج نداریم، نمیتوان نظر قطعی داد، مگر این که لیست ادعایی را همانطور که وعده داده منتشر کند. طبیعی است که اگر کسی در آن سوی آب با آن وریها زد و بند کند و امکاناتی بگیرد و بعد بخواهد همچنان اصلاحطلب محسوب شود، اشتباه گرفته است...
فقط یک پرانتز باز کنم: آقای خرازی! همین شما که اینقدر حساسیت دارید، سالها مشاور و از نزدیکان آقای قالیباف بودید و هستید. او در انتخابات 92 کاندیدا بود و رقیب درون جناحیاش آقای حدادعادل بود. چطور شد که چند وقت قبل از انتخابات در سایتهای ضدانقلاب علیه یکی از نزدیکان مهم حداد مطالبی منتشر شد که بر چهرهی او هم تاثیر گذاشت؟ بگذریم!
چه از انتشار آن لیست و چه از لیستی که عبدالله رمضانزاده و محمدعلی ابطحی اشاره کردهاند باید استقبال کنیم، یعنی «لیست دیپلماتهای قاچاقچی نسخ خطی کتابهای قدیمی». هم اتهام بدون سند بی اخلاقی است، هم لاپوشانی خوب نیست. تا همینجا هم نباید به تاخیر میافتاد. بیش از همه، به خاطر این که حالا ما با این بازی افشاگری نیمه کاره، دو لیست به افکار عمومی بدهکاریم.
چهار «ندا»: تعریف جدید یا نگاهی جدید از اصلاح طلبی هیچ ممنوعیتی ندارد، مثل عنوان «اصلاحطلب پیشرو» برای حامیان آقای معین در سال 84 که خودم عضو آن بودم یا حزب اعتماد ملی آقای کروبی. حالا نگاه دوستان ندا و آقا صادق هم قابل احترام است، چه نقد گذشته چه لابیگری و امثالهم، اما این چه سیاست جدیدی بود که دو عضو هیات موسس همان ابتدای کار راهی اوین شدند تعدادی از اعضای شورای مرکزی هم پذیرفته نشدند؟
حداقل به لحاظ عملی، باید ثابت شده باشد که با چشمانداز همخوانی ندارد. شاید برای همین بوده که چند عضو ندا تا همین امروز از آن جدا شده و حتی چند نفر از آنها عضو حزب جدید التاسیس اتحاد شدهاند که این معنادار است. تعدادی از بچههای ندا که سابقهی آشنایی با آنها را دارم، بسیار خوشفکر و فعال و پاک بوده و هستند؛ اما این راه در کنار هزینههایش چه منفعتی داشته است؟
پنج «تندروی»: آقا صادق طوری مدعی تندروی در اصلاحات و منتقد آن است که گویی از خود ندا خبر ندارد. تعدادی از جوانان اصلاح طلب فعال 88 که اکثرشان از سوی رسانههای آن سو، فتنهگر خوانده میشدند و تعدادی از سرشناسان آنها که فکر نمیکنم نیاز به یادآوری نامشان باشد با انواع اتهامات امنیتی در آن سالها زندان رفتهاند یا محکومیت دارند، در حزب ندا هستند؛...
در جواب فیسبوکی سعید نورمحمدی، مشاور صادق خرازی به نوشتهی آقای ابطحی، به اعتراف تلویزیونی او در زمان بازداشت در سال 88 کنایه زده شده، در حالی که گویا سخنان عضو ارشد امروز ندا در دادگاه آن سال که از دوستان خوب ما و عضو شورای مرکزی نداست فراموش شده؛ البته مردم که فراموش نکردهاند. راستی! از شهاب چند وقتی است که خبری نیست، حتی در تصاویر چند برنامهی آخر ندا هم عکسی از او نبود.
شش «خاتمی»: صادق خرازی به عنوان یک آدم غیرسیاسی که با تعدادی از مسوولین پیشین و فعلی فامیل است با شخصیتهای زیادی از راست و چپ رفت و آمد دارد. رابطهی آقای خرازی با سهردار قالیباف شاید بیش از سیدمحمدآقای خاتمی است، اما در پروژهی ندا، بارها توپ به زمین خاتمی انداخته شد در حالی که او دربارهی ندا و صادق خرازی نمیخواهد وارد شود، حتی اگر بیش از این هم تحریک شود. اگر دوستان ندا همانطور که بارها گفتهاند خاتمی را محور اصلاحات میخواهند، اخلاقی نیست که از او در تایید رفتارهای خود هزینه کنند.
هفت «یک کلام»: دولت روحانی نیازمند حمایت است، مردم نیازمند امید و روحیهاند، اصلاحطلبان و اعتدالگراها نیازمند آرامش و ثباتاند، همهی جریانهای سیاسی عاقل و باتجربه نیازمند وحدت و تشخیص اولویتها هستند، فرصت همهی ما کم است، پس لطفا به حاشیه نرویم و انرژیها را به بطالت تلف نکنیم؛ باید مراقب موش دوانیها بود.