گروه حوادث:مأموران پلیس تهران یک سال قبل حین گشتزنی متوجه شدند زنی جوان و لاغراندام یکباره خودش را از خودرویی که چند ماشین جلوتر از مأموران در حال حرکت بود، به بیرون پرت کرد.
بلافاصله مأموران به تعقیب ماشین پرداختند و راننده را متوقف کردند. با بازداشت این مرد او در ابتدا مدعی شد زن جوان دچار مشکلاتی است و به همین دلیل چنین کاری کرد اما وقتی زن شاکی جزئیات حادثه را توضیح داد، مأموران متوجه شدند با پرونده آدمربایی روبهرو هستند.
این زن گفت: «شبهنگام بود من بچههایم را به خانه مادرم بردم و میخواستم به منزل خودم برگردم و کاری انجام دهم، در راه دست تکان دادم و یک ماشین پراید ایستاد من هم سوار ماشین شدم و به راه افتادیم، کمی که جلوتر رفتیم راننده تغییر مسیر داد؛ متوجه شدم راننده آدم قابلاعتمادی نیست بلافاصله به او گفتم ماشین را نگه دارد اما او توجهی نکرد و به راهش ادامه داد.»
زن شاکی گفت: خیلی ترسیده بودم و نمیدانستم باید چه کنم به مرد راننده گفتم اگر ماشین را متوقف نکنی خودم را به پایین پرت میکنم گفت تو جرئت این کار را نداری و قفل ماشین هم خراب است، به محض اینکه دستم را به قفل انداختم در باز شد و برای اینکه تعرضی به من صورت نگیرد، خودم را از ماشین به بیرون پرت کردم. با شکایت این زن و قبول اتهام از سوی مرد جوان پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و روز گذشته متهم در جلسه رسیدگی حاضر شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان درخواست صدور حکم برای متهم کرد و گفت از نظر دادسرا دلایل برای اثبات جرم کافی است و دراینباره دادگاه باید نظر خود را اعلام کند. در ادامه زن شاکی در جایگاه حاضر شد؛ او گفت: من مادر سه کودک هستم و همیشه هم در زندگیام طوری رفتار کردم تا مبادا بچههایم آسیب ببینند؛ آن شب هم وقتی مرد جوان من را سوار ماشینش کرد فکر کردم مسافرکش است البته باید مسیر کوتاهی میرفتم و مسیر خیلی هم سرراست بود. بعد که دیدم مرد جوان مسیر خود را تغییر داد از او چند بار خواهش کردم ماشین را متوقف کند، حتی به او گفتم اگر به این کارت ادامه دهی خودم را از ماشین به بیرون پرت میکنم، چون من بچه دارم و آبرویم آنقدر مهم است که حاضرم بهخاطرش جانم را از دست بدهم. پسر جوان فکر نمیکرد من این کار را بکنم و حرفهای رکیکی زد اما من در را باز و خودم را به پایین پرت کردم. شانسی که داشتم این بود که همان لحظه ماشین گشت پلیس در حال عبور بود و این مرد را تعقیب کرد.
بر اساس گزارشی که پزشکی قانونی ارائه داده، زن جوان با توجه به اینکه خودش را از ماشین به بیرون پرت کرده دچار جراحتهای زیادی شده بود. همچنین مأمورانی که اقدام به تعقیب راننده جوان کرده بودند تأیید کردند این زن خودش را از ماشین به بیرون پرت کرد و وضعیت طوری بود که حتی خطر مرگ برای این زن وجود داشت. وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام آدمربایی به قصد تجاوز را که به او وارد شده بود، رد کرد و گفت: تحتتأثیر شیشه فقط قصد ربودن این زن را داشتم. متهم گفت: سه ماه بود که از زندان آزاد شده بودم البته بار اولی نبود که به زندان میرفتم؛ به اتهام رابطه نامشروع و درگیری دو بار زندانی شده بودم و این بار سوم بود که به خاطر مواد مخدر بازداشتم کردند. دوران محکومیتم که تمام شد و آزاد شدم انگار هنوز از آن حالت بیرون نیامده بودم؛ داشتم بیهدف در خیابان رانندگی میکردم و ماشین هم متعلق به خودم نبود. ضمن اینکه شیشه هم مصرف کرده بودم و حالت عادی نداشتم و نمیدانستم باید چه کاری کنم و در فاز مواد بودم که زنی دست تکان داد.
او زن بدی نبود فکر کرد من مسافرکش هستم و برای اینکه مسیر مستقیمی را برود دست تکان داد و من هم ماشین را متوقف کردم. سوار که شد قرار بود مسیر کوتاهی را برویم اما هوس کردم این زن را بدزدم؛ قصدم تجاوز به او نبود اما از اینکه گریه میکرد و میترسید لذت میبردم. هرچه خواهش کرد و جیغ زد که ماشین را متوقف کنم قبول نکردم و یکباره زن جوان در را باز و خودش را به بیرون پرت کرد. من خیلی متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد فقط صدای پرتشدن زن جوان را شنیدم و بعد که آژیر پلیس را شنیدم، از ترس دستگیری و رفتن دوباره به زندان فرار کردم. من تأکید میکنم هیچ قصدی برای تجاوز به این زن نداشتم. در پایان جلسه رسیدگی با توجه به اینکه مرد جوان اتهام آدمربایی را پذیرفت و دلیلی برای اینکه مشخص شود او قصدی برای تجاوز داشته است وجود نداشت، هیأت قضات شعبه هشت به ریاست قاضی اصغرزاده او را به سه سال حبس و یک سال تبعید به شهری بدآبوهوا محکوم کردند.