رضا صادقیان
با روشن شدن نتیجه انتخابات ریاستجمهوری و کاهش شور و هیجان دوره تبلیغات و عبور از شب بیداریها، نخوابیدنها و بحثهای بیوقفه با طرفداران کاندیدای اصولگرا در خیابانهای شهرها و تلاش برای کسب رای شهروندان با مسیری دیگر روبهرو شدیم، پیامهایی به گوش میرسید که گاه با سخنان بیان شده در ایام انتخابات از سوی جریان اعتدال-اصلاح متفاوت بود. انتخاب وزیران و ابقا شدن برخی از شخصیتها در پستهای مدیریتی این خبر را قابل باور میکرد؛ صدای رای مردم توسط دولتمردان آنچنان که باید و شاید شنیده نشد، موجی که اگر توسط چهرههاي سیاسی اصلاحطلب در عرصه رسانهها مقابلش ایستادگی نمیشد اکنون با وضعیتی دیگر روبرو بودیم.
چند روزی از نشر این اخبار و محدودیت در معرفی وزیران جدید و کار آزمودهتر نگذشته بود که همان شخصیتهایی که انتقادهایی را به ماندگاری برخی از اعضای کابینه داشتند و حمایت از رای مردم را به رئیس دولت جدید گوشزد میکردند از نشدنها و برخی ملاحظهها گفتند و بار دیگر پشت سر رئیس دولت و در جهت جلوگیری از رواج ناامیدی در میان مردم سخن از قدرت کابینه و آیندهنگری گفتند. در واقع جریان اصلاحطلب و حتی اعتدالگرایان نزدیک به دولت ناچار با واقعیتهای پیشرو کنار آمدند و تغییرات کابینه را به صورت جزئی پذیرا شدند، دیگر سخن از رای مردم و شنیده شدن صدای شهروندان کمتر به میان آمد و تلاش کردند از روزنههای بوجود آمده به کنش سیاسی اقدام و به بخشهای دیگر مطالبات رجوع کنند.
طی چند هفته گذشته و با انتشار اخبار جابجایی برخی از استانداران و شنیده شدن اخبار ابقاء برخی دیگر موج دیگری از اعتراضها در فضای سیاسی کشور به گوش میرسد. در واقع نمایندگان اصلاحطلب مجلس، نیروهای فعال در ستادهای حسن روحانی، فعالان سیاسی استانها و شخصیتهای نزدیک به جریان اصلاح و اعتدال با انجام مصاحبه و نگارش نامه به رئیس دولت دوازدهم از انتصاب دوباره گزینههای آزمون شده در مقام استاندار گلایهها کردند. از منظر این منتقدان ابقای اشخاصی که از توان کافی در مقام استانداری برخوردار نیستند طی چهارسال پیشرو هزینههای را به دولت مستقر تحمیل خواهند کرد که در نهایت کلیت جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا مجبور به پرداخت هزینهای آن خواهند شد. شاید این انتصابها به کام برخی شیرین بیاید ولی در لحظه ضرور و هنگامه دفاع از سیاستهای دولت با مخفیکاری و پیشه کردن سیاست غیب شدن در عمل صحنه را خالی و فضایی گشوده را به مخالفان دولت تقدیم میکنند.
دولت با سوزاندن فرصت تغییرات و انتصاب شخصیتهای کارآمدتر عملا به بخش عمدهای از خواستههای مردم بیتوجهی میکند. همانگونه که در بالا آمد، جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا با درک شرایط واقعی میدان سیاست، محدودیتهای معرفی وزیران جدید را درک کردند و همین فهم را به مردم انتقال دادند، ولی توقع نمیرود در نصب استانداران شخص روحانی و نزدیکان وی برای مرتبهای دیگر از محدودیتها و نشدنها و نتوانستنها بگویند و مطالبات بر زمین مانده مردم را به دست استاندارانی بسپارند که کارنامه قابل دفاعی در حوزه مدیریت خویش ندارند.
انتصاب استانداران با تجربه که اجماع نظری بسیاری از شخصیتهای سیاسی استان را نیز به همراه دارند، تقدیر دولت دوازدهم است و نه افتادن به دام برخی توجیههای غیرضروری. تقدیر دولت دوازدهم با معرفی استاندارهای باتدبیر بهتر از زمان فعلی در تاریخ دولتهای انقلاب اسلامی نوشته خواهد شد. این فرصت بزرگ را به آسانی از دست ندهید، تقدیر دولت با بهرهگیری از تدبیرش در نصب استاندارها بهتر نوشته خواهد شد.