دکتر علی میرزامحمدی
جناحهای سیاسی در اینکه نام طرحها و تحقق مطالبات مردمی به نام خود آنها تمام شود رقابتی تنگاتنگ با همدیگر دارند. این رقابت به نفع جامعه است اما وقتی به مرحلهای برسد که در آن احزاب با مانعتراشی و ممانعت از تحقق طرحها و مطالبات مردمی کاری کنند تا جناح رقیب نتواند برگ برنده سیاسی را کسب کند به مانعی بزرگ در توسعه تبدیل خواهد شد. در سطوح شهرستانی شواهدی وجود دارد که افتتاح یک طرح عمرانی تنها با این استدلال که جناح سیاسی مخالف ممکن است از آن به عنوان برگ برنده خود بهره بگیرد به تاخیر افتاده است! در اشکالی دیگر سعی شده است تا پیگیری یک مطالبه و تحقق آن به نام حزب یا جناح خودی تمام شود و اگر برچسب حزب دیگری بر آن باشد با وجود محاسن مورد مخالفت جدی قرار گیرد!
در سطوح کلان کشوری نیز به رغم آنکه تحقق برخی مطالبات به نفع کل نظام تمام میشود اما به علت طرح آنها با برچسب فلان حزب یا جناح سیاسی، فرصتی برای علمیاتی شدن آنها فراهم نمیشود. از اشکال مهم این نوع مطالبات، مطالباتی است که در قالب گفتمان اصلاحطلبی پیگیری میشود. مطالباتی که اگر در قالبی دیگر مطرح شده بودند تحقق آنها دور از انتظار نبود، به این معنا که دوقطبیسازی فضای سیاسی، تدوین سیاستگذاری کلان کشور را نیز مختل نموده است.
با اتخاذ بینشی منصفانه باید معترف بود مطالباتی که در دهه 70، تحت عنوان اصلاحطلبی مطرح شده است همان مطالباتی است که در قالب گفتمان جمهوری اسلامی مطرح شده بود. به عبارت دیگر این مطالبات برای اکمال واقعی نظام و ظهور واقعی آنچه به خاطر آنها انقلاب اسلامی به ثمر نشست مطرح شده است. بر این اساس اگر شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور همانند جنگ تحمیلی و محاصره اقتصادی روی نمیداد، چه بسا این مطالبات در همان زمان حیات امام خمینی (ره) جامه عمل میپوشید. در نتیجه اگر پس از رفع این شرایط و موانع، بستر تحقق مطالبات بر زمین مانده گفتمان انقلاب اسلامی فراهم شده باشد مانعتراشی بر سر راه آنها نوعی "مخالفت پنهان با گفتمان جمهوری اسلامی" میتواند تلقی بشود.
گفتمان "جمهوری اسلامی" دارای دو بال اصلی جمهوریت و اسلامیت است. کسانی که به بهانههای مختلف در پی تضعیف بعد جمهوریت این گفتمان هستند حتی اگر به زعم خود نیتهای دینی خیرخواهانه نیز داشته باشند بدانند که به آرمانهای واقعی این انقلاب خیانت میکنند. تحقق بعد جمهوریت نظام بیشتر به تحقق اصول قانون اساسی بستگی دارد. قانون اساسی فقط برای تفاخر و به رخ کشیدن به دیگر کشورها نیست که مدعی شویم ما پیشرفتهترین و انسانیترین قوانین را تصویب کرده ایم؛ بلکه تفاخر واقعی در عملیاتی شدن اصول آن قرار دارد.
برای مقابله با لجاجتهای سیاسی و زدودن برچسبهای سیاسی که هزینه تحقق مطالبات واقعی مردم را افزایش میدهد، بهتر است به جای عبارت اصلاحطلبی از تحقق مطالبات قانون اساسی سخن بگوییم. این تغییر ادبیات به احتمال میتواند مورد حمایت بسیاری از دلسوزان نظام قرار گیرد که ضرورت جامه عمل پوشاندن مطالبات بر زمین مانده گفتمان انقلاب اسلامی را احساس کردهاند اما در برابر تحقق آنها در زیر پرچم احزاب اصلاحطلب مقاومت نشان میدهند!
این مطلب شاید به مذاق برخی اصلاحطلبان خوش نیاید اما واقعیت این است که طرح و پیگیری برخی مطالبات باید از زیر پرچم انحصاری خارج شود تا فرصت تحقق برای آنها فراهم شود. در غیر اینصورت احزاب رقیب در برابر آنها مقاومت نشان خواهند داد تا تحقق این مطالبات به عنوان برگ برنده رقبا در رقابتهای سیاسی تلقی نشود! اجازه بدهیم و شرایطی مهیا کنیم که در تحقق مطالبات بر زمین مانده گفتمان "جمهوری اسلامی" مطابق اصول قانون اساسی همه احزاب معتقد به نظام مشارکت نمایند و با انحصاری نمودن طرح و پیگیری این مطالبات، قطب مخالفی را در تحقق آنها خلق نکنیم!