رضا صادقیان
طی چند روز گذشته و با بالا گرفتن انتقاد نیروهای نزدیک به جریان اصلاحات از دولت دوازدهم و سیاستهای حسن روحانی در حوزه سیاسی، اجتماعی و بر زمین گذاشتن مطالبات مردم، برخی چهرههای سیاسی نزدیک به دولت و اصولگرایان را به این گمان رسانده که اصلاحطلبان در حال سهمخواهی از دولت هستند. حرف و حدیثهایی که در آستانه معرفی وزیران به مجلس شورای اسلامی نیز بارها تکرار شد و اصلاحطلبان را محکوم به سهمخواهی از دولت کردند.
نگاهی که نه تنها با واقعیتهای جاری همخوان نیست، بلکه رونمایی از دیدگاههای است که نقد و بازخوانی رفتار دولت و شخص رئیس دولت را به هیچ روی برنمیتابد و هرگونه نقدی را به منزله بیتوجهی به «شرایط فعلی» و یا تضعیف دولت و تصمیمهای سیاسی معطوف میکند، در حالی که اگر نگاهی به انتقادات مکتوب شده طی هفتهها و روزها اخیر از منظر اصلاحگرایان داشته باشیم با مسائل و دغدغههای دیگری روبرو میشویم که بحث سهمخواهی در میان آن دلمشغولیها به کلی غایب است.
اکثر نیروهای اصلاحطلب و چهرههای سیاسی که دل در گرو پاسخ دادن به مطالبات شهروندان دارند، نه تنها با رویکرد نقد مشفقانه به بازخوانی رفتارهای دولت طی ماههای اخیر نشستند، بلکه دغدغه اول و آخر چنین نیروهایی مسائل ملی و کلانی است که دولت در گشایش و یا بر زمین ماندن آنها به صورت مستقیم دخیل است. سخن یک شخص و یا چهره سیاسی نیست، نگاه کنشگران اصلاحطلب به مسائل جاری پاسخگو بودن دولت و شخص رئیس جمهور درباره شعارها و حرفهایی است که در دوره تبلیغات انتخابات در شهرها و استانهای مختلف از زبان رئیس دولت دوازدهم بیان شد، نحوه معرفی گزینههای وزارتخانه و تعامل نداشتن بخشهایی از دولت با معاول اول و گزینه وزارت علوم دلیل نقدهای امروز است.
به نظر میرسد جریان اصلاحات و کسانی که به آینده این مرز و بوم میاندیشند ترجیح میدهند با بیان نقد در عرصه عمومی مجموعه نیروهای تاثیرگذار در دولت را به مسائل دیگر و دغدغههای مهمتری راهنمایی کنند. نقد آنان با هدف تخریب، سهمخواهی، ایجاد مزاحمت برای دولت و دامن زدن به سخنان حاشیهای نیست، کسی علاقهای به تیتر نخست نشریات شدن ندارد، بحث پرگویی، زیادخواهی و کمخواهی هم در میان نیست. اصلاحطلبان باور دارند نقد دولت در وضعیت فعلی در مقایسه با هزینههای پیشرو در سالهای آینده به مراتب کمتر خواهد بود.
مهمتر اینکه نقدهای امروز فرصت بازسازی فردای کشور و بازنویسی سیاستهای نادرست و کمبهره را بهتر از هر زمانی برای دولتمردان فراهم میکند. بنابراین چنین انتقاداتی، حتی نامه نوشتن به رئیس دولت و یادآوری برخی شعارهای انتخاباتی، نه تنها منفی نیست بلکه دولت و دیگر سیاستگذاران میبایست با بالا بردن ظرفیت پذیرش نقد به استقبال اینگونه انتقادهای سازنده بروند، نقدهایی که دغدغهای به غیر از سرزمین ایران و پاسخ دادن به درخواستهای بهحق شهروندان در آن حضور ندارد.
بهترین راه دولت دوازدهم برای امروز، شنیدن و تامل کردن در همین نقدهای گفته شده است. چندان دور از ذهن نخواهد بود که مطالبات امروز با اما و اگرهای زیاد پاسخ داده نشود و ما با کوهی از مشکلات بر زمین مانده در سالهای آینده روبرو باشیم، مشکلاتی که با انگشت گذاشتن روی هر کدام از آنها شاهد بوجود آمدن گسلهای عمیق در جامعه هستیم و از دل همین شکافها و دو قطبی شدنها ناظر برآمدن یک شخص پوپولیسم در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 باشیم، آن روز نه تنها دولت دوازدهم کاری از دستش برنخواهد آمد، بلکه با هزینههایی به مراتب بیش از نقدهای امروز روبرو خواهیم شد. دولت دوازدهمیها؛ لطفا نقدها را با چشم تخریب و منفینگری و تضعیف دولت نگاه نکنید.