بابک خطی*
در کلینیک بیماریهای نادر مشغول ویزیت هستم. در فراغت بین بیماران همکار پذیرش گوشی تلفن را به دستم میدهد؛ خانمی از آن سوی خط سلام میکند اسم دخترش را که میگوید یادم میآید مادر دختر کوچولوی نازنینی است که حدود دوماه قبل برای پیگیری بیماری فرزندش از یکی از استانهای کشور نزد ما آمده بودند. چند لحظه بیشتر از صحبتمان نمیگذرد که بغض مادر میترکد و من لابلای هق هقهای او میفهمم که بیمه سلامت از چندی قبل درمانهای مورد نیاز حیاتی کودک را پوشش نمیدهد و تنها راه تعلق گرفتن بیمه مراجعه به بیمارستان دانشگاهی است که آن هم به این زودیها به آنها نوبت نمیدهند. از طرفی ظاهرا به آنها گفته شده است که میتوانند برای ادامه دریافت خدمات بیمهای به شکل سابق در بیمه سلامت ایرانیان ثبت نام کنند، اما مبلغی که باید پرداخت شود از توان این خانوادهی از نظر اقتصادی آسیب پذیر، خارج است.
سوال این است که حالا، چه کسی مسوول ادامه درمان این بیمار، اشکهای از سر استیصال این مادر و وضعیت بیماران پر شمار دیگر مشابه با وضع اقتصادی آسیب پذیر است؟ اجرای مدبرانه طرح تحول و بیمه سلامت در وضعیت منابع محدود به گونهای که اقشار آسیب پذیر را در اولویت قرار دهد از الفبای یک نظام بیمهای است که متاسفانه با بی توجهی از طرف متولیان سلامت جامعه مواجه شد و عدم تمرکز مدیریت اجرایی و مالی نظام بیمه، ناهماهنگیهای وزارت رفاه و بهداشت در زمینه سرانه سلامت و افراد تحت پوشش نیز مزید بر علت گردید.
با کمبود منابع مالی راه چاره ظاهرا در محدودنمودن شدید شرایط برخورداری از بیمه سلامت و بازی لغوی و معرفی نام جدید برای تغییر نظام دریافت پول از بیمه شدگان نسبت به گذشته برای دریافت خدمات قبلی دیده شده است و ظاهرالامر جایی برای حمایت از نیازمندان واقعی خدمات ارزان قیمت بیمهای در نظر گرفته نشده است. متولیان سلامت کشور باید پاسخگو باشند که با کدام برنامه ریزی به مصرف سرانه سلامت پرداختهاند و اگر این منابع سرمایههای ملی بوده است چه نوع اولویتبندی در استفاده از آن اعمال شده است که چنین معضلی ایجاد و بار آن را بردوش مردم آسیب پذیر گذاشته شده است.
طبعا بهتر است که هزینه درمان و سلامت برای تمام آحاد جامعه رایگان باشد اما این مساله به طور واقعی زمانی ممکن است که منابع کافی در اختیار باشد و در وضعیت محدودیت منابع حتما بایداولویتبندی صورت گیرد. سازمان متولی سلامت دردهک هایی که قدرت خرید آنها کاهش یافته یادر شرایط نابسامان قرار دارد با چه توجیهی، یکباره بیمه شدگان را به سیستم بیمهای دیگری با شرایط دریافت بیشتر مالی از افراد حواله میکند؟ بهتر شاید این باشد که بیمه سلامت با حداقل هزینه و حداکثر حمایت به تامین سلامت و درمان دهکهای نیازمند جامعه اختصاص داده شود و بر حسب میزان برخورداری و توانایی اقتصادی جامعه مبلغ دریافتی از بیمه تغییر کند.
سوال دیگر این است که بعضی از انواع پوشش بیمه که مشتری خود را به صرف یک بستهی خوشمزهی خدمات با طعم خوب و قیمت بالا (و البته عملا باکیفیت متوسط) دعوت میکند و در نهایت فقط در حد پول نوشیدنی صورتحساب را پرداخت مینماید و پرداخت بقیه هزینه را بر دوش بیمه شده میگذارد چقدر برای تسهیل فرایند درمان و آسایش بیماران طراحی شده است و کارامدی دارد؟ مادر همچنان میگرید و من خجالت زده سعی میکنم راهی برای نوبت گرفتن در بیمارستانی دانشگاهی پیدا کنم و میدانم این فقط یک دلخوشکنک کم اثر است و بیماران بی گناه و والدین بی دفاع دیگر زیادی هستند که چوب کاستی هایی را میخورند که کمترین تقصیری در ایجاد آن نداشتهاند.
به یاد داشته باشیم هر اختیار توام با مسوولیتی هم شان است، اساسا هم مدیریت بدون پاسخگویی معنایی ندارد و متولیان نظام بیمه و سلامت کشور در مورد مشکلات پیش آمدهای که حاصل عملکرد آنان است موظفبه پاسخگویی در پیشگاه ملت هستند.
* پزشك و فعال اجتماعی