به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۱:۱۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۸ ساعت ۱۰:۲۱
کد مطلب : ۱۴۲۸۸۸

دیگر فیلم‌های حاتمی‌کیا را نمی‌بینم

محسن دلیلی
ابراهیم حاتمی‌کیا را همه می‌شناسیم. کارگردانی که برای بسیاری از کسانی که سینمای دفاع مقدس را {از نوع شعاری} دنبال می‌کنند، آشنا، محبوب و مورد احترام است. به گفته خودش او سرباز نظام است و همچنان در همین راستا، کار فیلمسازی‌اش را دنبال می‌کند. کسی که زیاد اهل مصاحبه و گفت‌وگو نیست اما مدعی است رسانه را خوب می‌شناسد و به اعتقاد من خوب می‌داند که سینما یک رسانه است. آخرین خاطره خوبی که از فیلم‌های او در ذهن من مانده، تماشای «به رنگ ارغوان» در سینما سپیده بود. هر چند هنوز هم «آژانس شیشه‌ای» را که می‌بینم، بیشتر از سایر آثارش دوست دارم. البته به گفته خیلی از دوستانم «گزارش یک جشن» هم فیلم خوبی بود که من توفیق تماشای آن را نداشتم.
 
دیشب در سینمای مطبوعات سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر، آخرین اثر حاتمی‌کیا یعنی «به وقت شام» اکران شد. یک فیلم جنگی خوب که مثل همیشه به دو بخش تقسیم می شود: یکم ایدئولوژی کارگردان که برای همه ما مشخص است و دوم ساختار فیلم که با یک بار دیدن نمی‌توان آن را نقد کرد یا به چالش کشاند. به نظر من فیلم حاتمی‌کیا یک فیلم جنگی خوب است. این نظر شخصی من است و در مقام یک «سینمارو» یا «دوستدار» سینما، منتشر می‌شود. مقصود از نوشتن این یادداشت، تعریف و تمجید از حاتمی‌کیا و آثارش نیست. اتفاقا در نقد برخورد او با رسانه‌ها در نشست خبری است.

1-   اول از هر چیز باید بپرسیم، نیاز جلسه پرسش و پاسخ فیلم در جشنواره، آن هم درست چند دقیقه پس از تماشای آن، چه کمکی می‌تواند به رسانه یا کارگردان کند؟ جز اینکه سوالات تکراری مانند چقدر طول کشید فیلم را بسازید؟ چرا این فیلم را ساختید؟ یا از بازیگر بپرسند چرا در این فیلم بازی کردید؟ یا از تهیه‌کننده سوال کنند چقدر هزینه این فیلم شد، نقل نمی‌شود. البته عده‌ای هم هستند که نقش تشکرکنندگان و تعریف کنندگان از آثار را دارند که نمی‌دانم کجای رسالت نانوشته یک خبرنگار، این موضوع آمده است.

2-   آقای حاتمی‌کیا برای سینما عزیز است و برای طرفدارانش عزیزتر اما نمی‌دانم چرا زمانی که از او سوالی پرسیده می‌شود، از موضع بالا و تحقیر پرسشگر، پاسخ می‌دهد. او بارها گفته که رسانه را می‌شناسد. کسی که رسانه را می‌شناسد بعید می دانم که به خود اجازه دهد این گونه با اهالی آن، آن هم درست در محلی که برای مطبوعاتی‌ها، تدارک دیده شده، پاسخ دهد. خوب است مثالی از حرف‌های او بیاورم: شب گذشته در نشست «به وقت شام»، خبرنگاری درباره جلوه‌های ویژه فیلم گفت و آن را بیشتر شبیه به بازی‌های کامپیوتری دانست. حاتمی‌کیا در پاسخ به او گفت که «اگر شما زیاد بازی کامپیوتری می‌بینید من نمی بینم و درکی از این موضوع ندارم!» یا در بخش دیگری خبرنگاری گفت که در حلب و تدمر بوده و تصویر «خِنگ»ی از داعش در فیلم حاتمی‌کیا نمایش داده شده است که حاتمی‌کیا در پاسخ به او گفت: «تو اگر یک عکس در حلب داشته باشی من فیلم را تقدیم به تو می کنم.» البته آقای حاتمی‌کیا باید فیلمش را تقدیم این خبرنگار کند. چرا که پس از این نشست، او فیلم و عکس‌هایش در «تدمر» دقیقا جایی که حاتمی‌کیا فیلمش را ساخته، در صفحه اینستاگرامش گذاشته است.

3-   آقای حاتمی‌کیا خیلی خوب از پاسخ صریح به رسانه‌ها فرار می‌کند. دیشب در نشست پرسش و پاسخ فیلم بارها به این نکته اشاره کرد که مسائلی هست که من نمی‌توانم بگویم. اصولا فیلمساز در آثار خود، حرف‌های خودش را می‌گوید و انتظار می‌رفت که کارگردان این فیلم نیز، حرف‌های خودش را در فیلم بزند. هر چند دغدغه‌های ساخت این نوع فیلم در بسیاری از هم قطاران حاتمی‌کیا وجود دارد اما آنها بودجه .... میلیاردی ندارند اما آقای حاتمی‌کیا، به قول یکی از دوستانم اگر نمی‌توانستید برخی از حرف‌هایتان را در این فیلم بزنید، چرا سراغ این سوژه رفتید که در نهایت پایانی سردرگم دارد و خودتان هم نمی‌دانستید با قهرمان فیلم چه کنید.

4-   در نهایت باید از خودم متاسف باشم. حاتمی‌کیا و امثال حاتمی‌کیاها، به خانه مطبوعاتی‌ها می‌آیند و هر چه دلشان می‌خواهد، می‌گویند و پاسخی به سوالات خبرنگاران نمی‌دهند یا اگر بدهند پاسخ درستی نیست. اگر بخواهم مثال بزنم ظرف عسل را هم زدن است. اما برای خودم متاسفم که یک کارگردان، از موضع بالادستی به خبرنگار نگاه کرده و او را در خانه خودش تحقیر می‌کند و صدای من در نشستی که به نام مطبوعاتیهاست، در نمی‌آید. متاسفم برای خودم که برای گرفتن یک مصاحبه 30 کلمه ای، اخلاق رسانه‌ای را زیر پا می گذارم و چشم‌هایم را روی توهین به هم‌صنف‌هایم می‌بندم و میکروفن به دست شروع به مجیزگویی فیلم و کارگردان می‌کنم. ما انتقال کاخ جشنواره به پردیس ملت و تبدیل شدن پردیس ملت به سینمای مطبوعات را توهین می‌دانیم اما توهین به خبرنگار و هم‌کیش خود را حماقت شخصی یک خبرنگار.
همان‌قدری که در ابتدای حرف‌هایم از چند اثر حاتمی‌کیا، تعریف کردم، در انتهای یادداشتم به خودم قول می‌دهم که دیگر فیلم‌های حاتمی‌کیا را نبینم. چرا که از نظر او از دست دادن یک مخاطب چیز بزرگی نیست اما توهین.../ امتداد

عباس
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶/۱۱/۱۸ ۱۲:۵۴
اینها که شما گفتید ایدئولوژی آقای حاتمی کیااست و کسی را نمی توان از ایدئولوژیش جدا کرد مگر انسانی نو از او بسازید ایشان مثالی خوب از رانت هنری هستند که در تمام رگ و پی این کشور ریشه دارد و در هنر امثال ایشان است فیلم سازی ایشان مثل زنبور بی عسل است و ارزشی ندارد حتی آزانس شیشه ای. (358056)