محمد درویش
روزنامه بهار
1- چه کسی است که شرایط دشوار حاکم بر محیط زیست ایرانِ امروز را باور نداشته باشد؟ چه کسی است که نداند ما به جای چهل درصد، بیش از نود درصد آب قابل استحصال مان را در سال مصرف میکنیم؛ دچار ورشکستگی بومشناختی شده؛ بسیاری از رودخانههای دایمی به فصلی تبدیل شده؛ میلیونها درخت در هیرکانی، زاگرس و ارسباران نابود شده؛ سی درصد از آبزیان آبهای شیرین را از دست داده ایم؛ نیمی از نخلهای خوزستان و چهارپنجم نخلهای میناب به تاریخ پیوسته؛ سهم بزرگی از حیات وحش در کمتر از نیم قرن ناپدید شده و چندبار رکورد نشست زمین در جهان را شکسته ایم؟
2 - کمترین واکنش به چنین رخدادهای ناگواری چه باید باشد؟ چرا اغلب ما با مردم و دولتمردانی روبرو هستیم که همچنان شیشه خودرو خود را پایین کشیده و در سرزمینی که باید عاشقش باشند، زباله پرتاب میکنند؟ چرا هنوز میتوان مردمی را و ورزشکارانی را دید که در کنار لاشه خون آلودِ یک حیوان به دوربین لبخند زده و خود را با افتخار شکارچی مینامند؟ چرا کمتر دولتمردی را. . . پزشکی را. . . سرداری را. . . وکیلی را. . . قهرمانی را. . . و هنرمندی را میتوان دید که برای حل بحرانترافیک و آلودگی هوا از خود شروع کرده و خودرو شخصی اش را کنار نهد. . .
3 - باید به شکلی موثرتر، جذابتر و گستردهتر عشق، معرفت، دانش و سواد محیط زیستی ایرانیان را از کودکی تا کهنسالی افزایش داد. ما نیاز به آفرینش نسلی داریم که در پای میراث طبیعی و تاریخی و فرهنگی خود معامله نمیکند.
ما نیاز به برخورداری از سازمانهایی مقتدر، با توان وتوکننده در نهادهای متولی محیط زیست و منابع طبیعی داریم. ما مسوولانی را در راس چنین نهادهایی میخواهیم که یادِ روسای بالادستی خود بدهند: اختصاص بودجه به حوزه حفظ زمین، هدررفتِ پول نیست؛ بلکه خردمندانهترین نوع سرمایه گذاری است.
4 - و شگفت آور و تلختر از همه آنکه اینک وزیر جهادکشاورزی در شرح وظایف رییس جدید سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، مواردی را میگنجاند که انگار نام سازمان به "واگذاری اراضی" تغییر کرده است! و تلختر آنکه ارادهای وجود دارد تا مسوولیت تنوع زیستی کشور از سازمان حفاظت محیط زیست به وزارت جهادکشاورزی تغییر کند؛ رخداد تلخی که در جهان بی مثال است اگر به وقوع پیوندد! از این ناگوارتر، بر راس پردیسان کسی میایستد که نه فقط پردیسان را واگذار میکند؛ نه فقط از سدسازی و طرحهای انتقال آب و استقرار صنایع آلاینده در شمال کشور دفاع میکند؛ نه فقط به کاهش وسعت مناطق حفاظت شده چراغ سبز نشان میدهد. . . که اینک خبر میرسد در صدد تعطیلی دیرینهترین مرکز آموزش عالی محیط زیست کشور برآمده و میخواهد دانشکده محیط زیست کرج را به سطح آموزشکده محیط بانی تنزل جایگاه داده و علاوه بر سرگردانی صدها دانشجو، به بهانه تعدیل نیروی انسانی، بخش بزرگی از اعضای هیات علمی و کارمندان این مجموعه مهم و راهبردی را برکنار کند.
چگونه میتوان دم از سازمان یادگیرنده و دانش محور زد و آنگاه نهاد متولی دانش و آموزش تخصصی را حقیر و فشردهتر کرد؟ ! آیا اینگونه میخواهیم با بحرانهای فزاینده پیش رو در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی مقابله کنیم؟ آیا جز این است که سناریوی نهایی آقایان، انحلال کامل سازمان حفاظت محیط زیست است؟
متاسفم که همه این رویدادهای تلخ و باورنکردنی در زمان رییسجمهوری اتفاق میافتد که بیشتر از همتایان سابقش از محیط زیست سخن گفت!