گروه سیاسی: «احمد زیدآبادی»، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «ایران و اسرائیل؛ رویارویی نظامی مستقیم؟» نوشت: سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان می گوید؛ اسرائیل با هدف قرار دادن پایگاه تی فور در خاک سوریه، خود را درگیر جنگ مستقیم با ایران کرده است. رسانههای اسرائیلی نیز در هفتهای اخیر بارها گزارش دادهاند که دولت نتانیاهو با حملات خود به محل استقرار نیروهای ایرانی در سوریه عملاً وارد جنگ مستقیم با ایران شده است. در ایران اما خبری از این نوع اظهار نظرها نیست و عمده توجه رسانهها و مقامهای رسمی، به سیاستهای مربوط به تثبیت نرخ ارز و برخی خرده نزاعها داخلی بین جناحی است.
ماجرا چیست؟ آیا حکومت ایران حملات اسرائیل به محل استقرار نیروهایش را در خاک سوریه جدی نمیگیرد؟ یا اینکه میپندارد با فشار روسیه این حملات به زودی پایان خواهد یافت؟ یا اینکه در حال برنامه ریزی برای مقابله با اسرائیل اما به صورت چراغ خاموش است؟ اگر مورد نخست درست باشد؛ به نظرم از این پس دیگر نمیتوان حملات ارتش اسرائیل به پایگاههای نیروهای ایرانی در خاک سرائیل را جدی نگرفت و با سکوت از کنار آن گذشت. دولت راستگرای افراطی نتانیاهو که پیش از این، ارسال سلاحهای دقیق و پیشرفته از خاک سوریه به حزب الله لبنان و حضور نیروهای ایرانی و متحدان آنها را در نزدیک مناطق مرزی خود به عنوان «خط قرمز» اسرائیل در برابر بحران سوریه تعیین کرده بود؛ اخیراً هرگونه حضور بلندمدت نیروهای ایرانی در خاک سوریه و ایجاد هر نوع پایگاه نظامی دائمی در آن کشور را به خطوط قرمز خود افزوده است و از هر فرصتی برای حملۀ نظامی به آنها استفاده میکند. از این رو، تقریباً تردیدی نیست که این نوع جملات از این پس گسترش مییابد و از همین رو قابل نادیده گرفتن نخواهد بود.
آیا ایران به امید فشار روسیه بر اسرائیل برای توقف حمله علیه پایگاههای خود در سوریه نشسته است؟ ظاهراً در پی حمله به پایگاه تی فور، ولادیمیر پوتین در تماس با بنیامین نتانیاهو او را با لحنی تند و قاطع مورد سرزنش قرار داده و اسرائیل را از ادامۀ اینگونه حملات برحذر داشته است. در مقابل نتانیاهو نیز با مقصر جلوه دادن حکومت ایران در بی ثبات کردن سوریه، با بی پروایی بر ادامۀ حملات تأکید کرده است. با این حساب، به نظر نمیرسد که اسرائیل تسلیم فشار دیپلماتیک روسیه برای پایان دادن به حملۀ نظامی به پایگاه نیروهای ایرانی و متحدانش در سوریه شود.
فشار نظامی مسکو در این باره هم تقریباً غیر ممکن است. شاید حداکثر کاری که پوتین بخواهد در این جهت انجام دهد نصب سامانۀ ضدموشکی اس ۳۰۰ در خاک سوریه باشد که طبعاً مشکلاتی برای اسرائیل ایجاد خواهد کرد؛ اما مانع حملات آن نخواهد شد. در نهایت تنها راه باقی ماند،ه نوعی رویارویی است. آیا ایران میخواهد از طریق گروههای متحد خود در خاورمیانه به این رویارویی بپردازد؟ با توجه به اظهار نظر سید حسن نصرالله، به نظر می رسد که حزب الله فعلاً علاقه ای به ایفای چنین نقشی ندارد؛ بخصوص اینکه انتخابات پارلمانی لبنان هم در پیش است و حزب الله می کوشد تا از طریق آرام نشان دادن اوضاع، جایگاه قانونی خود را در پارلمان تضمین کند. سایر گروههای متحد ایران در منطقه هم ظاهراً توانایی لازم برای ورود به جنگی نیابتی با اسرائیل را ندارند. بدین ترتیب آیا رویارویی مستقیم نظامی بین ایران و اسرائیل به امری محتوم تبدیل شده است؟ به نظرم دو طرف به هزینههای هولناک یک درگیری مستقیم نظامی آگاهند و به همین علت، نوعی اجماع بین المللی برای تسریع در پایان دادن به بحران سوریه به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است.