صادق صدرایی
قیمت سکه اوج گرفته است و همزمان مقامات دولتی همان حرفهای تکراری همیشگی ورد زبانشان شده است. رییس بانک مرکزی از کافی بودن منابع میگوید و مدعی است افزایش قیمتها حبابی است. همان که بر بازار ارز رفت در حال تکرار شدن است. دولتیها از نبود بحران در بازار ارز میگویند و دلار۴۲۰۰ تومانی را در بوق و کرنا کردهاند اما آنچه مردم در کف بازار میبینند با خیالبافیهای اقتصادی مسئولان متفاوت است.
واقعیت آن است که با جدی شدن تهدیداتترامپ اوضاع اقتصادی به خصوص در بازار ارز و سکه هم به هم ریخت و شاهد بودیم که قیمتها با شیب تندی رو به افزایش پیدا کرد. تلاش دولت برای جا انداختن اجباری دلار۴۲۰۰ تومانی در بازار هم بی سرانجام ماند زیرا مشخص است که اقتصاد دستورپذیر نیست. مشکل کجاست و آیا باید ریشه بحرانهای پیشآمده در اقتصاد را لزوماً و فقط در همین حوزه جستجو کنیم؟ به نظر میآید که علاوه بر مشکلات ساختاری اقتصاد در ایران، بی برنامه بودن دولت در عرصه اقتصاد و تیم اقتصادی ناهماهنگ دولت روحانی دو حوزه سیاست خارجی و فرهنگ نیز بر آنچه رخ داده و اتفاق میافتد بی تاثیر نیست.
واقعیت آن است که همواره در همه این سالها اثر منفی و فشارهای ناشی از سیاست خارجی کشور بر فعالیتهای اقتصادی وارد شده است و سبب بروز مشکلاتی برای مردم بوده است. این بار نیز شاهد آن هستیم که ریشه کسر قابل توجهی از فشارهای اقتصادی وارد آمده به مردم به موضوعات مرتبط با سیاست خارجی مثل ناکارآمد شدن توافق هستهای و بازگشت تحریمها برمیگردد. در کنار این دو مسئله اقتصادی و سیاست خارجی از فرهنگ نادرست رابطه مسئولان و مردم نیز نباید به سادگی گذشت و شاید بتوان در یک نگاه کلاننگر ریشه تمامی مشکلات را در همین موضوع دانست.
مسئولان نظام در دولتهای مختلف تصور میکنند هر چه بحرانها را مخفی کنند و با مردم با شفافیت از مشکلات سخن نگویند مشکلات هم حل خواهد شد و از بحرانها عبور میکنیم. آنها با وجود آنکه مدعیاند نیاز به کمک مردم دارند و بدون مردم توان عبور از مشکلات را ندارند اما هیچگاه واقعیات تلخ موجود را با مردم در میان نمیگذارند و تصور میکنند با سیاست رسانهای «حبابی» میتوان از بحرانها عبور کرد. آنچه امروز رییس کل بانک مرکزی دولت روحانی در کتمان بحران بازار ارز و سکه و تاثیر آن بر معیشت مردم میگوید تکرار همان سخنان رییس کل بانک مرکزی دولت احمدینژاد است. به بیان دیگر مسئولان در چهل سال اخیر در زمان بحرانها کاملاً شبیه هم میشوند و از استراتژی پنهان کردن آشغال به زیر فرش پیروی میکنند!
ولی یادت نرود از مافیا هم بگویی
واقعا جریان بازار خودرو اینقدر پیچیده هست که هیچ وقت اینها نمی توانند درستش کنند؟یعنی بقیه کشورهای دنیا مثلا همین همسایه های ما افغانستان ترکیه و....مثل ما در قضیه خودرو اینجوری اسیرند و مردمشان درگیر نه والله...اصلا این چه قضیه ای است که 40 سال در کشور حل نشده مگه میشه؟خوب دیگر کشورها چکار کردند ما هم همان کار را بکنیم... (360063)