صادق صدرایی
حضور مردم شهرهای مختلف در خیابانها پس از پیروزی درخشان و تاریخی تیم ملی ایران در جامجهانی یکبار دیگر جلوهای از شادی جمعی را در جامعه ایرانی نمایان کرد. تصاویر مخابره شده از شهرهای کوچک و بزرگ ایران نشان از آن داشت که معجزه فوتبال برای چند ساعتی سبب آن شد که مشکلات کوچک و بزرگی که در زندگی مردم جریان دارد از ذهنها محو شده و طیف رنگینکمانی جامعه شادی جمعی را به نمایش بگذارند. موضوع شادی جمعی از جمله موضوعاتی است که آنطور که باید و شاید در جامعه جلوه ندارد و هر چند سال یکبار و اغلب به بهانه یک موفقیت بزرگ ورزشی خود را نشان میدهد.
این در حالی است که در هنگام مقایسه وضعیت کشورمان در این موضوع با سایر کشورها به این نتیجه میرسیم که در اغلب کشورها از کشورهای توسعه یافته تا کشورهای جهان سوم موضوع شادی جمعی و بروز و ظهور خیابانی آن امری مرسوم است که هر چند روز تا هفته یکبار با بهانههای مختلف سیاسی، ورزشی، فرهنگی و اجتماعی خود را نشان میدهد. آیا ایرانیان در بروز شادی ضعیف هستند و متفاوت از دیگر ملتها و یا شرایط ایجاد شده برای مردم این وضعیت را رقم زده است؟ پژوهشگران عرصه علوم روانشناسی و جامعه شناسی برای پاسخ به این پرسش نظرات گوناگونی را مطرح ساختهاند.
گروهی این وضعیت را حاصل خصلت اعضای جامعه ایرانی میدانند و گروهی دیگر بر این باورند که ایرانیان نیز مانند دیگر مردم جهان به شادمانی جمعی باور داشته و در تاریخ خود همواره بی بهانه این موضوع را دنبال کردهاند اما وضعیت ایجاد شده از سوی حاکمان در دورههای تاریخی اخیر سبب ایجاد شرایطی شده که در اغلب موارد شادی جمعی تبدیل به شادمانی مخفیانه و فردی شود. آنان که دیدگاه اول را نمایندگی میکنند معتقدند در بسیاری از جوامع دیگر مشکلات اقتصادی و نابسمانیهای سیاسی با وجود وارد آوردن صدماتی به مردم نمیتواند سبب ایجاد خللی در شادی جمعی آن جوامع شود. اما در ایران شاهد آن هستیم که مردم به دلیل خصلتهای شخصیتی و تاریخیشان بسیاری از شادیهای بی بهانه را از خود دریغ میکنند و بر این باور هستند که با وجود این حجم از بحرانها و مشکلات لاینحل اقتصادی و معیشتی دیگر چه وقتی برای شادمانی است؟!
باورمندان به دیدگاه دوم نیز موارد زیر را به عنوان دلایل کمرنگ شدن شادی جمعی در ایران بر میشمارند.
۱. نگاه امنیتی: بر اساس چنین دیدگاهی هر تجمعی اقدامی علیه امنیت کشور قلمداد شده و باید از شکلگیری آن جلوگیری شود. همین نگاه امنیتی (و نه امنیتمحور) وضعیتی را رقم زده که نه برای اعتراض و نه به قصد ابراز شادی جمعی نمیتوان به تجمعات خیابانی روی آورد جز در موارد استثنایی همچون ۲۵خرداد۸۸ و ۲۵خرداد۹۷!
۲. فاصله واقعیت متن جامعه با استاندارد رسمی: دیگر موضوعی که از موانع بروز و ظهور شادی جمعی در ایران به شمار میآید فاصله عمیقی است که میان سبک زندگی اغلب مردم در جامعه ایرانی با استاندارد و الگویی که از سوی جریان رسمی تبلیغ میشود ایجاد شده است. مردم راهی را انتخاب کردهاند و تبلیغات رسمی به راهی دیگر تمایل دارد. حضور خیابانی شادمانه مردم و شادی جمعی از بزنگاههایی است که این فاصله ایجاد شده را به پررنگترین شکل آن نشان میدهد؛ در نتیجه آنان که دنبال کتمان این فاصله و شکاف هستند از ایجاد شرایط لازم برای آن جلوگیری میکنند.