رضا صادقیان
طی روزهای اخیر و با گران شدن نرخ دلار و سایر ارزهای خارجی نه تنها سیاستگذاران و مسئولان اجرایی و مسئولانی که در برهم خوردن نظم بازار ارز و افزایش کمرشکن تورم متهم اول و آخر هستند سکوت اختیار کردند، بلکه توضیحی درباره وضعیت پیشرو و آینده کشور برای شهروندان ارایه نمیکنند، مسئولانی که دایم از آرامش و کنترل بازار و سایر بخشهای اقتصادی سخن میگفتند، امروز در صحنه نیستند و غیبت مصلحتی پیشه کردند! گویی گمان بر این است که با سکوت مشکلات فعلی حل خواهد شد، به نظر میرسد آنان که با کمدانی و لجبازی ذهنیت و زندگی شهروندان را آشفته ساختند، مقصران اصلی چنین التهابی هستند.
متهمان اصلی امروز دلالهای بازار ارز، سفته بازها، خریداران و فروشندگان اعتباری کالا، ثبت کنندگان سفارش کالاهای خارجی با نرخ ارز دولتی و کارخانهداران، تولید کنندگان و بخش خدمات کشور نیستند، بلکه سیاستگذاران و مدیرانی هستند که طی سالهای گذشته با مشورتهای نادرست و غلط خود باعث شدند چرخهای اقتصاد کشور یکی یکی از ریل خارج شود و با اظهارت پریشان و قیافههای حق به جانب هر منتقد و انسان اهل دغدغهای را به بهانه ندانستن و نشناختن سیستم اقتصادی کشور از میدان گفتگو بیرون کردند.
گرفتار کنندگان اقتصاد کشور دقیقا همان مدیران و شخصیتهایی هستند که بارها و بارها در شیپور رهاسازی قیمتها بدون در نظر گرفتن سیستم دولت در کشور و جایگاه آن دمیدند، به اسم خصوصیسازی و توانمندسازی بخش خصوصی و نپرداختن به سیاستهای اصل 44 قانون اساسی مورد تاکید و تایید مقام رهبری، نزدیکان و دوستان سابق خود را با واگذاریهای بیحساب و کتاب پروار کردند. مدیرانی که به جای لاغر کردن بخش دولت، دایم از گوشتهای بخش خصوصی کندن و باری اضافه روی دوش دولتها گذاشتند و با دولتهای بعدی و سیاستمدارانی از جنس دیگر وارد مشورت شدند تا باز سیاستهای ناقص و پرهزینه خویش را به اسامی مختلف و فریبنده به اجرا بگذارند و این همه به اسم و با هزینه دولت-حاکمیت انجام شده است. به عبارتی روشنتر، گرفتاری امروز و دیروز ما از سیاستهای ناقص و نادرست در حوزه اقتصاد کشور است، حال معلولها را به جای علت واقعی معرفی میکنند و از سیاستهای پرهزینه کمتر سخن میگویند.
آشفته بازار امروز دستپخت کسانی است کهترجیح میدهند سکوت کنند و حرفی درباره سخنان ماهها و سالهای گذشته خویش به زبان نیاورند. مدیرانی که بدون توجه به بازخوردهای سیاستهای مخرب و بنیان سوزشان افکار خام و تجربه شده را با ادبیاتی دیگر به اجرا گذاشتند و حال به جای جواب دادن وترمیم رفتارهای گذشته، کنج دفترشان به خبرهای منتشر شده مینگرند. مدیران هزینهساز، آینهای تمام نما از شخصیتهای اتو کشیدهای هستند که در روزهای آرامش برای حضور در برنامههای تلویزیونی و رادیویی با حضور عکسان و خبرنگاران سر از پا نمیشناختند و حال کلاهشان را پایینتر میکشند و خیال میکنند کسی آنان و سیاستهای اشتباهشان را قضاوت نخواهد کرد.
التهاب امروز حاصل سیاستهای نادرست مدیران است، ولی هزینه آن را کل کشور و ساختار سیاسی پرداخت خواهد کرد. بهترین راهی که امروز میتوان از آن استفاده حداکثری برد، همافزایی و همراستا شدن سایر نهادها و سازمانها برای برون رفت از مشکلات فعلی کشور است. اینکه دولت مقصر است و یا بخشهای دیگر در زمان حال پاسخگوی برون رفت از وضعیت کشور نیست و در فرصت دیگر و با آرامتر شدن فضا امکان نقد و حتی مطالبهگری پاسخ از سیاستگذاران خواهد بود. تنها راه نجات کشور در زمان حال فرونهادن اختلاف نظرها و جدلهای سیاسی و شنیدن و پاسخ دادن به مطالبات اقتصادی شهروندان کشور است. طی کردن هر راهی به غیر از این مسیر، بیراهه خواهد بود.