داریوش احمدیان
چند ماهی از فیلترینگ تلگرام میگذرد و حالا میتوان به سادگی و با یک «دو دو تا چهارتا» به ارزیابی کاملی از این پروژه سیاسی - امنیتی پرداخت. آنچه مدافعان فیلترینگ تلگرام به عنوان دلیل این کار خود مطرح کرده بودند حمایت از پیامرسانهای داخلی بود. به بیان دیگر آنان معتقد بودند با حمایتی از جنس آنچه در صنعت خودروسازی شاهدش هستیم (حذف تولید خارجی و تزریق پول به تولید داخلی) نه تنها میتوان از استقبال مردم از تلگرام جلوگیری کرد بلکه آنان را به سمت استفاده از نمونههای وطنی این پیامرسان هم تشویق کرد.
این خیال خام با فیلتر تلگرام و صرف هزینههای میلیاری برای پیامرسانهای به اصطلاح داخلی همراه شد. اما امروز و با گذشت چند ماه از فیلتر تلگرام همانها که چنین ایدهای را طراحی و اجرا کردند از باقی ماندن مردم در تلگرام فیلتر شده میگویند و با ارائه آمارهایی عدم استقبال جامعه از پیامرسانهای داخلی را عیان کردهاند. از آنجا که آنها تمایلی به پذیرش شکست ندارند این بار پای دولت را به میان کشیدهاند و معتقدند علت این عدم استقبال مردم از پیامرسانهای داخلی عدم همکاری وزیر جوان کابینه در فیلترینگ کامل تلگرام و عدم حمایت قاطع دولت و شخص وزیر از پیامرسانهای داخلی است! واقعیت آن است که اگر صد وزیر جوان و پیر هم به کمک بیایند تغییری در این وضعیت ایجاد نمیکند و مردم همچنان تلگرام را به نمونههای داخلی آنترجیح میدهند و برای این انتخاب هزار و یک دلیل هم دارند که مهمترین آن اعتماد به تلگرام و عدم اعتماد به پیام رسانهای داخلی است.
بی توجهی تصمیمگیران به این نکته که آنچه نمونههای داخلی پیام رسان تلگرام از آن بی بهرهاند علاوه بر امکانات سختافزاری در حوزه اعتمادسازی است سبب آن شده که تصور شود پولپاشی پای این درخت بی ثمر آن را به رشد خواهد رسانید. به نظر میآید حالا دیگر وقت آن رسیده باشد که به جای تهدید برای فیلتر سایر شبکههای اجتماعی با نگاهی واقعبینانه و غیرسیاسی به مسیری که آمدهایم نگاهی انداخته و بپذیریم که سیاست سانسور و «بگیر و ببند» هیچ جا جواب نداده است و در این موضوع نیز پاسخگو نخواهد بود. راهی جز همراهی با خواست اکثریت نیست و هر تصمیمی خلاف آن اجرایی نخواهد بود و دیر یا زود هم تغییر خواهد کرد.