محمد توکلی
آیا با تصویب لایحههای مرتبط با FATF دیگر تحریمها بر ایران اثری نخواهد داشت؟ آیا تصویب و اجرای لوایح چهارگانه، توافق با اروپا برای ایجاد کانال مالی مستقل را به سرانجام میرساند؟ آیا اجرای توصیههای FATF سبب دگرگونی مثبت در ساختار پولی و بانکی اقتصاد ایران میشود؟ در روزهای اخیر و همزمان با چراغ سبز سطوح عالی حاکمیت برای پذیرش توصیههای FATF و لوایح چهارگانه مرتبط با آن و پاسخ صریح رهبری نظام به نمایندگان مجلس که تصمیمگیری درباره این موضوع را بر عهده دولت و مجلس نهادند چنین پرسشهایی در محافل سیاسی و رسانهای مطرح شده است. جناح تندرو در پاسخ به این پرسشها تاکید دارد که پذیرش شروط FATF نه تنها کمکی به عبور از تحریمها نخواهد کرد بلکه سبب آن میشود که طرف مقابل بیشتر و دقیقتر از قبل با ردگیری منابع مالی ایران تحریمهای خود را اعمال کند.
برخی نیز در نقطه مقابل در این توهم به سر میبرند که تصویب و اجرای چهار لایحه مرتبط با FATF به معنای پایان فشارهای تحریمی ایالات متحده خواهد و از روز بعد از تصویب دیگر اثری از تحریمها بر زندگی مردم احساس نخواهد شد.حقیقت آن است که این هر دو نگاه، نگاهی غیر واقعی است. اهمیت تصویب و اجرای هر چه سریعتر لایحههای چهارگانه FATF در آن است که اروپاییها برای احیا برجام راهی جز برقراری سیستم مالی مستقل از آمریکا در ارتباطشان با ایران ندارند و برای اجرای چنین طرحی پذیرش توصیههای FATF از سوی ایران میتواند نگرانیهای آنان را رفع کند. اما آیا برقراری آن سیستم مالی مستقل میتواند «تمام» منافع توافق هستهای را برای ایران به همراه داشته باشد و اثر تحریمهای آمریکا را «کاملاً» رفع کند؟!
پاسخ این پرسش منفی است و قطعاً برجامی که بنا بر گفته عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه در اتاق مراقبتهای ویژه است حتی اگر جان سالم هم به در ببرد دیگر مانند برجام سابق نخواهد بود. حال پرسش اساسی این است که آیا به دلیل اینکه در چنین شرایط برجام کارآیی سابق را ندارد باید کنارش گذاشت و از آن عبور کرد؟ این ایده دلواپسان داخلی است که تصور میکنند نبود برجام فایدهمندتر از برجام ناقص است اما واقعیتهایِ روی زمین ما را به این سمت هدایت میکند که منافع ملی ایران اقتضا میکند که تمام تلاش خود برای حفظ برجام (تا هر مقدار که میشود) به کار بندد.
موضوع FATF را میباید از همین زاویه نگریست، اگر هدف نظام سیاسی کاهش اثرات منفی تحریمها است راهی جز حفظ برجام با طرفهای باقی مانده در توافق هستهای وجود ندارد و راه حل این طرح نیز رفع نگرانیهای طرف مقابل با اقداماتی از قبیل تصویب لوایح FATF، مذاکرات منطقهای و. . . است.
اما آیا چنین اقدامی «عصای موسی» است و میتواند همه مشکلات داخلی و خارجی را رفع کند؟ با نگاهی به روزهای اولیه اعلام توافق هستهای با این سیاست نادرست دولت و رسانههای نزدیک به آن مواجه میشویم که برجام را معجزهای برای حل مشکلات تصور کردند و این در حالی بود که رییس دستگاه دیپلماسی کشور تنها فایده برجام را حذف موانع از پیشِ روی فعالان اقتصادی اعلام کرده بود و قاعدتاً این وظیفه دولت و بخش خصوصی بود که در این مسیر بی مانع با سرعت بالایی رو به جلو حرکت کند.
ماجرای FATF و احیای برجام نیز در چنین حالتی است. در صورتی که ایران و اتحادیه اروپا بتوانند توافق هستهای را حفظ کنند آنگاه این تازه شروع کار است و نباید انتظار داشت FATF و برجام و یا هر توافق دیگری بدون تحرک و اقدام داخلی به سرانجام مثبت و ملموسی برسد.