داوود حشمتی
تنها یک سال طول کشید تا آنچه همه در پیش چشمشان می دیدند اصولگرایان ببینند. معتقدم آنچه اصولگرایان امروز به ناچار با آن روبه رو شدهاند را همان موقع نیز می دانستند اما جرات و جسارت آنکه آن را بپذیرند را نداشتند. آنها می دانستند تتلو برای به دست آوردن مجوز کنسرت است.
برای همین هم وقتی از دیدار با رئیسی برگشت اولین قولی که داد این بود: آماده باشید مجوز کنسرت رو گرفتم. اما در این نوشتار قصدم پرداختن به موضوعی درست بودن نظرات در مورد تتلو نیست. بحث برسر «توجیهات تکراری» اصولگرایان است که به آن اعتقادی ندارند و این استاندارد دوگانه حتما و باید در مقابل خودشان و ملت گرفته شود.
همان زمان که به او قول دادند اجازه کنسرت می دهیم تا از سبد فالوئرهایی که به سن قانونی هم نرسیده بودند استفاده کنند نوشتم: حالا که انتخابات تمام شده برای آنکه نشان دهید حرفتان و عملتان یکی است در مشهد که تحت اختیارتان است به او مجوز کنسرت بدهید.
خبرگزاری فارس او را به جشن خود دعوت کرد و در کنار رسایی نشاند. رائفی پور به او حسادت کرد که او معیار حق و باطل شده است. اما مهمتر از همه نویسنده وطن امروز بود که می گفت: «مسئله اين نيست كه چرا آقای رييسی با او ملاقات كرده يا به جشن فارس پلاس دعوتش كرده اند، بلكه -به فهم من- مسئله اين است كه چرا چنين كارهايی دير انجام شده و چرا در سال های گذشته يک "رويه" نبوده است.»
کسی که خودش را «عقل کل» جمنا میدانست معتقد بود که اصلاح طلبان هستند که مردم را از اصولگرایان میترسانند و باید این فضا شکسته شده و چهره مهربان و رحمانی اصولگرایان نمایش داده شود.
روزی که کیهان به ناصر ملک مطیعی حمله کرد نوشتم که از نظر اصولگرایان «کلاه مخملی خوب، کلاه مخملی اصولگرایان است» و به این استدلال که «میزان حال فعلی افراد» است پرداختم. امروز رسایی در توئیترش ناچار شده در مورد همنشینی با تتلو پاسخ دهد و از همین توجیه استفاده کرده و گفته: «بدیهی است که مطابق قاعده عقل وشرع، #میزان_حال_فعلی_افراد_است. اگرحکم دیروز #تتلو، متناسب با اقدامات مثبتش، تقدير واهداء لوح سپاس توسط یک رسانه بود، قطعا حکم امروزش، متناسب باهتاکی بی شرمانه به اهل بیت و امام حسین(ع) چیز دیگری است. آن روز که از وی تقدير شد، هیچ اهانتی نسبت به مقدسات دینی از او سر نزده بود.»
سئوالی که قبلا وجود داشت و امروز هم همچنان قابل طرح است این است: چرا براساس همین قاعده عقلی که می گویید میزان حال فعلی افراد است با ناصرملک مطیعی و سایرین برخورد نمی کنید؟ ناصر ملک مطیعی را به خاطر آنچه 40 سال پیش کرده بود نمی بخشیدند اما امروز حرف از «میزان حال فعلی» بودن افراد می زنند. اگر این میزان برایتان قابل استناد است، چرا فقط برای کسانی که اظهار ارادت و بندگی میکنند مورد استفاده قرار میگیرد؟
واقعیت این است که برای اصولگرایان میزان «حال کردن فعلی» با افراد است، نه «حال فعلی افراد». اگر امروز فردی در کنارشان اظهار ارادت کند چشم بر روی همه خطاهای می بندند و از این قاعده میزان حال فعلی افراد است سوءاستفاده می کنند. یکبار برای همیشه اعتراف کنید که «آگاهانه اشتباه کردید و نتیجه آن را به چشم دیدید».
در آن وضعیت ممکن است دیگر این خطا تکرار نشود و مورد ببخش مردم هم قرار بگیرد. در غیر این صورت قطعا مکرر در مکرر همین خطا را تکرار خواهید کرد.