داریوش احمدیان
هنگامی که پرواز دلار آغاز شد مقامات کشور، از دولت و غیر دولتیها، یکصدا ادعا کردند این پروازی که میبینید حباب است، واقعی نیست، به زودی میترکد اما هر چه گذشت نه خبری ازترکیدن حباب ادعایی مسئولان بود و نه اثری از بی اثر بودن این اتفاق بر زندگی مردم. مدعی شدند آن بخشی از بازار ارز که صعود جهشی را تجربه کرده است تنها و تنها یک درصد اقتصاد ایران را شامل میشود اما در عمل ظاهرا همان یک درصد ۹۹ درصد جامعه ایران را به خاک سیاه نشاند!
در سوی دیگر میدان، جناح سیاسی رقیب دولت مستقر بود که دلیل افزایش نرخ دلار را نه در خروجترامپ از برجام و آغاز تحریمها بلکه در اجرای توافق هستهای و تعامل خارجی میدانست، آنان بر این عقیده بودند که آنچه در بازار ارز رخ میدهد نتیجه سازش و وادادگی مسئولان دولتی در برابر قدرتهای خارجی و پذیرش برجام است! این مثلث ضلع دیگری هم داشت و آن چهرههای شناختهشدهای از جناح اصلاحطلب بود؛ جناحی که ظاهرا قرار است تحت هر شرایطی خود را در جایگاه فدایی و حامی دولت نشان دهد و هر اقدام نادرست و تصمیم زیانباری که دولتیها یک سوی آن باشند را به نحوی توجیه کند. آنها مدعی دخالت آنچه «دولت پنهان» میخوانند در این ماجرا بودند و کلام نهاییشان این بود که آنچه در بازار ارز رخ میدهد حاصل حسدورزی و رقابت رقبای دولت محبوبشان است!
با نگاهی به واکنشها به تلاطمهای چند ماه اخیر در بازار ارز میتوان به این نتیجه رسید که ظاهرا تنها موضوعی که برای سیاسیون و رسانههای سیاستزده اهمیت نداشته و ندارد وضعیت مردم است. مردمی که روز به روز شاهد کاهش دارایهایشان بوده و در مقابل اطمیناندهیهای کاذب مسئولان را به تماشا نشسته بودند. از یکی دو روز پیش و با کاهش قیمت دلار هم دوباره همان بازی در حال تکرار شدن است و موضوع کاهش نرخ ارز بین جریانهای سیاسی در حال چرخش است و هر فردی در تلاش است تا سهم خود وجریان نزدیک به خود را در این اتفاق برجسته کند.
دولتیها از نتیجهبخش بودن سیاستها و برنامههای تیم اقتصادی دولت میگویند و بر این دیدگاه پافشاری میکنند که آنچه در بازار ارز در روزهای اخیر شاهدش هستیم حاصل دستور رییسجمهور به بانک مرکزی و دخالت مستقیم این نهاد مالی و پولی در بازار ارز است. جناح رقیب دولت، علت اصلی کاهش دلار را در صدور احکام سنگین قضایی همچون اعدام برای متهمان پروندههای اقتصادی ارزیابی کرده است و تعویق بررسی FATF در نهادهای تصمیمگیر را در آنچه در بازار ارز در حال رخ دادن است مزید بر علت میداند.
از سوی دیگر موافقان FATF و برجام به این تحلیل معتقدند که کاهش قیمت ارز به دلیل به توافق رسیدن اروپا و ایران برای ایجاد سازوکار ویژه مالی برای دور زدن تحریم نفتی و بانکی بوده است و تایید ضمنی مقامات نظام در تصویب لوایح مرتبط با FATF هم سبب ادامهدار بودن کاهش نرخ ارز شده است. در میان این تحلیلهای رنگارنگ که جناحی بودن آنها مشام را میآزارد ظاهرا پیدا کردن تحلیلی اقتصادی و منطبق بر منطق و واقعیت حکم کیمیا را پیدا کرده و اثری از آن یافت نمیشود. سیاستزدگی وجه غالب تحلیلها است و سخن علمی یافت نمیشود. همین الگویی که در واکنشها دیده میشود را میتوان در تصمیمهای اقتصادی نیز مشاهده کرد. شاید حالا بتوان دلیل این همه اشتباههای مکرر اقتصادی در چند دهه اخیر را بهتر درک کرد.