رضا صادقیان
عدم استقبال شهروندان از خبرهای تکراری و سخنان بیفرجام شماری از مسئولان اجرایی زمینه تبدیل شدن روزنامهها به واحدهای روابط عمومی سازمانها، ادارات و ارگانها، را بیش از همیشه فراهم کرده است. نشریاتی که بیش از هر موضوعی به بلندگویی جهت نقل اظهارات مسئولان سازمانی فروکاسته شدهاند و به جای انتخاب رویکرد انتقادی در حمایت از مسئولان، شخصیتها و مقامات دولتی و رسمی اقدام میکنند.
گویی روزنامهها به دلیل تنگتر شدن عرصه خبررسانی و رعایت برخی خطوط قرمز مصلحتی-سلیقهای و نداشتن نیروی باسابقه جهت تهیه گزارش و نگارش تحلیل، به ورطه تکرار و خود سانسوری کشیده شدهاند. مهمتر آنکه اکثر روزنامههای کشور به جای تولید محتوی اقدام به نشر خبرهای تکراری و بدون تحلیل میکنند، 90 درصد از نشریات، ستونی به اسم سرمقاله، تحلیل روز، یادداشت روز، یادداشت تحلیلی و. . . را ندارند و تنها به نقل خبر و موضعگیری مسئولان فعالیت میکنند، حتی در میان چنین نشریانی خبری از گفتگو با مسئولان فعلی و سابق دستگاههای اجرایی نیست!
شاید عدهای چنین رویکردی را بخشی از رسالت نشریات و اهالی رسانه بدانند، روزنامهای که به جای موضعگیری سیاسی و جناحی تنها به فکر نشر خبر و آگاهی رساندن به شهروندان است، در صورتی که سخن گفتن از رسانه بدون موضعگیری حرفی بیمعناست. دیگر آنکه، وضعیت روزنامههای باسابقه و نزدیک به جریان اصلاحات نیز چندان خوشایند نیست. اکثر چنین روزنامههایی به نشر رپورتاژ-آگهی از شرکتهای بزرگ تولیدی و وابسطه به دولت میکنند، مسئلهای که باعث میشود نقد خودروسازان داخلی و شرکتهای تولیدی فولاد، معادن و صنایع به محاق برود و عملا امکان نقد سیاستهای اقتصادی دولت به دست فراموشی سپرده شود، چرا که این روزنامهها بخش زیادی از درآمد آگهی خود را از این شرکتها تامین میکنند.
کارکرد روابط عمومیها فعالیت در راستای سیاستهای یک شرکت و واحد تولیدی است، واحدهای روابط عمومی منعکسکننده رویکرد سازمان خودشان هستند و خبری از نقد و انتقاد را در نشر خبرهایشان نمیتوان یافت، در مقایسه رسالت نشریات به غیر از نشر خبر و تحلیل رویدادهای کشور و انعکاس کاستیها به کلی متفاوت از روابط عمومیها بوده و هست ولی اکثر روزنامههای کشور در حمایت از سیاستهای دولت و یا تبلیغ یکی از چهرههای سیاسی عملا در راستای اقدامات روابط عمومی سازمانها فروکاسته شدهاند.
خبری از نقد سیاستهای دولت و سایر سازمانها نیست و همین مسئله باعث کمرنگ شدن نقش آنان شده است. بحث گسترده شدن شبکههای اجتماعی در فضای مجازی و بالا رفتن نشر خبر را میتوان به عنوان عامل اصلی کاهش استقبال از روزنامهها عنوان کرد، با این حال و تا زمانی که روزنامهها رویکرد انتقادی را وانهاده و به سوی تبلیغ و حمایت یکجانبه-همهجانبه از سایر مسئولان و سیاستگذاران اقدام کنند بیتردید حال و روز نشریات نه تنها بهبود نخواهد یافت، بلکه شاهد تعطیلی و به حاشیه رفتن رسانههای مکتوب در کشور خواهیم بود.