داریوش احمدیان
یک هفتهای است که موضوع قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار عربستانی نقل محافل سیاسی و رسانهای جهان شده است. بنا بر اطلاعیه دادستانی کل عربستان این روزنامهنگار که از منتقدان حکومت سعودی است در کنسولگری این کشور در ترکیه به قتل رسیده است. با نگاهی به واکنشها شاهد آن هستیم که ترکیه و در مرحله بعد کشورهای اتحادیه اروپا واکنشهای صریح و تندی را نسبت به این اتفاق از خود نشان دادهاند. دولت ایالات متحده واکنشی احتیاطآمیز را در دستور کار قرار داده و ایران و روسیه نیز ترجیح دادهاند چندان خود را درگیر این موضوع نکرده و با سکوتی دیپلماتیک از کنار این پرونده بگذرند. اما پرسش اساسی این است که علت هر کدام از این واکنشهای متفاوت از سوی دولتها چه بوده است؟
واقعیت آن است که اگر بخواهیم با نگاهی انسانی به موضوع بنگریم مسیر صحیح آن است که همه به شدیدترین شکل ممکن اتفاق فجیعی که برای این این روزنامهنگار افتاده است را محکوم کرده و حکومت عربستان را به دلیل نقض فاحش حقوق بشر تحت شدیدترین فشارها قرار دهند اما دنیای سیاست، دنیایی مبتنی بر مناسبات انسانی نیست پس دولتها ترجیح میدهند در چنین موضوعاتی راهی جز راه مورد علاقه فعالان حقوق بشر را بروند!
رجب طیب اردوغان، رئيسجمهور ترکیه به دلایل گوناگونی در تلاش است تا خود را به عنوان نقش اول این میدان نشان دهد. از یک طرف آنچه رخ داده است در کشوری است که ریاست جمهوریاش بر عهده اردوغان است، از طرف دیگر باید به اختلافات گسترده عربستان و ترکیه در برخی موضوعات منطقه توجه نشان داد و در کنار این دو مورد نباید از سیاست فرافکنی اردوغادن نیز غفلت کرد.
سیاستی برای فرار از پاسخگویی به اعتراضاتی که کم و بیش در این کشور و علیه او وجود داشته و دارد.علت اعتراض صریح اتحادیه اروپا به عربستان را باید در سیاستهای مبتنی بر تاکید بر موازین حقوق بشر کشورهای عضو اتحادیه جستجو کرد. در میان کشورهای جهان اتحادیه اروپا بیشتر از دیگران نسبت به این موضوع حساسیت نشان میدهد و طبیعی است در هنگام بروز چنین فاجعهای تصمیمات اعتراضی شدیدتری را به نسبت کشورهایی همچون آمریکا از خود نشان دهد.
دولت ترامپ همانطور که قابل پیشبینی هم بود حتی این مسئله را نیز ذیل منافع اقتصادی آمریکا تعریف میکند و در واکنشهایی که از سوی مقامات دولتی این کشور از رئيسجمهور آمریکا تا دیگران دیده شده است همواره بر این نکته تاکید میشود که به هیچ وجه نباید اعتراض به سعودی در این موضوع سبب به خطر افتادن منافع اقتصادی ایالات متحده شود. اما در هیئت حاکمه آمریکا صداهای دیگری نیز شنیده شده است و حتی برخی از نمایندگان مجلس آمریکا بر لزوم تحریم عربستان سعودی تاکید کردهاند و ظاهرا لایحههایی برای این منظور نیز در حال تدارک است.
و اما ایران و روسیه؛ این دو کشور واکنشهای قابل تاملی نشان دادهاند. هر دو تلاش دارند خود را وارد این ماجرا نکنند و با سیاستی مبتنی بر سکوت از کنار موضوع بگذرند. به نظر میآید این دو کشور هیچ نوع برنامهای برای مواجه شدن با این رویداد مهم نداشتهاند و هنوز هم موضع رسمی خود را به صراحت اعلام نکردهاند. برخی معتقدبودند که سکوت ایران و روسیه به دلیل پیدا کردن راههایی برای کسب منافع از این پرونده است اما شاهد آن هستیم که در واقعیت این سکوت بیشتر از آنکه از یک طراحی حکایت کند نشانگر سکوتی انفعالی است.