به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۱۴:۵۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۵ ساعت ۱۵:۱۰
کد مطلب : ۱۶۶۴۲۸
امید، سکوت و دکتر محسن رنانی

زیدآبادی: خاکستر پاشیدن در چشم خود و دیگران

گروه سياسي: احمد زیدآبادی در يادداشتي نوشت: دکتر محسن رنانی را عمدتاً از نوشته‌هایش می‌شناسم. با آنکه امضای او اغلب در کنار نام گروهی از اقتصاددانانی می‌نشیند که از نگاه من، نسخه‌هایشان برای اقتصاد ایران پرابهام و بعضاً دور از واقعیت است؛ اما نوشته‌های شخص رنانی بخصوص آن بخش که از نگاه اقتصاد سیاسی به تحلیل وضع ایران می‌پردازد؛ عموماً واقع‌گرایانه، روشنگر، درس‌آموز و هشدار دهنده است.

دکتر رنانی اخیراً اعلام کرده است که به منظور کمک به "امید اجتماعی" برای مدتی از اظهار نظر دست می‌کشد و عملاً سکوت می‌کند؛ چرا که عده‌ای نوشته‌های او را سبب پمپاژ نومیدی و یأس در جامعه دانسته‌اند. من خود البته به "سکوت" در دوره‌هایی که به قول مولانا "سرکنگبین صفرا فزاید" باور دارم؛ اما اگر تنها دلیل دکتر رنانی برای سکوت، کمک به امید اجتماعی و پرهیز از یأس‌آفرینی باشد؛ به نظرم دلیل‌اش موجه نیست!

همه می‌دانیم که امید سطوح مختلفی دارد. در سطح کلان، امید بسته به جهان بینی افراد است و از این رو، شخصی که هستی را هدفمند می‌داند؛ نومیدی در سطح فردی نیز حتی در شرایط بسیار سخت و دشوار اجتماعی به سراغ او نمی‌آید. امید در روندهای مشخص سیاسی یا اجتماعی اما موضوع دیگری است و به معیارهای افراد از یک وضع مناسب یا فاجعه‌آمیز برمی‌گردد. تحولات اجتماعی و سیاسی در تاریخ بشر روندی خطی نداشته و اغلب بین ثبات و بی ثباتی و یا شکوه و انحطاط و یا سعادت و فاجعه در نوسان بوده است. طبعاً متفکر یا صاحب‌نظری که در افق تحلیلی خود، بروز فاجعه یا مصیبتی را برای جامعه‌اش احساس می‌کند؛ به صِرف نگرانی از هراس و یأس مردم، روا نیست که سکوت کند و هشدار ندهد.

از قضا این هشدارها ممکن است افراد جامعه را به توقف، تأمل و چاره‌جویی برای پیشگیری از خطر متقاعد سازد و این خود بزرگترین خدمت به آنان است. متأسفانه در سال های اخیر شعاری با عنوان "امید بذر هویت ماست" در برخی از محافل بر سر زبان‌ها افتاده است؛ که ظاهراً منظور از آن، امید در سطح خرد و کلان فردی و کیهانی نیست؛ بلکه خوش‌بینی به برخی روندهای سیاسی و اجتماعی است که از نگاهی بی‌طرفانه بوی امید از آنها به مشام نمی‌رسد.

در واقع، این نگاه، بیشتر مصداق همان ضرب‌المثل معروفی است که می گوید" انشألله گربه است" بی آنکه آثاری از گربه نمایان باشد! این نوع امیدواری‌هایِ بدون زمینه و قرینه، به واقع خاکستر پاشیدن در چشم خود و دیگران و بازداشتن جامعه از تأمل در جهت چاره‌اندیشی برای پرهیز از خطرات و تهدیدهای پیش روست و بی شباهت به امیدواری سلطان محمد خوارزمشاه و شاه سلطان حسین صفوی در آستانۀ حملۀ مغولان و افغان‌ها به ایران نیست! با این حساب، دوباره تأکید می‌کنم که دلیل اعلام شده از طرف دکتر رنانی برای سکوت موجه نیست؛ مگر آنکه در پشت دلیل اعلام شده‌اش، دلایل دیگری هم باشد.