گروه اقتصادی: چند هفتهای است که رسانههای دولتی از ارزان شدن نرخ دلار میگویند. آنان با شعبدهبازیهای رسانهای کاهش نرخ دلار از ۲۰هزار تومان به حدود ۱۰ هزار تومان را به عنوان موفقیت دولت تبلیغ میکنند و تصورشان آن است که مردم فراموش کردهاند که قیمت دلار همین چند ماه پیش ۳۸۰۰ تومان بوده است و امروز و در شرایطی که دولتیها مدعی کاهش قیمت دلار هستند همچنان دلار حدود سه برابر بیشتر از قیمت قبل آن معامله میشود! در نتیجه این ادعا که سیاستهای اقتصادی دولت دلار را ارزان کرد یک دروغ آشکار است و تبلیغاتی سیاسی.
اما آنچه برای مردم اهمیت دارد آن است که این کاهش نرخ ارز چه اثری بر سفره آنان داشته است. هنگامی که شاهد پرواز قیمت دلار بودیم به همان نسبت و گاه بیشتر از آن نمودار میانگین قیمت اقلام و کالاهای اساسی زندگی روزمره مردم نیز با شیب تندی سیر صعودی پیدا کرده بود. این افزایش قیمتها آنقدر شدید و نمایان بود که حتی مراکز دولتی هم دیگر نتوانستند افزایش نرخ تورم را کتمان کنند و بالاخره ناچار به اعتراف شدند و افزایش تورم را پذیرفتند. نتیجه بدیهی تلاطم در بازار ارز و افزایش قیمت کالاهای اساسی کوچکتر شدن بیشتر از قبل سفره مردم شد. به شکلی که نزدیکان و مشاوران دولت نیز از این نکته گفتند که چند دهک به دو دهک فقیر جامعه افزوده شده است.اذعان به فقیرتر شدن مردم درحالی است که رییسجمهور و تیم اقتصادی دولت همواره بر این ادعا تاکید داشتند که هدف دولت از میان بردن فقر مطلق است اما آنچه در عمل قابل مشاهده است اینکه مسیر انتخاب شده از سوی دولت نه تنها به پایان فقر مطلق نمیانجامد بلکه سبب بیشتر از قبل شدن اقشاری از جامعه که ذیل عنوان «فقر مطلق» دستهبندی میشوند خواهد شد.
ناهماهنگی و بی برنامه بودن تیم اقتصادی دولت و از نگاهی دیگر کلیت نظام تصمیمگیری در کشور سبب آن شده است که درصد قابل توجهی از مردم نه تنها امیدی به امروز نداشته باشند بلکه نسبت به تغییر شرایط در آینده نیز ناامید شده باشند.تبلیغگران رسانهای دولت نیز به جای پذیرش واقعیتهای تلخ اقتصادی موجود به توجیهگریهایی میپردازند که جز علت منفعت مادی آنها از این توجیهات نمیتوان دلیل دیگری برای آن یافت. هنگامی که صدای اعتراضی مردم را با دقت بیشتری میشنویم با این نکته مواجه میشویم که مردم خواهان تغییر این شرایط هستند و به دلیل وضعیت آشفته اقتصادی روز به روز بر تعداد بی شمار افراد زیر خط فقر افزوده میشود. آنان که ارزانی دلار را به عنوان موفقیت دولت ذکر میکنند به این نکته ساده بی توجه هستند که ارزانی در بازار ارز هنگامی برای مردم حائز اهمیت است که اثری بر روی زندگی آنان داشته باشند.
وقتی کاهش قیمت ادعایی در بازار ارز نتوانسته است هیچ تغییر و بهبودی در شرایط اقتصادی مردم ایجاد کند بالا و پایین رفتن نرخ دلار چه تفاوتی دارد؟!از سوی دیگر با نگاهی به پیشبینی تحلیگران اقتصادی شاهد آن هستیم که آنان بر این عقیدهاند که تورم حاصل از تلاطم ارزی در سال آینده بیشتر از قبل خود را نشان خواهد داد و اثر منفی بی ثباتی ارزی بیشتر از ماههای اخیر در سال ۱۳۹۸ هویدا خواهد شد. در چینن شرایطی به نظر میآید شانه خالی کردن دولت از افزایش حقوق و دستمزد و همچنین یارانهای که سالها و با افزایش نرخ تورم و هزینههای زندگی همچنان ۴۰۵۰۰ تومان است نشانگر آن است که هنوز و همچنان واقعیتهای اقتصاد بیمار و فشار شدیدی که بر مردم وارد میآید برای مسئولان کشور قابل فهم نیست!