گروه اقتصادی: مدتی است که موضوع اعتراضات کارگری بیشتر از قبل مورد توجه رسانههای کشور قرار گرفته است. مسئلهای که چه در ایران و چه در خارج از مرزهای کشور یکی از مهمترین پدیدههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بوده است.
با نگاهی به تاریخچه پدیده اعتراضات کارگری در ایران و جهان با این نکته مواجه میشویم که این نوع از اعتراضات به شکل توامان هر سه وجه اقتصادی، سیاسی و جامعهشناختی را در برمیگیرد. از همین رو تقلیل موضوع اعتراضات کارگری که در کشورمان وجود دارد به مسئلهای صرفاً اقتصادی به بیراهه رفتن تحلیل این اعتراضات خواهد بود. به شکل کلی چنین اعتراضاتی از موضوعاتی همچون حقوق معوقه کارگران جرقه میخورد اما واقعیت این است که تمام علت اعتراض این موضوع نیست. به عنوان یک نمونه که اخیراً شاهد آن بودیم میتوان به اعتراضات کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و یا اعتراضات کارگری مربوط به کارگران گروه ملی فولاد نگاهی دوباره داشت. در هر دو پس از چند روز و هفته اعتراض شاهد پرداخت بخشی از حقوق معوقه کارگران بودیم اما از آنجا که ریشه اعتراض مسائل کلانتری از جمله رابطه کارگر و کارفرما است توجه به جرقه اعتراضات هنوز نتوانسته است سبب جلب رضایت کارگران معترض شود.
اهمیت این نوع از اعتراضات به این نکته بازمیگردد که اقشاری همچون کارگران بخش بزرگی از مسئولیت به حرکت درآوردن صنعت هر کشوری را بر عهده گرفتهاند و هنگامی که شاهد اعتراض و اعتصاب آنان باشیم در عمل اقتصاد کل کشور فلج میشود. از همین رو مسئله اعتصابات کارگری یکی از مهمترین موضوعات نظامهای سیاسی در کشورهای صنعتی و پیشرفته محسوب میشود. وجه دیگر اهمیت اعتراض کارگران به این موضوع بازمیگردد که این شکل از اعتراضات بیشتر از هر نوع اعتراض دیگری همدلی اجتماعی را برمیانگیزد و همین امر سبب آن میشود که قدرت سیاسی برای حفظ خودش هم که شده به این اعتراضات توجهی ویژه نشان دهد. اما همانطور که قابل مشاهده است مواجهه مسئولان با این موضوع هم در کشور ما با سایر نقاط جهان متفاوت است!
با نگاهی به همین نمونه اخیر در موضوع اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و گروه ملی شاهد آن هستیم که نه خبرها و گزارشهای رادیو و تلویزیون ایران نشانی از وقوع چنین رخدادی در خوزستان داشت و نه مقامات محلی و ملی نگاهی ویژه به چنین اعتراض مهمی داشتند!
پس از گذشت روزهای بسیاری از آغاز اعتراضات کارگری در خوزستان بخشی از طلب کارگران پرداخت شد اما نه خبری از ورود مسئولان عالیرتبه دولت به استان بود و نه عزمی برای حلوفصل واقعی مشکل کارگران. از سوی دیگر شاهد آن هستیم که همزمان با بی توجهی مسئولان دولتی مسئولانی دیگر نیز بدون توجه به اهمیت موضوع وارد فاز برخورد سخت شدهاند.
تجارب گذشته در کشور خودمان هم بارها نشان داده است که این نوع مواجهه با هر اعتراضی به خصوص اعتراضات کارگری تنها به تعمیق بیشتر بحران خواهد انجامید. مطلب آخر آن که با توجه به تاریخچه پدیده اعتراضات کارگری و واقعیتهای موجود در جامعه ایرانی و افزایش روزافزون فشارهای معیشتی بر مردم ضروری است تا مسئولان امر اولا تدابیری لازم را برای حل واقعی مشکلات کارگران (همه مشکلات آنان و نه فقط پرداخت بخشی از حقوق معوقه) را در دستور کار قرار دهند و از طرف دیگر برخوردهای قهری با چنین اعتراضاتی که مطلقا هیچ کمکی به بهبود شرایط نخواهد کرد متوقف سازند.