گروه جامعه: موضوع انتقال آب کارون به استان اصفهان چند روزی است که دوباره جدیتر از قبل مطرح شده است. با وجود آن که استاندار خوزستان در تلاش است تا با توجیهاتی این خبر را اصلاح کند اما شواهد و قرائنی حکایت از آن دارد که تصمیمی خلاف خواست و اراده مردم خوزستان در حال شکلگیری است.
تصمیمی که در نگاه نخست شاید سبب شادمانی مردم استانی دیگر را فراهم آورد اما با نگاهی کارشناسی میتوان نتیجه آن را تعمیق بحران ملی آب و افزوده شدن بیشتر از پیش وجوه امنیتی و سیاسی به آن دانست.اگر با نگاه مسئولان دولتی به موضوع بنگریم باید گفت آنان با قرار دادن عینک سیاست بر چشمهای خود و غلبه نگاههای سیاسی و لابیگریهای اهل سیاست به جای نگاه کارشناسی به دنبال آن هستند تا تصمیمی که بیشترین نفع سیاسی را برایشان داشته باشد اتخاذ کند.
از همین رو آنچه در اتخاذ چنین تصمیماتی برای دولتها حائز اهمیت است نه نگاهی کارشناسی و یا خواستههای مردم بلکه رایزنیهای نمایندگان مجلس و استانداران است و هر طرف که قدرت چانهزنی و لابیگری سیاسی قویتری داشته باشد توان آن را دارد تا نظر مقامات دولتی را جلب کند. انتقادات و اعتراضاتی که توسط مردم و رسانههای استان خطاب به استاندار خوزستان و نمایندگان این استان در مجلس مطرح میشود به همین موضوع بازمیگردد.مردم معتقدند در چنین شرایطی که قدرت چانهزنی مبنای تصمیمگیریهای مقامات سیاسی در موضوع بحران آب است ضعف نمایندگان خوزستان در دولت و مجلس سبب آن شده تا شاهد طراحی و اجرای تصمیماتی همچون انتقال آب کارون باشیم؛ تصمیماتی که سبب نگرانی و ناراحتی مردم خوزستان را فراهم آورده است. اما از نگاهی دیگر این تصمیم علاوه بر آن که نشانگر ضعف سیاسیون استان در زمینه رایزنیهای سیاسی با ارکان قدرت است از منظر کارشناسی و فنی و همچنین محیط زیستی واجد اشکالاتی است.
اشکالاتی که همواره از سوی کارشناسان مستقل حوزه آب و محیط زیست برای این پروژه خاص و به شکل کلی هر نوع انتقال آب بین استانی مطرح شده است اما ظاهرا گوش سیاسیون توان شنوایی سخنان کارشناسی را کاملا از دست داده است!مشکل اساسی در چنین تصمیماتی که به نوعی سبب از بین رفتن هر نوع گفتگو و بحث کارشناسی و فنی میشود به این نکته بازمیگردد که تصمیمگیران ارشد در چنین موضوعاتی نگاهی محلی به بحران ملی همچون بحران آب و تنشهای آبی در استانهای کشور دارند. غلبه نگاه محلی به بحرانهای ملی در هر حوزهای از اقتصاد و فرهنگ تا سیاست و محیط زیست سبب بروز وضعیتی میشود که مقامات تصمیمگیر از نگاه به تصویر کلان و تبعات هر تصمیم در آیندهای دور یا حتی نزدیک ناتوان باشند.
فقدان نگاه راهبردی در تصمیمات حوزه آب سبب طراحی و اجرای چنین تصمیمات و پروژههایی است. واقعیت آن است که راه حل عبور از بحران آب تنها و تنها در گرو اتخاذ تصمیمات سخت خواهد بود؛ تصمیماتی که قاعدتا نمیتواند خوشایند تمامی اقشار جامعه باشد و ممکن است سبب خسارت به بخشی از مردم هم شود اما چنین تصمیماتی هنگامی قابلیت اجرایی شدن دارد که اولا مبنای کارشناسی آن دقیق و غیرقابل خدشه باشد و در اتخاذ آن تصمیم مسائل فنی بر رایزنیهای سیاسی غلبه پیدا کند و ثانیا اعتمادسازی کافی میان ارکان قدرت و جامعه به شکل درستی انجام بگیرد تا شاهد همراهی کامل جامعه با این تصمیمات سخت باشیم. بدون در نظر گرفتن این دو مورد هر تصمیمی برای غلبه بر بحران آب با شکست قطعی مواجه خواهد شد.