به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۱ ساعت ۱۵:۵۵
کد مطلب : ۱۷۴۱۷۷

لزوم ارتقای توام توان دفاعی و قدرت اقتصادی

لزوم ارتقای توام توان دفاعی و قدرت اقتصادی
حسین عبداللهی
ارتقای توان دفاعی از ضروریات منطقی اداره هر کشور است و انکار این ضرورت به بهای ارتقای سطح رفاه نیز نشان از ساده اندیشی دارد. از دیرباز تا به امروز همواره اجتماعات انسانی برای برای حفظ و بقای خود تمهیداتی را به کار میبردند. افزایش توان دفاعی و جنگی نیز از مهمترین و کارآمدترین این تمهیدات بوده است. اصولا عنصر اصلی و اساسی در گذشته در افزایش قدرت، توان نظامی بوده است و امروزه نیز این عامل حیاتی است اما باید به این نکته توجه داشت که امروزه با پیچیده‌تر شدن جوامع صرف قدرت نظامی داشتن برای اداره و بقای جوامع کافی نیست. امروز قدرت اقتصادی، علمی، فرهنگی، . . . . . دارای جایگاه مهمی در ارتقای قدرت یک کشور هستند.

کشوری که دارای سطحی از رفاه نسبی باشد، دارای درآمد سرانه قابل قبولی داشته باشد، سهم قابل توجهی از اقتصاد جهانی داشته باشد بالاخص که این سهم ناشی از فعالیت‌های اقتصادی مولد باشد می‌تواند ادعای این را داشته باشد که دارای جایگاهی مناسب در سطح جهانی است. در حوزه توان علمی، توسعه کمی و کیفی موسسات آموزش عالی و ایجاد فضایی مناسب جهت ابداعات و ابتکارات علمی و عوامل دیگری از این دست می‌تواند به ارتقای جایگاه یک کشور در سطح جهان کمک کند. نکته قابل توجهی که در این میان وجود دارد این است که قدرت مندی در این حوزه‌ها که قاعدتا به قدرتمندی ملی به عنوان یک واحد سیاسی در سطح جهانی منجر می‌شود، منوط به ارتباط فعال با سایر بازیگران نظام بین المللی می‌باشد.

هیچ قدرت اقتصادی در جهان امروز از قطع ارتباط خود با سایر قدرت‌ها به جایگاه امروزی خود نرسیده است. در شرایط امروزی جهان که وابستگی متقابل در حال افزایش است هیچ کشوری نمی‌تواند با اتخاذ سیاست‌های انزواگرایانه سطح قدرت خود را افزایش دهد. شما نمی‌توانید در حالیکه در یک فضای خصمانه با سایر بازیگران جهانی هستید به ارتقای قدرت اقتصادی بیندیشید. در چنین فضایی تمام تلاش شما صرفا منجر می‌شود به اداره روزمره جامعه خودتان. اما باید توجه داشت که با ادامه این مسیر خطرناک به نقطه‌ای می‌رسید که حتی در حل مسائل روزمره نیز دچار بحران می‌شوید. یک کشور را در دو وضعیت متصور شوید. در وضعیت اول این کشور در یک فضای صلح آمیز و غیرخصمانه از طریق گسترش همکاری‌های سیاسی، اقتصادی، علمی و. . . با بازیگران قدرتمند عرصه جهانی در حال ارتقای قدرت خود است و دوباره این ارتقای قدرت خود را به عنوان سرمایه‌ی اولیه وارد فضای مناسبات و همکاری خود می‌کند و دوباره در این چرخه به افزایش سطح قدرت خود می‌پردازد.

در وضعیت دوم کشوری را در نظر بگیرید که با ادعای استقلال سیاست‌های انزواگرایانه‌ای را در پیش می‌گیرد. در این کشور به علت عدم وجود رابطه با بازیگران مختلف برای تامین مناسب با نیازهای واقعی کشور، کشور در حوزه‌های مختلف دچار بحران می‌شود و به علت عدم توان کافی برای حل این بحران رو به اقدامات مسکن گونه و نمایشی می‌آورد، در صورت ایجاد آشوب و اعتراضات چاره‌ای جز سرکوب نمی‌بیند. در همین حین با مشاهده افزایش قدرت کشور همسایه خود که از تمام پتانسیل‌های موجود جهانی برای ارتقای قدرت خود استفاده می‌کند،

به این فکر می‌افتد که برای مقابله با خطر روز افزون این ارتقای قدرت، به ارتقای قدرت نظامی خود بپردازد، بنابراین همان اندک منابع موجود را در حوزه افزایش توان نظامی هزینه می‌کند، که علی رغم این هزینه‌ها نمی‌تواند به رقابتی پایاپای برسد، چراکه قدرت مقابل دست بازتری برای انتخاب گزینه‌های گوناگون دارد علاوه بر این که از حمایت سایر بازیگران برخوردار است. نهایتا کشور مذکور که در هزارتوی بحران‌های خود گرفتار شده می‌بیند نه تنها از ارتقای قدرت خبری نیست بلکه مجبور است با حفظ ظاهری ادعای استقلال امتیازات کلانی را به بازیگران فرصت طلب دهد که بازهم باعث احیای قدرت نمی‌شود و صرفا مسیر فقدان قدرت را چند وقتی به تاخیر می‌اندازد. در چنین فضایی این کشور مانند گوشت قربانی در وسط قرار می‌گیرد.

در چنین صحنه‌تراژیکی کشوری که در آرزوی قدرتی بی مثال بود تلاش هایش صرفا منجر می‌شود به حفظ بقای اولیه. در جهان امروز کشوری قدرتمند است که بتواند علاوه برای توان کافی برای حل بحرا‌های داخلی خود، مشارکتی فعالانه در حوزه مسائل مختلف جهانی و منطقه‌ای مثل طرح‌های بزرگ اقتصادی منطقه‌ای و جهانی، همکاری در حوزه‌های محیط زیستی، همکاری با بازیگران منطقه برای حل بحران‌های امنیتی،... بپردازد. همه این دیدگاه نیازمند دیدگاهی جدید به خود و جهان پیرامون خود است. در قدم اول باید خود را یک بازیگر در نظر گرفت که با یک رویکرد توامان همکاری و رقابت بدنبال ارتقای قدرت خود است و این نگاه نیازمند عدول از نگاه به خود و جهان به مثابه مقابله خیر و شر است.

در چنین فضایی توان نظامی صرفا تمهیدی احتیاطی برای روز‌های سخت و بزنگاه است نه به عنوان نمایش هر روزه برای اظهار قدرت. در این نگاه شما دوستان و دشمنان دائمی ندارید و آنچه دائمی است منافع ملی شماست. در دوستی‌ها و دشمنی اغراق نمی‌کنید تا در موقع لزوم که بدنبال تغییر موضع هستید از اعتبار شما نکاهد. توان نظامی شما می‌تواند با ایجاد اتحادیه‌های نظامی مشترک با کشورهای همسایه هم افزا شود و نیاز به هزینه‌های کلان در این حوزه نباشد. همچنین با رفع نگرانی‌های دوسویه و چندسویه میان شما و بازیگران مختلف از طرق گوناگون، نیاز به هزینه‌های گزاف نظامی نمی‌باشد و این هزینه‌ها می‌تواند در حوزه‌های مثمر ثمر‌ی چون اقتصاد و آموزش صورت گیرد.