مسیر تکراری

شبکه‌ای تو در تو که گروه قابل توجهی از مدیران را نیز شامل می‌شود. در نگاه نخست به جریان افتادن چنین پرونده‌ای که گوشه‌ای از فعالیت‌های مخرب کاسبان تحریم را عیان می‌کند با وجود تاخیر یک دهه‌ای قابل توجه است اما نگرانی بزرگی که از سوی برخی ناظران مطرح شده آن است که الگوی رسیدگی به چنین پرونده‌ای به شکلی باشد که تنها قله این کوه یخ نمایان شود و دامنه گسترده آن همچنان پنهان بماند. آنان که در روزهای اخیر و هم‌زمان با انتشار خبرهای برگزاری دادگاه این پرونده چنین نگرانی‌ را مطرح می‌کنند معتقدند همین مسیر در پرونده بابک زنجانی  به شکلی مشابه پیموده شد.

به شکلی که در آن پرونده هم که اتفاقا وجه دیگری از کاسبی با تحریم بود بخشی از پرونده که مربوط به حمایت و نقش مستقیم برخی مدیران در آن غارت نفتی بود اساساً مورد توجه قرار نگرفت.اگر روزهای محاکمه بابک زنجانی را به یاد بیاوریم با این نکته مواجه می‌شویم که مسئولان وقت دستگاه قضایی در مواجهه با این پرسش که زمان محاکمه مدیران حامی بابک زنجانی چه موقعی خواهد بود، بر این نکته تاکید می‌کردند که پس از پایان جلسات محاکمه زنجانی، فاز دو و سه این پرونده که مربوط به شرکای ذی‌نفوذ او و نقش مقامات ارشد دولت وقت در این پرونده است مورد توجه قرار خواهد گرفت. آنچه اما در عمل رخ داد خلاف این وعده را نشان می‌دهد.

بابک زنجانی به اعدام محکوم شد اما هنوز و با گذشت این زمان طولانی از اعلام پایان رسیدگی به پرونده زنجانی خبری از آغاز بررسی فازهای دیگر این پرونده نیست که نیست! بر اساس همین تجربه برخی این نگرانی و هشدار را مطرح می‌کنند که شاید اسامی اعلام شده در پرونده فساد گسترده در پتروشیمی در دوران تحریم‌ها ادامه همان مسیری باشد که با برجسته‌سازی نام بابک زنجانی وجوه دیگر آن فساد گسترده نفتی مخفی نگه داشته شد. بعضی شنیده‌ها درباره وجود بعضی نام‌های مرتبط با برخی اهالی قدرت در وجوه پنهان‌مانده این پرونده نگرانی درباره عدم بررسی کامل واقعیت آنچه رخ داده است را دو چندان می‌کند.

به نظر می‌آید سیدابراهیم رئیسی، رییس جدید قوه قضاییه در نخستین روزهای تکیه زدن بر کرسی قاضی‌القضات کاری سخت را در نوع مواجهه با این پرونده پیش رو دارد. حال باید منتظر ماند و دید که آیا آقای رئیسی طرحی نو در خواهد انداخت یا مسیری شبیه به پرونده بابک زنجانی در دوره قبلی مدیریت دستگاه قضایی را تکرار می‌کند.