مرتضی آژند
سیل کشور را فرا گرفته و تعداد زیادی را بی خانه و آوره کرده و یک بطری آب هم در چنین شرایطی یک هدیه بزرگ میتواند باشد، کمکهایی که شاید اگر سلبریتیهای خانه نشین شده فراخوان های آن را منتشر میکردند سریع تر به مردم سیل زده می رسید. نرگس کلباسی، علی دایی، صادق زیباکلام نمونههایی از سلبریتیهایی هستند که در زلزله کرماشاه از مردم کمک هایی دریافت کرده و در کرمانشاه به ساخت روستاهایی مشغول شدند، روستاهایی که علی رغم همه کارشکنیها و فشارهای صورت گرفته بعضی از آنها آماده و مردم در آن ساکن شدند.
در زلزله کرمانشاه ظرفیت بزرگ سلبریتیها در جمع آوری کمکهای مردمی به خوبی نشان داده شد هرچند اشکالاتی نیز وجود داشت که می شد با اندیشیدن تمهیداتی آن را برطرف کرد تا ظرفیت سلبریتیها در چنین حوادثی در هماهنگی با نهادهای رسمی قرار بگیرد. به جای استفاده از آن تجربه و سازماندهی کردن ظرفیت سلبریتیها، کار سادهتر و حذف آنها از عرصه اجتماعی انتخاب شد، هرچند هدف اصلی حذف سلبریتیها برای پوشش کمکاری بعضی از سازمانها در بحرانها و بی اعتبار کردن آنها بین مردم به ویژه تاثیر گذار نبودن آنها در انتخابات بود نه چیز دیگری.
نوشتند که سلبریتیها تنها در حادثهها عکس میگیرند و برای شو آف به میان مردم میآیند، ظاهرا عکس گرفتن تنها برای سلبریتیها که تصویر ویژگی حرفه آنهاست عیب است و عکس گرفتنهای مدیران و مسئولان و حتی خود ما در در چنین حادثههایی اشکالی ندارد.
در تمام دنیا فیلم و عکسهای بسیاری از حضور سلبریتیها در حادثهها گرفته و منتشر میشود و از قدرت آنها برای انتشار فراخوانهای کمک رسانی نهایت استفاده را میکنند، اگر هم در آنجا سلبریتیها در هماهنگی کامل با نهادهای رسمی و امدادی کشورشان است به خاطر سیستم منظم کشور داری هست که دارند و رفتار حرفه ای سلبریتیها نیز بخشی از این سیستم است. واقعیتی انکار نشدنی در دنیا وجود دارد که افرادی به علت موفق و معروف بودن در حرفه خود، مردم لیدری آنها را بهتر قبول میکنند و به علت طرفدارهایی که در شبکههای مجازی و کانالهای ارتباطی خود دارند تاثیرگذاری بیشتری و سریعتری بر روی مردم میگذارند و کشور ما هم در این بین استثنا نیست.
ما در این کشور عادت کردهایم که از هر چیزی و کسی که خوشمان نمیآید آن را حذف کنیم و نمیتوانیم کسی را برای رفتار خوبش تحسین و برای رفتار بد از او انتقاد کنیم، ما شاید هم بخیل شده ایم و چشم دیدن دیگری که تاثیرگذارتر است را نداریم. ما عادت کرده ایم از آدم ها توقع یک انسان کامل را داشته باشیم و نمیخواهیم باور کنیم که یک فوتبالیست حرفهای یا بازیگر تنها در شغلهای خود حرفه ای و معروف هستند و ممکن است در بقیه امورات زندگی، الفبای آن را هم بلد نباشند و اشتباه کنند. ما چند سالی است که ناخواسته و به تحریک عده ای؛ گروه های مرجع و کسانی که قدرت بسیج کنندگی دارند را خانه نشین کردهایم، ما سرمایه اجتماعی کشور را به نابودی کشاندیم و کسی را برای روز مبادا، برای امروز سیل زده نگه نداشتهایم. ما حالا که خیالمان راحت شده شخصیت های سیاسی، فرهنگی، ورزشی .. خانه نشین شده اند عزم کردهایم که نیروهای دانشگاهی را نیز خانه نشین کنیم.