گروه سیاسی: با افزایش فشارهای ناشی از تحریم و عدم تمدید معافیتهای تحریمی از سوی دولت ترامپ که سبب کاهش قابل ملاحظه درآمدهای نفتی ایران خواهد شد بار دیگر موضوع مذاکره مستقیم با ایالات متحده آمریکا مورد توجه رسانهها و تحلیلگران قرار گرفته است.
با نگاهی به روابط پر فراز و نشیب ایران و آمریکا در چهار دهه اخیر شاهد آن هستیم که با وجود قطع رابطه پس از ماجرای گروگانگیری در سفارت آمریکا دو طرف در چند مقطع به دلایل گوناگون به سمت میز مذاکره تمایل پیدا کردند که عیانترین و مهمترین آن نیز مربوط به مذاکرات هستهای بین سالهای ۹۲ تا ۹۴ بوده است. مذاکراتی که در نهایت به توافق هستهای موسوم به برجام میان جمهوری اسلامی و گروه ۵+۱ انجامید.
در کنار این الگو، مدل کره شمالی را هم در صحنه بینالملل داریم. کشوری که حکومت آن چند دهه جدا افتادگی از جامعه جهانی را تجربه کرد و حالا نه تنها شاهد آغاز روابط کره شمالی با دیگر کشورها و سفرهای تاریخی کیم جونگ اون، رهبر این کشور به چین و روسیه به عنوان دو قدرت جهانی هستیم بلکه مذاکره در سطوح عالی با ایالات متحده نیز در دستور کار آن قرار دارد و ملاقاتهایی میان رییس کیم و دونالد ترامپ صورت گرفته است.
برخی با مقایسه الگوی کره شمالی در چند سال اخیر با آنچه در مذاکرات هستهای و برجام شاهدش بودیم بر این باور هستند که نوع مواجهه حکومت کره شمالی با مذاکره بیشتر از آن که مانند برجام معطوف به نتیجه و حل مسئله باشد نوعی نمایش دیپلماتیک برای خرید زمان جهت کاستن موقت از فشارهای تحریمی است اگر همین دیدگاه را بپذیریم و مبنا قرار دهیم آنگاه باید به این پرسش اندیشید که در دوران ترامپ چه مواجههای منافع ملی را بیشتر تامین میکند؛ مذاکرهای همچون برجام که بر حل موضوع مشخص تاکید دارد و یا مذاکراتی جامع مانند آنچه در مذاکره آمریکا و کره شمالی شاهدش هستیم حتی اگر به نتیجه مشخصی هم دست پیدا نکنیم؟
مقامات ایرانی بر این عقیده هستند که دولت ترامپ تمایل و آمادگی لازم برای قرار گرفتن پشت میز مذاکراتی مانند برجام را ندارند و در نتیجه همین امر گزینه مذاکره با ترامپ را به کلی کنار گذاشتهاند. این در حالی است که حتی اگر بپذیریم امکان مذاکرهای مانند آنچه در مذاکرات هستهای شاهدش بودیم وجود ندارد هم میتوان به گزینههایی دیگر مانند الگوی کره شمالی فکر کرد. بر اساس این الگو آن چه اهمیت دارد نمایش مذاکره و تلاش برای دست یافتن به توافق است.
واقعیت آن است که در مذاکرات آمریکا و کره شمالی مجموعاً هیچ یک از دو طرف اقدام ملموسی در جهت خواستههای طرف مقابل انجام ندادهاند، چه تخریب برخی تاسیسات از سوی کره شمالی و چه تعلیق بعضی تحریمها از طرف دولت ترامپ بیشتر نمایشی و فاقد تاثیر اجرایی بوده است. اما دستاورد رهبر کره شمالی از این مذاکرات تا این لحظه متوقف ساختن افزایش فشارها بر مردم این کشور از سوی آمریکا بود. به نظر میآید تصمیمگیران نظام ایران نیز میتوانند با نگاهی دوباره به تجربه کره شمالی و با به کار بستن آن، حداقل از افزایش روزافزون فشارهای ناشی از تحریم بر مردم ایران بکاهند.