گروه سیاسی: همزمان با روزهایی که شاهد افزایش فشارهای ناشی از تحریمها بودیم و چند روز پس از اعلام عدم تمدید معافیتهای تحریمی از سوی دولت ترامپ پیشنهادی غیرمنتظره از سوی وزیر امور خارجه مطرح شد: پیشنهاد مذاکره با آمریکا برای تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی.
قاعدتاً چنین پیشنهادی که بنا بر روایت سخنگوی دستگاه دیپلماسی مسبوق به سابقه هم بوده است میبایست بازتاب بسیاری پیدا میکرد و از سوی دولت آمریکا نیز با واکنشی به آن همراه میشد اما آنچه در این چند روز پس از طرح این پیشنهاد رخ داد شکل دیگری بود و بر خلاف پیشبینیها، پیشنهاد ظریف نه در سطح رسانهها و نه در میان دولتمردان آمریکایی رغبتی برای تغییر در وضعیت پر چالش کنونی ایجاد نکرد. برای پاسخ به چرایی جدی نگرفتن پیشنهاد وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی میتوان به دو علت مهم اشاره کرد که توجه به آنها میتواند سبب تغییراتی در الگوی دیپلماسی و نظام تصمیمگیری کشور شود.
علت نخست بی توجهی به پیشنهاد مذاکره جهت تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا به این نکته بازمیگردد که طرح دولت ترامپ برای مذاکره با کشورهایی نظیر کره شمالی و ایران بر مبنای الگوی همه یا هیچ است. تاکید زوج ترامپ و پمپئو بر انجام مذاکرات جامع برای حلوفصل همه موضوعات به همین نکته بازمیگردد که آنان تمایلی به تکرار تجربهای مثل برجام که حل مسئلهای مشخص در زمانی معین بود ندارند.
از همین رو میتوان نخستین علت بی اعتنایی مقامات دولت ترامپ به پیشنهاد مذاکره برای تبادل زندانیان را در همین نکته جستجو کرد که تیم سیاست خارجی دولت ترامپ هیچ تمایلی به مذاکره درباره یک موضوع مشخص ندارد و هدف آنان که بارها نیز اعلام شده است مذاکرهای است که نتیجه آن رفع موارد نگرانی آنان در تمامی حوزهها از هستهای و موشکی تا منطقه و حقوق بشر است.
دومین دلیل جدی گرفته نشدن پیشنهاد جواد ظریف برای مذاکره با ایالات متحده جهت تبادل زندانیان دو طرف که دلیلی مهمتر و قابل تاملتر نیز است به این نکته بازمیگردد که ظاهرا طرف آمریکایی، این بار بر خلاف دوران مذاکرات هستهای شخص ظریف و هر فرد دیگری را در جایگاه وزیر امور خارجه چندان جدی نمیگیرد. بنا بر تحلیل مشاوران و نزدیکان دولت ترامپ آنان به این نتیجه رسیدهاند که در ساختار تصمیمگیری جمهوری اسلامی وزیر امور خارجه بیش از هر نقشی مجری تصمیماتی است که در مراکزی فراتر از قوه مجریه اتخاذ شده است و از همین رو مطرح کردن چنان پیشنهادی بدون آن که نشانی از تایید از سوی آن مراکز دیده شود بیشتر به یک ژست دیپلماتیک و رسانهای میماند تا پیشنهادی جدی که قابلیت فکر کردن درباره آن را داشته باشد.
آنچه این ارزیابی آمریکاییها را تایید میکند توجه به واکنشهایی است که در داخل به شکل مستقیم یا غیر مستقیم به پیشنهاد وزیر امور خارجه شد؛ از سخنان فرماندهان ارشد نظامی و رییس مجلس در نفی مذاکره و تسلیم خواندن آن تا انتقاد تند رسانههایی که به درست یا غلط سخنگوی حاکمیت خوانده میشوند به این پیشنهاد ظریف به مقامات آمریکایی. با در کنار هم قرار دادن این موارد به این نتیجه میرسیم که ظاهراً این پیشنهاد مورد تایید سایر مقامات کشور نبوده و به همین دلیل نیز از سوی طرف مقابل جدی گرفته نشده است.