حسن فاتحی
گروه سياسي: امام موقت جمعه تهران، امروز در خطبههاي نماز، در اشاره به عوامل نگهدارنده استحکام داخلی، به مولفههاي جالبی پرداختند که همین مولفهها و عوامل زمانیکه از زبان منتقدان ودلسوزان نظام اسلامی در فصل افراطگریهای جریانی خاص، مطرح ميشد، همین بزرگوار و دوستان همفکرشان مواضع کاملا متفاوتی را اتخاذ ميکردند.
وقتی بزرگان نظام و شخصیتهای رکین جامعه، از وحدت سخن به میان ميآوردند، تئوريسین جریانی این دوستان بیان مينمودند که "شکست خوردگان سیاسی و کسانی که حتی در نماز جمعه هم راهشان نمیدهند، دم از وحدت ميزنند". زمانیکه دوستداران واقعی حاکمیت اسلامی از فضای امنیتی و قلع و قمع منتقدین گلایه ميکردند، و اینکه مبادا انقلاب اسلامی به دست نااهلان بیفتد که امام راحل هم بدان وصیت نمودهاند که مواظب باشیم، دوباره طیف خودحقپندار و خودشاخصبین، ازاصحاب فتنه سخن به میان ميآوردند و یکی را جاسوس، آن دیگری را بی بصیرت و مردمانی را متهم به برچسبهای ناروای اخلاقی ميکردند.
وقتیکه حتی مراجع عظام به عنوان چشمان تیربین جامعه اسلامی، از هالههاي نور آنچنانی نقد ميکردند، فردایش لشگر چنده ده نفری لنینی به نام مردم، تریبونهای نمازجمعه را بر امامان جمعهای چون آیتاله جوادی آملی تنگ ميکردند، زمانیکه حتی رئیس مجلس در مراسم سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در22 بهمن مطالبی ميخواستند ایراد نمایند، ناگهان همین لشگر لنینی حتی حرمت حرم حضرت معصومه (س) را نگه نمیداشتند.
آن زمانی که نوه امام خمینی (ره) تنها بعد از گذشت سالیان محدودی از ارتحال جد بزرگوار خود، در حرم امام خمینی ميخواستند چند کلامی بر زبان بیاورند، بازهم همین جریان بایکوت و تخریب، برعلیه یادگار امام راحل شعار ميدادند و حرم امام خمینی را برهم میزدند، حالا جناب آقاي احمد خاتمی سخن از نقدپذیری به میان آورده و توصیه مينمایند که مبادا" منتقدین را افراطی بنامیم".
برادر احمد خاتمی، بینی وبین اله... آیا همین پنج فاکتوری که شما تحت عنوان عوامل استحکام داخلی بعد از دوره ویرانگر افراط و هیاهو مطرح مينمائید، درآن عصر هیاهو و افراط گریها از زبان بزرگان نظام اسلامی و مراجع عظام ونخبگان مردمی بیان نمیشدند؟ براستی چرا شما بزرگوار در آن فصل، حتی از انتقادات شهروندان بر میآشفتید و از سیاهنماییها سخن به میان ميآوردید؟
برادر احمد خاتمی، چرا باید حافظه انقلابی و تاریخی مردم خویش را به سخره بگیریم؟ آیا غالب منتقدان عصر افراط همین دغدغههاي که شما تازه با اما واگر مطرح مينمائید بیان نمیکردند؟ کدام دلسوز معتقد به مبانی جمهوری اسلامی است که نقد و نقادی را خطری برای نظام اسلامی تشخیص دهد؟ سخن سر این موضوع مهم است که چرا باید در فصلی منتقدین را فتنهگر، بیبصیرت، جاسوس، وابسته به بیگانه، وطن فروش، و......خطاب کنیم ولی حالاکه دولت مردمی سرکار آمده است، نباید از افراطیون لنینمشرب خواست که امنیت روانی جامعه را به هم نریزند؟
و چطور ميشود درفصلی تلاش ذلیلانه و عزت شکنانه افرادی برای ایجاد ارتباط با آمریکا که البته با بی اعتنایی غرور آمیز بیگانگان روبرو ميشود را ندید ولی حالا که عطف فرمایش مقام معظم رهبری دولت تدبیر و امید در راستای عملیاتی نمودن رویکرد نرمش قهرمانانه تلاش مينماید، جماعتی ارتباط تلفنی رئیسجمهور کشورمان را با اوباما کار صهیونیستها القاء مينماید؟
اجازه دهید به یک عامل مهم نیز من شهروند اشاره کنم که بدون لحاظ آن عامل، فاکتورهای پنجگانه جنابعالی نیز کارایی نخواهد داشت و آن اینکه الگوهای دینی و مدیریتی ما، باید با مردم شفاف و صادق باشند، اینکه رفتاری زشت با رویکرد جناحی و تیمی محک حق و باطل بخورد، این رویه تناقض و دروغ آشکاری است که مردم فهیم ایران عطف آموختههاي دینی خود نخواهند پذیرفت، ولی اگر الگوهای ما هم خطاهای خودشان را بپذیرند و عرصه را برای شایستگان آماده نمایند، در این صورت خواهد بود که فاکتورهای شما دراستحکام داخلی نظام موثر واقع خواهد شد. بیائید باورکنیم و بپذیریم که عصر افراطگرائیها و هیاهو محوریها تمام شده است، حالا مردم امام جمعهای را ترجیح ميدهند که درد مردم را بگوید و رابط بین مردم و نظام باشد....