گروه سیاسی: سفر شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن به ایران مورد توجه رسانههای جهان قرار گرفته است.
این سفر، نخستین سفر مقامی عالیرتبه از ژاپن به ایران در چهل سال اخیر است اما آنچه این سفر را تبدیل به موضوعی با اهمیت کرده نه بی سابقه بودن آن در چهار دهه گذشته، بلکه مسائل مرتبط با افزایش تنشها در روابط جمهوری اسلامی و ایالات متحده است.
سفر نخستوزیر ژاپن به ایران قرار بود حدود یک سال پیش انجام شود اما به دلایلی به زمانی دیگر موکول شد. اکنون و در شرایطی که تنشها میان ایران و آمریکا به اوج رسیده است شینزو آبه ماموریت میانجیگری را عهدهدار بود. گفتوگوی تلفنی دونالد ترامپ با نخستوزیر ژاپن چند ساعت پیش از عزیمت او به تهران گواهی بر صحت شنیدهها و خبرهای غیر رسمی مبنی بر نقش میانجیگرانه ژاپن میان ایران و آمریکا داشت.
تنشها میان ایران و آمریکا تقریبا یک سال پیش، با خروج یکجانبه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) آغاز شد و با بازگشت کل تحریمهای آمریکا علیه ایران شدت گرفت. این تنشها پس از لغو معافیتهای فروش نفت ایران در اوایل ماه مه به اوج خود رسید. آمریکا در این ماه، با ادعای اینکه ایران برای حمله به منافع و نیروهای آمریکایی در خاورمیانه آماده میشود، نیروها و تجهیزات نظامی جدیدی با هدف مقابله با ایران به منطقه اعزام کرد.
پیش از این نیز تجربه میانجیگری در روابط پر تنش ایران و آمریکا را در چند نوبت شاهد بودیم که آخرین آن مربوط به نقشآفرینی سلطان قابوس، پادشاه عمان در ترغیب مقامات ایرانی برای آغاز مذاکره مستقیم با دیپلماتهای ایالات متحده بود. نتیجه آن میانجیگری که در اوایل دهه نود خورشیدی انجام گرفت در نهایت به مذاکرات هستهای دو طرف و دست یافتن به توافق هستهای منتهی شد. این بار اما شرایط شکلی دیگر دارد و به نظر میآید میانجیگران نتوانند ره به جایی ببرند.
در هفتههای اخیر و همزمان با افزایش کمسابقه تنش سیاسی در روابط ایران و آمریکا شاهد آن بودهایم که بسیاری از کشورها وارد فرآیند میانجیگری شدند تا بتوانند شرایط را به حالت مدیریتشده باز گردانند. از حضور مسئولان کشورهای همسایه همچون عراق و عمان تا ملاقاتهای دیپلماتهای ارشد ایران و آمریکا با مقامات سیاسی کشورهایی مثل کویت، قطر، عراق و عربستان و تا همین سفر چند روز قبل هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان به تهران همه و همه تلاشهایی برای نقشآفرینی رسمی یا غیر رسمی طرفهای ثالث برای میانجیگری در روابط پر چالش جمهوری اسلامی و ایالات متحده بوده است.
وجهی مهم از سفر بی سابقه شینزو آبه نیز به همین موضوع باز میگردد و تلاش نخستوزیر ژاپن آن است تا برای خود و کشورش نقشی بی بدیل را در تاریخ روابط بینالملل بیافریند. اما چرا این بلندپروازی چندان قابل تحقق نیست و نمیتوان امید چندانی به آن داشت؟ علت اصلی ناکامی میانجیگران در روابط ایران و آمریکا علاوه بر ظرفیت کم و ناتوانی آنان و بی اعتمادی شدید متقابل میان این دو کشور به یکدیگر به این نکته مهم بازمیگردد که دو سوی این تنش پر سابقه در عمل شروط غیراجرایی و ناممکنی را برای پذیرش میانجیگری اعلام میکنند که هر نوع اقدامی را برای کاهش تنش از میان میبرد.
مقامات آمریکایی خواهان تغییر کامل سیاستهای جمهوری اسلامی در منطقه و توقف آزمایشهای موشکی هستند و مقامات ایرانی نیز لغو تمامی تحریمها و بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای را بهعنوان شرط لازم برای مذاکره دوجانبه اعلام میکنند. بدیهی است که وجود چنین شروطی معنایی جز پاسخ منفی به میانجیگران ندارد و در نتیجه با وجود سفرهایی از جنس سفر اخیر آبه به تهران نیز چشمانداز روابط ایران و آمریکا همچنان تیرهوتار باقی خواهد ماند.