محمد توکلی
سومین مناظره سیدمصطفی تاجزاده و علیرضا زاکانی هفته گذشته با موضوع انتخابات۸۸ و مسائل روز برگزار شد. بیشتر زمان این مناظره که ظاهرا آخرین مناظره این دو هم بوده است به تکرار سخنان قبلی این دو فعال سیاسی درباره بحران۸۸، حوادث ۱۸تیر۷۸ و همینطور موضوع انتخابات آزاد گذشت.
زاکانی همچون دو مناظره قبلی حوادث ۷۸ و ۸۸ را حاصل توطئه بیگانگان میخواند و نتیجه انتخابات آزاد را راه یافتن مفسدان اخلاقی، سیاسی و اقتصادی به ارکان قدرت میدانست و تاجزاده نیز تاکید داشت که آنچه در سالهای ۷۸ و ۸۸ شاهد بودیم حاصل خطاها و بیتدبیریهای تصمیمگیران کشور بوده است و انتخابات آزاد را راهی برای حضور شایستگان در ارکان تصمیمگیری کشور عنوان کرد. درباره این مناظره چند نکته قابل ذکر است:
۱. هر دو طرف مناظره توافق داشتند که ضرورت دارد که برای مسائل حساسی همچون انتخابات۸۸ و بحران پس از آن، قتلهای زنجیره ای، حوادث ۱۸ تیر ۷۸ و حمله به کوی دانشگاه تهران و... کمیته مستقل حقیقتیاب تشکیل شود تا شاهد تکرار چنین حوادثی نباشیم.
واقعیت آن است که با نگاهی به چهار دهه اخیر میتوان به این نتیجه رسید که عدم تشکیل چنین کمیتههایی و بررسی حوادث این چنینی سبب تکرار آن در بازههای زمانی کوتاه مدت شده است. این در حالی است که اهمیت تشکیل کمیته حقیقت یاب و تهیه گزارش ملی برای حوادثی در سطح موضوعات مورد اشاره امری بدیهی و از اصول اولیه حکمرانی مطلوب است.
حال باید منتظر ماند و دید امکان اجرایی شدن توافق این دو چهره مطرح اصولگرا و اصلاحطلب برای تشکیل کمیته حقیقتیاب برای حوادثی مثل بحران۸۸ وجود دارد و این ایده از سوی ساختار رسمی قدرت با چه واکنشی روبرو خواهد شد.
۲. نکته دوم توجه به بازتاب رسانهای مناظره تاجزاده و زاکانی است؛ از کنار بی توجهی کامل صداوسیما که شعار رسانه ملی بودن میدهد به چنین مناظراتی که گذر کنیم با پدیدهای عجیب در انتشار مطالب مطرح شده در این مناظره در رسانههای رسمی مواجه هستیم. با نگاهی به رسانهها مشاهده میشود که اظهارات صریح سیدمصطفی تاجزاده اساساً امکان انتشار را پیدا نکرده اما در مقابل کلمه به کلمه سخنان علیرضا زاکانی منتشر شده است. بازتاب این چنینی مناظره اخیر در رسانههای کشور به محدودیتهایی بازمیگردد که بر فضای رسانهای حکمفرما است و سبب خودسانسوری و یا دگرسانسوری کم سابقهای میشود. برگزاری چنین مناظراتی اتفاق مبارکی است اما حلقه تکمیلکننده آن و یا حتی شاید مهمتر از مناظره تغییر رویکرد ساختار تصمیمگیری کشور به رسانه ها است. تجارب مختلف به روشنی مشخص کرده است که در دنیای امروز با سانسور نمیتوان مانع شنیده شدن صدای دیگران شد و چنین محدودیتهایی تنها سبب تضعیف رسانههای داخلی و مرجعیت پیدا کردن رسانههای خارجی شده و میشود.
۳. و نکته پایانی که چندان هم نیازی به شرح و تفسیر ندارد بازنشر سه جمله عجیب از اظهارات آقای زاکانی در این مناظره است که هم نشانگر سطح استدلالهای او در پاسخ به آنچه نفر مقابل او در این مناظره میگفت است و هم به اصطلاح عامیانه مرزهای تحلیل سیاسی را جابجا کرده:
* جریان اصلی مدیریت صداوسیما در اختیار اصلاحطلبان است!
* انتخابات ایران آزادترین انتخابات در جهان است!
* کشوری که عراق را در کنار خود داشته باشد تحریمپذیر نیست!