خطای تَکراری!

گروه سیاسی: بنا بر آنچه از سخنان اخیر سیدمحمد خاتمی منتشر شده است، رییس‌جمهور اسبق که در رأس تصمیم‌گیری‌ها در جریان اصلاح‌طلبی قرار دارد بر این اعتقاد است که ضرورت دارد تا اصلاح‌طلبان برای ایران، فداکاری کرده و در انتخابات۹۸ مشارکت داشته باشند.

این اظهار نظر رییس دولت‌های هفتم و هشتم در حالی مطرح شده است که در ماه‌های اخیر طیفی از اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیده بودند که سازوکار فعلی انتخابات، صندوق رای را فاقد کارآیی و اثربخشی لازم کرده و در نتیجه می‌بایست مسیرهای دیگری را برای پیشبرد اهداف اصلاحات انتخاب کرد.

آنان تاکید داشتند مشارکت در انتخابات به هر قیمتی نتیجه‌ای بهتر از آنچه در مجلس دهم شاهدش هستیم نخواهد داشت و به همین دلیل ضرورت دارد تا ابزار نظارت استصوابی شورای نگهبان کنار گذاشته شود تا شاهد انتخاباتی آزاد باشیم. حالا اما سیدمحمد خاتمی با چنین اظهارنظری نشان داد که تمایلی به دیدگاه‌های این طیف از اصلاح‌طلبان نداشته و با توجیه شرایط خاص کشور حضور در انتخابات به هر قیمتی را توصیه می‌کند. درباره این اظهارنظر آقای خاتمی چند نکته قابل ذکر است که در ادامه به اختصار به آن پرداخته خواهد شد:

۱. با نگاهی به عملکرد مجلس و دولت مستقر که هر دو به نوعی تحت حمایت اصلاح‌طلبان و شخص محمد خاتمی بوده‌اند می‌توان به این نتیجه رسید که کسر قابل توجهی از وعده‌های انتخاباتی عملی نشده است و افراد حاضر در دولت و مجلس به اکثریت قریب به اتفاق مطالبات مردم از قوای مجریه و مقننه در عمل پاسخ مثبتی نداده‌اند. بدیهی است که نتیحه‌ چنین وضعیتی رویگردانی مردم از اصلاح‌طلبان و نارضایتی شدید جامعه از این جریان سیاسی خواهد بود، حال اگر در این شرایط به جای پاسخگویی نسبت به عملکرد فاجعه‌بار و ناامیدکننده دولت و فراکسیون امید مجلس مردم را بار دیگر به مشارکت در انتخابات دعوت کنیم معنایی جز بی توجهی به صدای ملت خواهد داشت؟! به نظر می‌آید ضرورت دارد تا بزرگان اصلاح‌طلب پیش از هر گونه دعوتی از مردم برای «فداکاری» و شرکت مجدد در انتخابات باید با بیانی صریح نسبت به عملکرد شش سال اخیر که شاهد حضور نامزدهای مدعی اصلاح‌طلبی و یا تحت حمایت جریان اصلاحات در نهادهای انتخابی بودیم توضیح دهند و از خطاهای پر شمار رخ داده عذرخواهی کنند.

۲. دومین نکته‌ای که می‌توان به این بهانه یادآور شد آن است که حتی اگر اصلاح‌طلبان در پی مشارکت در انتخابات می‌بودند هم منطقی نبود که در شرایطی که حدود هشت ماه تا انتخابات یازدهمین دوره مجلس باقی مانده است از مشارکت در انتخابات آن هم از سوی فردی در عالی‌ترین سطح این جریان سیاسی سخن بگویند. واقعیت آن است که ابزار «تحریم انتخابات» ممکن بود بتواند در رایزنی‌ها با ارکان قدرت همچون اهرم فشاری عمل کند که در نتیجه آن شاهد تغییر نسبی رویکرد شورای نگهبان در موضوع نظارت استصوابی و بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس باشیم اما اکنون و با این اظهارنظر عجولانه رئیس‌جمهور اسبق قاعدتاً استفاده از این ابزار در رایزنی‌ها خاصیتی نخواهد داشت زیرا طرف مقابل با استناد به سخن رهبر جریان اصلاح‌طلبی به سادگی متوجه شده است که نه تنها خبری از عدم مشارکت جریان اصلاح‌طلب در انتخابات نیست بلکه شواهد و قرائن حاکی از مشارکت این جریان در انتخابات به هر قیمتی است!

۳. و نکته پایانی هشداری دلسوزانه به اصلاح‌طلبانی است که میان حضور در قدرت رسمی و متن مردم سرگردان هستند و از دی ماه ۹۶ به این سو دچار سردرگمی جدی شده‌اند. واقعیت آن است که مردم از هر دو جریان سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب عبور کرده و خواهان تغییر وضعیتی واقعی‌تر هستند‌. هر چه که اصلاح‌طلبان دیرتر متوجه این صدای مردمی شوند شکاف میان آنان و جامعه هم بیشتر خواهد شد. اظهارنظر اخیر خاتمی و دعوت‌های این چنینی از مردم برای مشارکت در انتخابات مجلس حاکی از این است که آن طور که باید و شاید آنچه از جامعه به گوش می‌رسد مورد توجه کسر قابل توجهی از افراد حاضر در جریان اصلاحات قرار نگرفته است.