هوشنگ عطاپور
مدیریت اجرایی در هر مرتبتی میتواند واجد خصوصیات تمامیت خواهی و استبدادی باشد. یعنی استبداد جمعی از استبداد و خود رایی فردی ناشی میشود. از دیگر سو، تشکیل یک ساختار دموکراتیک، حذف کامل توتالیتاریسم را تضمین نمیکند، بلکه افراد و باندهایی هستند که میتوانند درون ساختار دموکراتیک نفوذ بکنند و شرایط محیط را طبق رای، اراده و خواست مبتنی بر منافع شخصی و جمعی خود، تغییر داده و بر بخشی از محیط تحت مدیریت خود مستبدانه حکومت بکنند. به عبارتی، ادعای داشتن نظام دموکراتیک و مردمساالار شرط لازم است، ولی کافی نمیباشد؛ بلکه باید رکن چهارم دموکراسی همیشه بر رفتار مستبدانه صاحبان قدرت، از کلان تا خرد و ریز تا درشت نظارت بکنند تا بتوانند به حفظ آرمان و عمل دموکراتیک کمک بکنند و با شناسایی نقاط انحراف و افراد و گروههای کافر به اصول مردمسالاری در درون سطوح مختلف نظام اجرایی، به قوام مردمسالاری مساعدت نمایند. به مناسبت روزخبرنگار، به سه ویژگی و خصلت افراد و گروههای تمامیت خواه اشاره میکنم؛ امیدوارم که از این معیارها برای بازشناسی افراد و گروههای ضد نظام مردمسالاری در درون ساختار قدرت دموکراتیک استفاده بکنند؛
اشغال: افراد و گروههای توتالیتر به مسوولیت اجرایی نگاهی غصبی دارند. یعنی پست و مسوولیت را غنیمت جنگی تلقی کرده و از هر فرصتی برای غصب و اشغال ان بهره میبرند، حال با جنگ و منازعه، یا با خدعه، نیرنگ و تزویر! به هنین دلیل هم مسوولیتهای اجرایی را نه بر اساس شایستگیهای فردی و صلاحیتهای علمی، بلکه بر اساس باند بازی و حامی پروری و معتمد چینی و رازداری تقسیم میکنند و بر اساس میزان وام داری به گروهها و افراد، غنیمتها را تقسیم میکنند.
سرکوب
افراد و گروههای تمامیت خواه حتی از فرصتهایی که ساختار دموکراتیک برای آنها فراهم ساخته برای تثبیت پایههای قدرت خود استفاده میکنند تا آزادیهای مشروع شهروندان را تحدید بکنند و صداهای مخالف خود را ساکت و نهادهای ندنی و رسانههای مستقل را سرکوب بکنند. یکی از تقضهای جدی وارد بر ساخت دموکراتیک نژامهای سیاسی، مصونیت رسانهها و اصحاب خبر در برابر قدرتهای تمامیت خواه است. برخورد با رسانهها، دادگاهی نمودن خبرنگاران، تهدید به شکایت و هر رفتاری حاکی از مانعتراشی در برابر جزیان اطلاع رسانی میتواند به منزله گسترش استبداد سیاسی باشد.
تطمیع
جریان قدرت در دست افراد کافر به نظام دموکراتیک آن قدر منافع نامشروع دارد که میتواند برای پایداری این منافع، افراد و گروه هایی را هر چتد جزئی در این متافع سهیم بکند. به همین دلیل، هم سفرگی با افراد و گروههای مستعد برای تثبیت و پایداری این منابع، از ویژگی مدیران قدرت طلب مستبد میباشد که با دست و دلبازی رانتها و منافع مادی را برای ساکت کردن مخالفین مستعد خود هزینه میکنند.
پس اشغال، سرکوب و تطمیع سه ویژگی مدیران تمامیت خواه در درون ساختارهای دموکراتیک است که هر خبرنگار و روزنامه نگاری اکر آنها را مشاهده کرد، بداند شعارها و حرافیهای مردمسالاراته در نزد این افراد، ادعایی بیش نیست و باید هر مدیر و گروهی که ادعای ایمان به نظام مردمسالاری دارد باید، به پستها و مسوولیتها به عنوان یک امانت، موقتی و قابل تغییر نگاه کند نه غتیمت جنگی؛ از افراد با صلاحیت علمی و تجربی برای اداره امور استفاده بکند، نه از حامیان و باندهای پیرامونی، مشورت پذیر باشد و همه گروهها و افراد فعال مدنی را در امور اجرایی با سازوکار دموکراتیک مشارکت دهد و آزادیهای مصرح در قاتون اساسی و حقوق شهروندی را پاس بدارد و فضای عمومی را برای حمایت از رسانههای مستقل فراهم نماید و خطا و ایراد رسانهها را علنا یادآوری و با دلیل و مدرک ایرادات آنها را به افکار عمومی اعلام بکند و منتظر قضاوت هیات منصفهای به وسعت افکار عمومی باشد و در نهایت، از تطمیع و رانت دهی به گروههای فشار مخفی و علنی پرهیز بکند. در عصر دیجیتال هیچ رازی نهفته و هیچ عملی پنهان نمیماند. دیر یا زود چهرههای واقعی صاحبان قدرت آشکار میشود. پس بترسیم از روزگاری که نیستیم از خود دفاع کنیم و پرونده ما افتاده دست روزنامهنگاری که اکنون در کلاس اول ابتدایی است!