گروه سیاسی: سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران در نشستی خبری جزئیات گام سوم این کشور برای کاهش تعهدات برجامی خود را تشریح کرد. بهروز کمالوندی با بیان اینکه ایران "فعلا بنا ندارد تغییری در نظارتهای آژانس بدهد"، گفت: «اولین اقدام ما این بود که از روز جمعه تولید مواد غنی شده از زنجیرههای تحقیقاتی و عدم اخلاط را شروع کردیم و امروز این روند به آژانس اعلام شده است.» او دومین اقدام ایران را گازدهی سانتریفیوژهای پیشرفته خوانده و اضافه کرد: « گازدهی ماشین IR6s که قرار بود از ابتدای سال یازدهم برجام گازدهی شود را شروع کردیم.» به گفته کمالوندی، قدمهای بعدی ایران در گام سوم خود برای کاستن از تعهدات برجامی "راه اندازی زنجیره ۲۰ تایی ماشین IR4 است که آن هم قرار بود از ابتدای سال یازدهم انجام شود که الان آن را انجام میدهیم. چهارمین اقدام در گام سوم این است که قرار بود گازدهی به زنجیره ۲۰ تایی ماشین IR6 را دو ماه دیگر آغاز کنیم که آن را نیز از حالا شروع کردیم."
***************
مذاکرات ایران و اروپا به نتیجهای که مسئولان جمهوری اسلامی را از برداشتن قدم سوم کاهش تعهدات برجامی منصرف کند نرسید و در نهایت در شامگاه چهارشنبه رییسجمهور در کنار رؤسای دو قوه دیگر «پایان محدودیتهای تحقیق و توسعه» را در صنعت هستهای اعلام کرد. این اقدام ایران با ابراز نگرانی دولتهای اروپایی همراه شد. مقامات دولتی تاکید دارند که با وجود برداشتن گام سوم همچنان مذاکرات با اروپا برای یافتن راهحلی جهت اجرایی شدن خواستههای برجامی ایران ادامه پیدا خواهد کرد و هر سه گامی که جهت کاهش تعهدات هستهای برداشته شده است قابل بازگشت خواهد بود.
همزمان با این تصمیم که مورد توجه رسانههای داخلی و خارجی نیز قرار گرفت شاهد گفتوگوی تلفنی امانوئل مکرون و دونالد ترامپ، رؤسای جمهور فرانسه و آمریکا در خصوص ایران بودیم. بنا بر بیانیه منتشر شده از سوی کاخ سفید، ترامپ در این گفتوگوی تلفنی به همتای فرانسوی خود تاکید کرده است که معافیت تحریم نفتی ایران منتفی است و این پاسخ به معنای ناکامی طرح فرانسوی نجات برجام است. واقعیت آن است که خط اعتباری ۱۵میلیارد دلاری که به نوعی پیشخرید نفت ایران بود تنها زمانی قابلیت اجرایی شدن را داشت که ایالات متحده از اجرای بخشی از تحریمهای نفتی و بانکی منصرف میشد و اکنون با این پاسخ منفی قطعی ترامپ به مکرون میتوان گفت مذاکرات جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا با بنبستی جدی و واقعی مواجه شده باشد.
ترامپ ۲۴ساعت قبل از این گفتوگوی تلفنی نیز برای دومین بار در روزهای اخیر تاکید کرده بود که تمایلی به مذاکره با ایران از طریق واسطههایی همچون رییسجمهور فرانسه ندارد و اگر قرار است گفتوگویی شکل بگیرد تمایل دولت آمریکا مذاکره مستقیم و بی واسطه با ایران است. شاید بر همین اساس هم بود که یک رسانه ژاپنی به نقل از منابعی آگاه اعلام کرد که در اواخر سپتامبر و در حاشیه اجلاس سازمان ملل ملاقاتی میان رؤسای جمهور ایران و آمریکا انجام خواهد شد. در نقطه مقابل اما تمامی مقامات و تصمیمگیران در نظام سیاسی ایران بر نفی مذاکره با آمریکا تاکید داشته و تنها امکان مذاکره را رفع تمام تحریمها و افزوده شدن ایالات متحده به گروه ۴+۱ میدانند.
حالا در چنین شرایطی پرسشی که میتوان مطرح کرد آن است که نقطه پایان این وضعیت چه خواهد بود؟ وضعیتی که در آن اروپاییها توان جلب حمایت آمریکا از راهحلهایشان برای حفظ توافق هستهای را ندارند، ایالات متحده سیاست فشار حداکثری را پی میگیرد و خبری از معافیتهای تحریمی نیست و ایران نیز میلی به پاسخ مثبت به پیشنهاد مذاکره مستقیم با دولت آمریکا از خود نشان نمیدهد.با نگاهی به لایه زیرین اظهارات و اقدامات برخی مقامات ایرانی شاهد آن هستیم که آنها در انتظار انتخابات۲۰۲۰ آمریکا به سر میبرند و بر این باورند که پایان دوران ترامپ نزدیک است و پس از او شرایط به گذشته برخواهد گشت.
این تحلیل علاوه بر آن که بر یک پیشگویی نه چندان محتمل استوار است از جهت دیگری نیز محل سوال است که چه تضمینی وجود دارد که پس از پایان دولت ترامپ، دولت جدید این کشور تمایلی به بازگشت به توافق هستهای به شکل گذشته داشته باشد؟! بنابراین به نظر میاید که بهتر است تا تصمیمسازان و تصمیمگیران کشور به جای آنکه به فردایی که نیامده است و شاید اصلا نیاید بنگرند، سیاستهای کشور را بر اساس واقعیات امروز و منافع ملی پایهریزی کنند.