گروه اقتصادی: با نگاهی به آنچه در هفتههای اخیر مقامات دولتی میگویند شاهد هستیم که مسئولان اقتصادی و سیاسی حاضر در دولت مدعی امید و اعتدال معتقدند که شرایط اقتصادی کشور در چند ماه اخیر مناسب شده است و دیگر خبری از فشار تحریمها نیست.
از رییسجمهور که بر مثبت شدن نرخ رشد اقتصادی تاکید دارد تا رییس کل بانک مرکزی که از ثبات اقتصادی میگوید. رسانههای رسمی نیز تحریم را فرصت خوبی مینامند تا به تولید و توان داخلی توجه کنیم. به طور خلاصه میتوان گفت که ارزیابی مدیران از شرایط اقتصادی کشور با آنچه مردم آشکارا آن را لمس میکنند دو دنیای متفاوت است!
اما حال بیاییم فرض را بر صحت تمامی ادعاهای اقتصادی مطرح شده از سوی مسئولان دولتی قرار دهیم. یعنی بپذیریم که بنا بر گفته روحانی نرخ رشد اقتصادی مثبت شده است و بر اساس آنچه رییسکل بانک مرکزی ادعای آن را دارد قیمتها در بازار در وضعیت ثبات است و تحریمها هم باعث رونق گرفتن توجه جدی به تولید داخلی خواهد شد. با پذیرش این هر سه ادعا آیا معنای این شرایط بهبود وضعیت اقتصادی است؟!
اقتصاد علم آمار و ارقام است پس به سادگی میتوان تمامی این ادعاهای مسئولان را تبدیل به عدد کرده و به آن نگاهی دوباره داشت. رییس دولت مدعی شده است پس از یک دوره نرخ رشد منفی اقتصادی، این شاخص اقتصادی مثبت شده است. ترجمه این اظهارات با زبان آمار این چنین است که نرخ رشد اقتصادی از حدود منفی ۴ پس از گذشت یک سال به اندکی بیشتر از صفر یعنی مثبت چهار دهم درصد رسیده است نرخ رشد ۰.۴ درصد برای اقتصادی با ظرفیتهای ایران به معنای تقریباً هیچ و بیانگر شرایط رکودی شدید است و مطلقاً نمیتواند خبری خوش و امیدارکننده باشد.
از طرف دیگر بنا بر آنچه عبدالناصر همتی، ربیس کل بانک مرکزی مدعی است ثبات به بازارها بازگشته است. معنای سخن این مقام ارشد اقتصادی دولت آن است که در بازارتا شاهد تثبیت نسبی قیمتها هستیم. بیاییم چشمهای خود را بر واقعیت ببندیم و افزایش قیمتها را نبینیم؛ آیا ثابت ماندن قیمتهایی که در یک سال اخیر حداقل سه برابر شدهاند اتفاق خوشایندی است و باید برای آن جشنی ملی ترتیب داد؟! ثابت ماندن قیمتها در تورمی بالای ۴۰درصد چه معنایی جز ناکارآمدی دولت و شکست سیاستهای اقتصادی آن دارد؟