دکتر علی میرزامحمدی (جامعهشناس)
رونالد اینگلهارت اندیشمند مشهور اجتماعی معاصر، برای تبیین وضعیت دینداری در دوره های مختلف تاریخی به کارکرد کلیدی دین یعنی فراهم نمودن احساس اطمینان در محیط ناامن تاکید میکند. او معتقد است خطرات مختلف، نیاز به اعتقاد به قدرت مافوق بشر را افزایش میدهد. البته همچنان که پیشرفت علمی، امید به زندگی را افزایش میدهد، نیاز به اطمینان خاطر که به طور سنتی دین آن را تامین میکرد، کاهش مییابد. در جهان پیشامدرن انسانها کنترل اندکی بر طبیعت داشتند. آنها برای جبران فقدان کنترل فیزیکی شان به قدرت های متافیزیکی متوسل میشدند. اینگلهارت معتقد است مدرنیته، کنترل فیزیکی مستقیم انسان بر محیطی که در آن زندگی و کار میکند را بی نهایت افزایش میدهد.
این فرایند، کارکرد سنتی دین را برای انضباط توده ها تضعیف میکند. او معتقد است با صنعتی شدن "جزم اندیشی سکولار" جایگزین "جزم اندیشی دینی" میشود. بر اساس نظریه اینگلهارت وضعیت کرونایی به علت ناتوان کردن انسانها در کنترل بر محیط زندگی باید وضعیتی را فراهم کند که در آن کارکرد دینداری تقویت شود و جایگاه اندیشه سکولار در جامعه تضعیف شود. اما آنچه شاهد آن هستیم ما را در تایید نظریه اینگلهارت در وضعیت کرونایی با تردید مواجه میکند. شیوع کرونا وضعیتی استثنایی خلق کرده است که نه بر ذات تفکر دینی بلکه بر بخش مناسکی آن تاثیر گذاشته است و با تعطیلی بخش اعظمی از مناسک دینی، آداب، رسوم و آیین های دینیِ دسته جمعی، افراد را حتی به تامل در ذات دین نیز رهنمون کرده است.
بررسی تاریخ اجتماعی بیماری های مسری از منظر دینداری نشان میدهد انسانها در دوره های مختلف تاریخی برای کم کردن بار فشارهای ناشی از تبعات بیماری از جمله آلام و دردهای جسمانی و روحانی و فقر مرتب بر آن به دین و به ویژه مناسک دینی متوسل میشدند. اما بیماری کرونا عمل به بخش بیشتری از مناسک دینی را با اختلال مواجه کرده است. این مساله در مراحل اولیه کنترل بیماری و تصمیم مقامات دولتی برای تعطیلی مناسک دینی دسته جمعی، موجب جبهه گیری و مقاومت در بین افرادی شده بود که اجرای مناسک دینی برایشان اهمیت ویژهای داشت. اما با زمان شناسی مراجع دینی در قم و حتی عراق این مقاومت ها رخت بر بست. اهمیت درمان بیماری ها در برخی ادیان به حدی است که یکی از شیوه های جذب دینی افراد توسط مبلغان مذهبی، مشارکت در درمان و التیام بخشی دردهای بیماران بوده است. این مساله در بین مبلغان مذهبی مسیحیت اهمیت بیشتری نسبت به بقیه ادیان داشته است.
با اینهمه ذات علم با ذات بسیاری از ادیان در تقابل قرار نداشته و ندارد. آموزه های دینی هرگز در پی رقابت با آموزه های علمی نیستند. بر این اساس کشفیات جدید علمی اصولا" نباید به چالش های دینی منتهی شود. اما مخالفان تفکر دینی از این کشفیات برای حمله به ذات دین و طرح شبهات جدید سوء استفاده کردهاند.
در سویی دیگر برخی مدعیان دینداری نیز، در ضدیت با تفکر علمی، آموزه های اثبات شده علمی را زیر سوال برده و حتی با علم ستیزی بدیلی دینی برای آن تراشیده اند. ادعاهایی که با جعل عنوان "طب اسلامی" در دهه اخیر مطرح شده است به واکنش های مختلفی هم در بین پزشکان و هم مراجع دینی ( البته در رد این ادعاها) منجر شده است. ادعاهایی که در بیماری کرونا بی پایه بودن آنها به اثبات رسید.
با اینهمه "علم باوری" و اعتقاد افراطی به ظرفیت های علم در بهبود وضعیت جهان، منتقدان جدی در تفکرات پست مدرن داشته است اما این انتقادات به معنای علم ستیزی نبوده است، بلکه معنای آن توجه به محدودیت های علم در بهبود وضعیت ابعاد مختلف زندگی بشر و محیط زیست و دیگر موجودات کره زمین و حتی دیگر کرات کهکشان بوده است. این انتقادها هرگز نتیجه ای عملی چون مراسم "کتاب سوزی" به همراه نداشته است! وضعیت جدید موجب شده است که با تعطیلی بعد مناسکی بسیاری از ادیان، کارکرد "احساس اطمینان در محیط ناامن بحران کرونا" توسط برخی پیشگویان و مدعیان آینده بینی پیگیری شود و بازار شیادی ها و ادعاهای عجیب و غریب داغ شود. اما با شیوع بیماری کرونا و تعطیلی موقت برخی مناسک و آیین های دینی نمی توان به این نتیجه رسید که ذات و هسته دینداری تضعیف خواهد شد. با اینهمه به احتمال میتوان انتظار داشت که با ثابت ماندن هسته اصلی دین، تاکید بر برخی آموزه های دینی که پیش از این مورد غفلت واقع شده بود تقویت شود و تاکیدات مناسکی مورد بازسازی و تجدید نظر قرار گیرد.