دکتر علیرضا رئیس زاده
ویروس کرونا با تمام درد و رنجی که به بار آورد عیار، جایگاه و وجاهت بسیاری از اشخاص، سازمانها و نهادها و حوزهها را برای مردم ایران عیان ساخت و قطعا در پساکرونا نگرشها به امور سیاسی، اجتماعی و دینی بسیار متفاوت از پیشا کرونا خواهد بود. شوربختانه در این برهه از زمان نهادهایی چون مجلس، شورای نگهبان و مصلحت و ... به جای آنکه چون فرماندهی شجاع و نترس در میدان جنگ امید بخش باشند، رهبری و مسئولیت را بر عهده بگیرند خود به گوشه عافیت خزیدند و با شرمساری در بزنگاه غائله سر در لاک سلامت خویش فرو بردند و ملتی را تنها وا نهادند. سوالی که دیوانه وار بر ذهنم میکوبد این است که مگر جان نمایندگان مجلس از لشكر پیروز مدافعان سلامت، پزشکان و پرستاران و تمامى كادر درمانى، آزمايشگاهى و خدماتى حوزه سلامت اعم از زن و مرد فوج فوج خسته که اما شجاعانه و غیرتمندانه سینه های سترگشان را آماج بلای جانسوز وقهار ويروس كرونا نمودند عزیز تر است؟
کارمندان شریف بانکها، پرسنل خدوم آتش نشانی و برخی در دیگر سازمانها و ادارات دولتی برای خدمت رسانی جان در کف نهادند و شهادتگونه جان سپردند. مجلسی که باید در این برهه واقعا حساس در راس امور باشد نه در کف و نه در ذیل امور که به کلی وجود ندارد. این مجلس نمایندگی چه کسانی را بر عهده دارد؟ مگر روزگاری سخت تر از این زمان داشتیم؟ مگر نه این است که اكنون، هنگام اخذ تصمیمات و تصمیمسازیهای آنی، علمی، حقوقی و عقلی عقلای قوم است؟ پس از حیث تنویر اذهان بفرمایند نقش مجلس در کجای مختصات سیاسی حقوقی قانونی و حتی اخلاقی این شرایط خاص قرار دارد؟
آنان که خود را نوکر مردم خطاب میکنند کجا هستند و چرا چنین از معرکه گریختهاند؟ آنها آنچه را میگویند اعتقاد ندارند؟ چرا فقط هنگام ثبتنام احساس تکلیف میکنند؟! این همه از حجم از بودجه و رسانه و پرسنل و امنیت و......برای نهادهایی که در چنین لحظات سختی ملتی را تنها به حال خود را رها میکنند به چه منظور است؟ این همه بحث بگیر و ببند، سر و صدا و... ...در مجلس برای منافع ملت است یا فقط جنگی زرگری است برای گریختن و فریفتن؟ نمایندگان حداقل بصورت شیفتی و تعداد کم هم میتوانستند حضور داشته باشند در حالی که بر عکس ادارات ارباب رجوعی هم نداشتند! رییس کمیسیونها چطور؟
سرنوشت کشور در گروه بودجه دارد و این روزها هم بند بند آن باید حلاجی، تحلیل، چکشکاری و تصویب شود آیا این، زمانی است که مجلس تعطیل شود؟ رسانهها از نمایندگان بخواهند که به مردم شریف ایران توضیح دهد بر طبق چه اصول، معیاری و بر طبق کدام پارامتر و مقیاسی مجلس را تعطیل کردند؟ اصلا مجلس منفعل فشل گم شده کجاست؟ دقیقا کجاست؟ حقوق و مزایا و جدیدا بسته های تبعیضی بهداشتی را با چه استدلالی و بابت چه کاری گرفتند در حالی که به صورت صوری و سمبلیک هم حاضر نبودند پرسنل اداری و مردم را همراهی کنند؟ مجلس و برخی نهادهای دیگر، فردا روزی در برابر مردم چه پاسخی دارند در حالی که عدهای با صدها برابر خطر، صادقانه به خدمت رسانی به هموطنان مشغولند؟
مجلسی که در این سخت روزگار نه کارایی دارد و نه نقشی دارد و فورا غیبش میزند و یا خوابش میبرد بهتر نیست که کلا تعطیل شود؟ با چنین رفتارهایی از مجلسیان و دیگرد مدعیان هنوز انتظار داریم مردم اعتقادی به رای دادن داشته باشند؟ البته این روزگار نشان داد اگر مجلس و برخی نهادهای دیگر تعطیل باشند به نفع و صلاح مملکت است و هیچ اتفاقی هم نمی افتد همان امور با کمی تدبیر بدست کارمندان و مسئولین میانی و...انجام میگیرد. البته دور از انصاف است اگر اعتراض تعداد محدودی از نمایندگان را هم نبینیم که به شدت بر تعطیلی مجلس تاختند و آنرا خلاف منافع ملی و دمکراسی و رای مردم خواندند و قطعا حساب این گونه نمایندگان جداست منجمله نماینده شریف شیراز آقای بهرام پارسایی که خطاب به آقای لاریجانی گفتند: «چه فرق است بين به توپ بستن مجلس با دستور تخته كردن در آن؟ آنانكه بايد پاسخگوى تناقض گوييها و سهل انگارى هاى پيش آمده باشند براى شانه خالى كردن از برخى اهمال كاريها و تعلل ها، حكم به بستن در مجلس مى دهند. مى دانید كه بارها از اعلام وصول استيضاح وزرائي كه از نظر جمعى از همكاران و طبق نص صريح قانون بايد پاسخگوى عملكرد خود باشند خوددارى شد، طرح هاى دو و سه فوريتى تك نرخى كردن بنزين عقيم ماند و مجلس در مسائل مهمى همچون حوادث پس از گرانى بنزين منفعل ماند و هر بار جايگاه مجلس تنزل پيدا كرد. آقای دکتر لاریجانی من با شرمساری احساس میکنم در قرنطینه اخلاقی هستم تا قرنطینه سلامت.»
واقعا این خیانت به کشور نیست که مجلس کشور تعطیل شود و بقیه کارمندان سرکاررحاضر شوند
مگر اینها قرار نبود پیش قراول باشند ؟
لطفا بفرمائید اون احساس تکلیف کجا رفت؟؟؟؟؟
کادر درمان و بسیاری از مردم در میدان جنگ باشند ولی مجلس که باید در راس باشد چنین گجسته گوشه عزلت و عافیت را بر گزیند جدا شرم اور است. (365987)