گروه سياسي: نقل است که روزی؛ در کنگره حزب کمونیستِ شوروی سابق؛ در هنگام سخنرانی "نیکیتا خروشچف" که با تقبیح جنایتهای "استالین" جهان را شگفتزده کرد، یک نفر از میان جمعیت فریاد برآورد: رفیق خروشچف! وقتی بیگناهان مجازات میشدند و آن ظلمها صورت میگرفت، شما کجا بودید؟... "خروشچف" گفت: گوینده این سخنان از جا برخیزد. اما هیچ کس از جایش تکان نخورد. "خروشچف" ادامه داد: «خودتان به سوال خودتان پاسخ دادید. در آن زمان من همان جایی بودم که الان شما هستید!»
كورش شفيعيايراننژاد
در بزنگاه انتخاب نهم با شعارها و وعدههاي رؤیایی و عامه پسند، عدالت و مهرورزی را جار زدند و به هر تقدیر؛ نوبت به آنها نیز رسید... آمدند و شروع کردند به گلکاری!: تحریمهای روز افزون، صندوق ذخیره ارزیِ خالی(1)، کسری بودجه، گرانی کمرشکن و تورم افسار گسیخته، رشد اقتصادی منفی، چالش میان نخبگان و دولت، تنشِ فزاینده در روابط خارجی، بحران مشارکت عمومی و دهها مشکل و مسأله دیگر سر فصلهاي کارنامه این دوستان بود. کارنامهاي که بعید است از دفتر حافظه تاریخیِ ملت، به این زودی پاک شود...
به رسم زمانه؛ چنان نماند و آن روزگار هم گذشت...در 24 خرداد 92 و در انتخاباتی بی حرف و حدیث؛ به خواست و اراده مردم، دولتی دیگر با وعده تغییر، اصلاح و بهبود وضعیت قبلی و جبرانِ گل به خودیهای(!) دولتِ پیشین بر سر کار آمد... امروز کمتر از صد روز از آغاز تدبیر دولت جدید سپری شده است. هنوز مدیرانِ همسو و مجریان سیاستهای دولت، بطور کامل در تمام استانهای کشور مستقر نشدهاند. هنوز در بسیاری از موارد، مدیران دولتِ پیشین زمامدار امور اجرائیاند و مجالِ تغییرشان نبوده است؛ با این وجود، نامهربانی و بهانهجوئیِ رسانههایِ طیفِ تندروی مخالف اصلاح و اعتدال، گوش فلک را پر کرده است.
از رسانه فراگیر و بی رقیبِ بزرگ گرفته تا رسانههاي مکتوب و مجازیِ کوچکترشان، همگی خود را در جایگاه بلامنازعِ مدعی العموم پنداشته و عملکرد صد روزه دولتِ نوپا را غیرمنصفانه به چالش ميکشند. دولتی که میراث دار انبوهی از خرابیهاست...
راستی بواقع، خود این مدعیان باور دارند که جبرانِ تمام لطمات وارده بر پیکره اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی- که در طول 8 سال، هر روز بدتر از دیروز شده است-، در فرصتی صد روزه امکانپذیر است؟ آیا تغییرات مثبتِ ایجاد شده در سیاست داخلی و روابط بین الملل، و بازگشتِ ثبات نسبی به اقتصاد کشور را نميبینند؟ آیا توقفِ روند صعودی قیمتها را مشاهده نميکنند؟ آیا بازگشت عقلانیت به مدیریت کلان کشور و نشاط و امید به متن جامعه برایشان ملموس نیست؟ آیا ميپندارند که دم خروسِ این تجاهلشان، بیرون نزده است؟
اینان که در 8 سال گذشته لب فرو بسته و به سفیدنمائی اوضاع آشفته آن روزها ميپرداختند و در صد روز اخیر چنین دلسوزانه برای مامِ میهن دایه شده اند، قطعاً خود بهتر از همه ميدانند که در چه جایگاهی نشستهاند و در نزد قاطبه ملت نجیب ایران چه منزلتی دارند. درست است كه ميگويند ايراني، ملت فراموشكاري است اما به نظر نمي رسد 100 روز پيش از اين را به اين راحتي به نسيان بسپرد. آن 8 سال قبل از اين 100 روز غيرقابل وصفند. خيلي سخت، دشوار و تلخ گذشت؛ خيلي زياد؛ شايد ملت فراموشكاري باشيم اما به آلزايمر مبتلا نيستيم!
پاورقی:
(1): با توجه باینکه درآمد نفتی کشور در 8 سالِ حدفاصل سالهای 84 تا 91 معادل 531 میلیارد دلار بوده است.