گروه سیاسی: احمد زیدآبادی در یادداشتی نوشت: مدیر مسئول کیهان موضع آیتالله سید علی سیستانی را در بارۀ ضرورت نظارت سازمان ملل بر انتخابات عراق مورد انتقاد قرار داده است. در همین ابتدا باید یادآوری کرد که نه آیتالله سیستانی خارج از قلمرو نقد قرار دارد و نه میتوان حق نقد را از هیچ فردی از جمله حسین شریعتمداری سلب کرد. بنابراین، اصلِ موضوع محل مناقشه نیست.
آنچه اما نقد مدیر مسئول کیهان را از یک طرف تناقضآمیز و از طرف دیگر بیپایه و اساس میکند، نوع نگاه و رویکرد خودِ به مسائل است.
او از یک سو، موضع عالیترین مرجع شیعی را به صراحت نقد میکند اما در همان حال، هیچ حقی برای نقد بسیاری از چهرههای مذهبی و سیاسی بسیار پایینتر از آیتالله سیستانی از سوی دیگران قائل نیست به طوری که هر نقدی را در این زمینه، به اعتبارزدایی از آنها و خدمت به آمریکا و اسرائیل نسبت میدهد! واکنشهای عصبی و تندخویانۀ مدیر مسئول کیهان در برابر نقد مواضع کسانی مانند شیخ احمد جنتی و یا اعضای جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم، گواه این رفتار تناقضآمیز است. او قاعدتاً باید پاسخ دهد که چطور نقد مرجعی در حد آیتالله سیستانی از سوی خودِ او مباح و مشروع اما نقد مواضع فردی مانند شیخ احمد جنتی از سوی دیگران، در حد کفر ابلیس حرام و ممنوع است؟
گذشته از این، نقد آقای شریعتمداری به درخواست آیتالله سیستانی برای نظارت سازمان ملل بر انتخابات آتی عراق هم به کلی نادرست و بر اساس پیشفرضهای کاملاً باطل است. او نوشته است:
"امروزه کمترین تردیدی وجود ندارد که سازمان ملل برخلاف آنچه ادعا میکند، نه فقط در جهت تأمین صلح جهانی حرکت نمیکند بلکه به صورت یک اهرم فشار، در اختیار قدرتهای زورگو، مخصوصاً آمریکا و متحدان غربی و عبری و عربی آن قرار دارد."
اگر در مورد آنچه شریعتمداری در بارۀ ماهیت سازمان ملل ادعا کرده است، به قول او "هیچ تردیدی وجود ندارد" پس حضور جمهوری اسلامی در سازمان ملل چه توجیهی دارد؟ چرا او بر خروج جمهوری اسلامی از سازمانی که صرفاً به صورت اهرم فشار قدرتهای زورگو بخصوص آمریکا و متحدان آن عمل میکند، اصرار نمیورزد و مقاله نمینویسد؟
افزون بر این، با وصفی که شریعتمداری از هویت سازمان ملل کرده است، او لاجرم باید اصل دیدار آیتالله سیستانی را با نمایندۀ این سازمان مورد نقد قرار میداد اما او در این مورد انتقادی را متوجه آقای سیستانی نکرده بلکه با بخشی از سخنان ایشان در آن دیدار به مخالفت برخاسته است! در واقع، تمام ناراحتی مدیر مسئول کیهان این است که چرا آیتالله سیستانی خواهان نظارت سازمان ملل بر روند انتخابات عراق شده است! او در این مورد نوشته است:
"دعوت از سازمان ملل برای نظارت بر انتخابات یک کشور، اعلام ورشکستگی آن کشور، بدبینی به ملت و خوشبینی به بیگانگان است و بدیهی است که این دو مقوله از ساحت قدسی حضرت آیتالله سیستانی مرجع عالیقدر جهان تشیع به دور است."
در واقع تمام پیشفرضهای مدیر مسئول کیهان در پاراگراف فوق فاسد و باطل است! دعوت از سازمان ملل برای نظارت بر انتخابات یک کشور در واقع اطمینان آن کشور به برگزاری انتخاباتی عادلانه و آزاد زیر نظر داوران بیطرف است و از همین رو، کشورهایی که از این حیث به خود اطمینان دارند، خواهان نظارت سازمان ملل بر روند انتخابات خود میشوند تا مشروعیت بینالمللی انتخابات خود را تضمین کنند. از قضا برخی از همان کشورهایی که مدیر مسئول کیهان رهبران آن را میستاید و آنها را نمونۀ استقلال در دنیای معاصر معرفی میکند، در دعوت از سازمان ملل برای نظارت بر انتخابات خود پیشگام بودهاند.
برای نمونه، در سال 1990 دولت ساندنیست حاکم بر نیکاراگوئه به رهبری دانیل اورتگا انتخابات ریاست جمهوری خود را تحت نظارت سازمان ملل برگزار کرد و خانم ویولتا چامورو نیز برندۀ آن انتخابات شد. در همین روزهای اخیر نیز نیکولاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا از نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل خواسته است که بر انتخابات پارلمانی این کشور نظارت کنند! حال آیا از نگاه حسین شریعتمداری، مادورو بااین اقدام، ورشکستگی ونزوئلا را اعلام کرده و به ملت خود بدبین و به بیگانگان خوشبین شده است؟
در حقیقت، حسین شریعتمداری از نظارت سازمان ملل بر انتخابات دیگر کشورها از جمله انتخابات عراق هم چندان نگران به نظر نمیرسد. نگرانی اصلی او این است که درخواست آقای سیستانی در این مورد، زمینهساز و مشروعیتبخش درخواستهایی مشابه در داخل ایران شود!
به نظرم او از ابتدا باید همین را میگفت دیگر آسمان و ریسمان را به هم بافتن، چه ضروتی داشت؟