رضا صادقیان
معیار کارآمدی، توانمندی، باورمندی، کارکردها، گفتمان، کنش و واکنشها و تحقق وعدههای دولتمردان را میتوان در کاربرد برخی کلیدواژههای آنان مورد ارزیابی قرار داد.
یکی از مهمترین این شاه واژهها «دولت قبل» است. دولتمردان ایرانی ارجاع به واژگان، سیاستها و فعالیتهای دولت قبل را به گونهای حاضر و زنده در اقدامات خود لحاظ میکنند. برای آنان دولت قبل، دولتی است که تاریخ آن براساس تقویم شمسی گذشته و سپری شده، اما همچنان حاضر است. دولت قبل ساختار و نظمی است که به دلیل اتمام دوره براساس قانون اساسی از ساختار سیاسی کنار گذاشته شده است، اما تمام کارکردهای پر از اشکال، ایراد، خرابیها و نقیصهها، نقصانها و کمبودها را به عنوان شومترین میراث برای دولتمردان و دولت فعلی برجای گذاشته است.
در ایران و خصوصا برای دولتمردان، دولت قبل همیشه حاضر هست. حتی تا آخرین روز عمر دولت فعلی، دولت قبل میتواند محلی باشد برای حوالت دادن کاستیها و دشواریهای امروز به آن. برخلاف مدعای دولتمردان در زمان حال، از منظر تاثیرگذاری در حوزههای مختلف، نقش دولت قبل از دولت فعلی بیشتر است، خصوصا آنچه بد، نامطلوب و ویران کننده است. وقتی پس از سالها همچنان در گفتار مسئولان جدید به مصوبهها، قوانین، فرامین، بخشنامهها و دستورات دولت قبل اشاره میشود، لاجرم به این نتیجه میرسیم که دولت قبل بیش از دولتمردان امروز در اداره کشور با تاثیرات منفی نقش دارد.
دولت قبل در ذهن سیاستمداران و چهرههای بانفوذ در ساختار سیاسی قابل بازخوانی، تاریخمند، متعلق به گذشته، آموختنی و تجربهآموزی برای ایام حال نیست، بلکه چیزیست که امکان حمله بیوقفه و ادامهدار در زمانهای مختلف را برای بهانه تراشی امروز داراست. بنابراین چشم بستن روی آنچه گذشته و به پایان رسیده، اساسا محل توجه اهل قدرت جدید نیست، چرا که هر چه میزان حضور دولت قبل در کلیت روایتهای مربوط به کمکاری، بیکاری، کمبود و خطاهای سیاستگذاری و تصمیمگیری وجود داشته باشد، امکان جابجایی تاریخی کمبودها و پاسخ ندادن به وعدهها و نقصها برای اهل قدرت امروز فراهمتر است.
«دولت قبل» در ایران، نشانه بیتاریخی نزد سیاسیون است. نهادی که هست. حضور دارد. تاثیرگذار است و براساس گفتههای مدیران کلان نقش منفیاش هیچ وقت حذف نخواهد شد. به عبارتی دولت قبل، هر چند که نفی میشود، اما نفی کننده عملکرد دولتمردان امروز هم هست. دولت قبل از سوی صاحبان کرسی قدرت نفی میشود ولی همزمان کارکردهای امروز را نفی میکند. وقتی کمبودهای سیستم آموزش و پرورش، دانشگاهها، خودرو، صنایع مادر، افزایش استفاده از کالاهای لوکس و مدرن به دولتهای قبل و قبلتر باز فرستاده میشود، مخاطب به این نتیجه میرسد که دولت فعلی در مقام هماوردی با دولت قبل، فقط دستان بسته و زبان گشوده دارد؛ دولتی که امکان سخن گفتن دارد ولی توانایی برای عمل در جهت رفع کاستیها و پاسخ دادن به مطالبات شهروندان را ندارد.
دولتمردان امروز برای کشف مقصران و تامین کسری کار دولت فعلی افکار عمومی را به دولت قبل ارجاع میدهند، چنانچه دولتیهای امروز اندکی در این گذاره دقت کنند؛ کارنامه آنان براساس وعدهها، سیاستگذاریها و عملکردهای دوره خودشان سنجش خواهد شد، در هنگام بازخوانی کارنامه دولتها خبری از دولت قبل نخواهد بود، کمتر پای دولت قبل را به میان میکشیدند.