رضا صادقیان
کشف راهکارهای ساده و آسانسازی شده برای کاهش تنشها در حکمرانی نه تنها دشوارههای امروز را مرتفع نمیکند بلکه خود باعث ایجاد حاشیههایی برای آینده خواهد شد. روزهای گذشته شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با انجام مصاحبههای پیدرپی با خبرگزاریها و سایتهای خبری از الزامات و بسترهای اعتراضها گفتهاند. به عنوان مثال؛ یکی از نمایندگان گفته است: مجلس برای ساماندهی تجمعات اقدام کند و در همین زمینه به صورت مشخص راهکاری خاص را ارایه کردهاند: مکانهایی برای شنیده شدن اعتراضات مشخص شود. در ادامه همین سلسله گفتگوهایی که احتمالا هیچ نتیجه مشخص و قابل لمسی به همراه نخواهد داشت، سایر نمایندگان مجلس نیز اظهار نظر کردهاند. به صورت مشخص، نایب رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها گفته است: مجلس به دنبال ایجاد بستری قانونی برای شنیده شدن اعتراضات مردم است. و نمایندهای دیگر گفته است: وجود مراکزی برای ابراز نظر موافق و مخالف در کشور ضروری است. به نظر میرشد شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بدون توجه به سابقه چنین مباحثی، گمان میکنند موفق به کشف چرخ و کشف مسیری خاص برای حل مشکلات کشور شدهاند.
تجربه اجرایی شدن چنین طرحی پیشروی ماست، پس از اعتراضهای سال 1396 نسبت به گرانی و حوادثی که پس از آن رخ داد، شماری از دولتمردان در جهت مدیریت اعتراضها و کاهش خسارتهای احتمالی که پس از هر تجمع و اعتراضی در کشور رخ داده است، این طرح را تدوین و تصویب کردند. سرانجام آنجه دولت گذشته نیز نتوانست تعیین مکانهایی برای اعتراض را به سرانجام برساند و هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در رأیی مصوبه هیئت دولت را مخالف قانون اساسی دانسته و آن را ابطال کرده بود. ر این رأی گفته شده بود که مصوبه دولت درباره تعیین محل تجمع با اصل ۲۷ قانـون اساسی که تشکیل اجتماعات و راهپیماییها را آزاد اعلام کرده مغایرت دارد. در ماه خرداد سال ۹۷ مکانهایی به عنوان محلهای مناسب برای تجمعهای گروههای مختلف مردمی درتهران و شهرهای دیگر تعیین شده بود که تعدادی ورزشگاه و پارک، بوستان و همین طور «ضلع شمالی مجلس شورای اسلامی» از جمله محلهایی بود که بر اساس تصویب هیئت دولت برای تجمع و اعتراض در نظر گرفته شده بود. پرونده تجمعها و مشخص کردن برخی مکانها نیز بسته شد.
مسئله اصلی و اساسی مشخص کردن نقطه جغرافیا، مکان، بوستان و گلستان و ورزشگاه نیست. فکر کنید چنین مکانهایی در شهر تهران مشخص شد، آیا فقط شهروندان در پایتخت حق اعتراض و رفتن به مکان اعتراض را دارند؟ مهمتر آنکه برای مشخص کردن مکانهای اعتراض در سایر شهرها چگونه خواهد بود؟ آیا قرار است همه مردم در تمام سال به تهران بیایند و درباره یک موضوع مشخص که مرتبط با شهر خودشان است در شهر بیآسمان تهران تجمع و اعتراض کنند؟ به نظر میرسد اینگونه طرحها حتی در صورت اجرایی شدن هیچ دستاوردی برای حل مشکلات به همراه نخواهد داشت و دقیقا کپی برداری از مکانهای اعتراض در برخی کشورهای اروپایی باشد.
امروزه و با توجه به فراوانی شبکههای اجتماعی و وجود صدها و بلکه هزاران بستر برای اعتراضها، چندان نیازی به حضور فیزیکی، برگزاری تجمع، برپایی راهپیمایی و نوشتن پلاکاردها نیست. البته این همه قبل از بروز بحرانهای فراگیر و تنش در خیابانهای شهر مهم و از جایگاه ویژهای برخوردار است، قبل از آنکه صبر شهروندان لبریز شود و راهکارهای دیگری برای پاسخ دادن به خواستههای شهروندان وجود داشته باشد.
چنانچه گوشهای سیاستگذاران و اهل قدرت شنوا باشد و قبل از آنکه مسائل به دشواره و بحران و ابربحران و ابرچالشها تبدیل نگردد مسائل را شنیده و برای آن راهکارهای مفید ارایه گردد، اساسا نیازی به بلند شدن صدای شهروندان نخواهد بود. هنگامهای که اهل قدرت پس از درک تغییر شرایط جامعه و شنیدن زمزمه نارضایتی توان حل مسائل را داشته باشند، امکان سیاستگذاری و اجرای سیاستها برای عبور از وضعیت موجود قابل دسترس خواهد بود. به واقع در شرایطی که صدای شهروندان به هر دلیل برای درخواست مطالبه بلندتر از معمول گردد، به نظر میرسد امکان رسیدن به نقطهی فهم مشترک با صاحبان قدرت در عمل ناممکن گردد. چنانچه قدرتمداران صدای زمزمههای جامعه را بشنوند و تلاش کنند از نیازهای جامعه عقب نمانند، سیاستگذاری مهمترین و کاراترین اهرم در دست قدرت است.
بنابراین بهتر آن است که نمایندگان مجلس خواستههای به حق شهروندان را قبل از تبدیل شدن به بحران دنبال کنند و نه برای کشف آدرس محل اعتراضها در بوستانهای و پارکها مصاحبه نمایند. رسیدن به احوالات امروز و فردای جامعه ایران مستلزم شنیدن، گوش سپردن به مطالبات، شنیدن حرف و درد مردم و فهم دقیق تغییرات جامعه براساس جدولهای آماری است.