گروه سیاسی: مهدی نصیری (مدیر مسئول سابق کیهان) به نوشتههای عصبی حسین شریعتمداری (مدیر مسئول فعلی کیهان) را به نقد کشید. شریعتمداری در یادداشتی نوشته بود:«دولت دست نشانده آلسعود و حاکمان خونریز آن ... بازهم مثل همیشه نقش واسطه را بر عهده داشته و اکنون که آشوبها مهار شده، سره از ناسره جدا گردیده و به تجمع چند نفره و آتشزدن دزدانه سطلهای زباله تبدیل شده است، نوبت حسابرسی است و زمان آن رسیده که دستهای این جنایتکار حامی تروریستها را قطع کنیم و به «ابو ارّه » درسی بدهیم که پشت اجداد راهزنش در بیابانهای نجد هم به لرزه بیفتد.»
مهدی نصیری نوشت: به این یادداشت مدیر محترم روزنامه کیهان چند حاشیه می توان زد:
۱. عصبانیت نویسنده واضح و البته طبیعی است. در اوضاع کنونی همه عصبانی هستیم اما علت عصبانیتها متفاوت است. علت عصبانیت جوانی که به خیابان آمده است حتما با علت عصبانیت آقای شریعتمداری فرق دارد. آن جوان، آینده ای برای خود نمی بیند و از فقر و بی احترامی و زورگویی، عصبانی است اما آقای شریعتمداری از این جهت عصبانی است که چرا حالا که حاکمیت یکدست انقلابی با مساعی نهادهای امنیتی و شورای نگهیان و تلاشهای رسانه ای کیهان و امثال آن محقق شده و همه جیز باب طبع و طبخ و میل انقلابیون ولایتمدار شده و همه گوش به فرمان هستند و رییسجمهور و روسای دو قوه دیگر هم شأنی بیشن از یک سرباز برای خود قائل نیستند و به قول کیهان 99 درصد ملت و رعیت هم با اینان هستند، یک درصد به خود اجازه می دهد به خیابان بیاید و تجمع چندنفره درست کند و سطل زباله آتش بزند و خاطر آسوده حاکمان را آشفته کند!
۲. آقای شریعتمداری که از نظریه پردازان برجسته «حکمرانی دشمن محور» است، عامل این طغیان یک درصدی! را نه ضعف حکمرانی در جمهوری اسلامی بلکه دولت عربستان و شبکه ماهواره ای فارسی زبان وابسته به آن می داند و از این رو ولیعهد حاکم را تهدید به عملیات ـ که لابد توصیه به همپیمانان حوثی و یمنی سپاه قدس برای حملات پهبادی به داخل عربستان است ـ می کند و از او با عنوان ابو ارّه به اعتبار قتل فجیع روشنفکر و روزنامه نگارعربستانی در سال ۱۳۹۷ یاد می کند.
۳. مدیر محترم کیهان گویا تنها به قتل و کشتن و خونریزی با «اره» حساسیت دارد و آن را جنایت می داند اما به کشتن و خونریزی با تفنگ ـ که دهها تن در همین شورشهای یک درصدی روزهای اخیر ایران کشته و صدها تن هم در سال 98 و دیگر سالهای گذشته خونشان ریخته شد ـ، حساسیت و اعتراضی ندارد. البته نمی توان منکر شد که قتل با اره و مثله کردن، امری بسیار فجیع و وحشیانه است که بن سلمان مرتکب شد و حیثیت خود را بر باد داد اما نباید فراموش کرد که مساله اصلی، قتل و گرفتن جان انسان یا انسانهای بیگناه است و شیوه آن فرع بر مساله است و فاصله زیادی بین «ابو اره» که بن سلمان است با «ابو تفنگ» که {........}، وجود ندارد.
۴. کیهان گویا مداخله در امور دیگر کشورها را جاده یک طرفه ای می داند که فقط جمهوری اسلامی حق دارد آن را مرتکب شود و با اهدا و ارسال انواع سلاح و پهیاد به مخالفان یک کشور و حمله به تاسیسات نظامی و نفتی، آن کشور را آزار دهد اما دولت مقابل حق ندارد دست به اقدام متقابل بزند و مثلا با راه اندازی یک شبکه تلویزیونی، معترضان خیابانی را در ایران تحریک به شورش و خرابکاری و آتش زدن سطلهای زباله کند. ممکن است آقای شریعتمداری بر این باور باشد که چون ما در جایگاه ولایت امر مسلمین جهان هستیم، حق چنین مداخلاتی را داریم ولی دیگران نه، اما مشکل اینجاست که دولت عربستان هم می تواند خود را در جایگاه خلافت امر مسلمین جهان به دلیل تولیت حرمین شریفین بداند و مداخله در امور کشورهای اسلامی را حق خود!
۵. به برادر محترم آقای حسین شریعتمداری که روابط نزدیکی با نهادهای عالی نظام دارد، توصیه می کنم به جای ریختن بنزین بر آتش نزاعهای منطقه ای و نادیده انگاشتن ریشه های عمیق و گسترده نارضایتی ها در ایران ـ که هر چند وقت یک بار شعله ور می شود و زبانه می کشد و جانهای عزیزی از مردم و نیروهای انتظامی را به فنا می دهد و خسارات هنگفت مادی بر جای می گذارد و کشور را گام به گام به پرتگاهی هولناک نزدیکتر می کند ـ مبتکر طرحی نو برای بازگرداندن ریل حکمرانی به مسیر جمهوریت و واقع بینی و خرد ورزی و تعامل با جهان باشد تا شکاف عمیقِ بین حاکمیت را با مردمی که نه یک درصد بلکه اکثریت مطلق دارند، برطرف کرده و آرامش و امنیت و امید را به جامعه ایران بویژه جوانان برگرداند و مطمئن باشد که هیچ دولت و دشمن خارجی نمی تواند مردم را تحریک به شورش و اغتشاش کند. در چنین شرایطی، آقای شریعتمداری و همفکرانشان هم شانس بیشتری برای ادامه حکمرانی دارند و مردم ایران هم در ترس و واهمه از آینده نامعلوم پساجمهوری اسلامی به حداقلی از رفاه و زندگی رضایت خواهند داد و الباقی ماجرا را به دست تقدیر خواهند سپرد!