رضا صادقیان
حاکمیت کشورهای مختلف براساس درک شرایط فعلی و توجه به مسائل خرد و کلان در نظم بینالملل و داخلی و دست یافتن به منافع ملی کوشش میکنند. دفاع از منافع ملی در برابر سایر سیاست دولتها به عنوان یک پارادایم از سوی سایر صاحبان قدرتها نیز پذیرفته شده است.
موضع اخیر مدیر صندوق امنیت ملی انرژی روسیه دقیقا براساس منابع ملی روسها است. او گفته: «ایران تحت تحریم باقی میماند، تحریمهایش هم شدیدتر میشود؛ صادقانه بگویم، این خبر خوبی برای ماست».
برخی از کاربران از این رویکرد روسیه انتقاده کردهاند، شماری دیگری از تحلیلگران نیز اتحاذ این تصمیم از سوی روسها را قابل پیشبینی میدانند، چرا که روسیه دقیقا در راستای تامین منافع ملی و ایجاد همافزایی برای حفظ اهرمهای انرژی و صادرات گاز به اروپا را دنبال کرده و میکند. در واقع و تا مادامی که روسیه بتواند از اهرم فشار صادرات گاز امتیازهای مختلفی از اروپاییان بگیرد، چنین خواهد کرد.
نه تنها روسیه، بلکه هر کدام از تولید کنندگان انرژی در دنیای امروز به دلیل بهرهجویی از رانت غیرقابل چشمپوشی به مدد فروش انرژی همیشه به دنبال حفظ و افزایش ظرفیتهای تولیدی بودهاند. براساس همین رویکرد، آنان از میزان تولید، ظرفیتهای بالقوه و بالفعل رقیبان خود به خوبی آگاهی کامل دارند. فعالیت پیوسته و تاثیرگذار پژوهشگاههای مختلف در کشورهای آمریکا، روسیه، چین، عربستان و... برآمده از چنین دیدگاهی است. موسسههایی که ریزترین اطلاعات درباره زیر ساختها، میزان تولید روزانه و ماهیانه، پروژههای فعال و غیرفعال حوزههای انرژی، میزان صادرات، نیاز کشورهای مختلف به جذب سرمایههای خارجی برای احیاء تجهیزات و... را منتشر میکنند، این همه دقیقا با حمایت مالی دولتهای صادر کننده انرژی و مصرف کنندگان عمده صورت میگیرد. آنان دائم در حال رصد رقیبان خود هستند، حتی چشماندازهای گوناگون را پس از تغییر شرایط و سناریوهای مختلف را بررسی میکنند.
بحث دسترسی ایران به بازارهای جهانی در حوزه نفت و گاز همیشه مورد توجه کارشناسان بوده و هست. طی ماههای گذشته و با نزدیک شدن به احیای برجام بسیاری از کارشناسان به افزایش تولید و صادرات نفت ایران کمتر از سه ماه اشاره میکردند. افزایش تولیدی که امکان کاهش قیمت نفت و ثبات در بازار را به همراه خواهد داشت؛ چنانچه به آرشیو رسانههای خارجی رجوع کنیم با موج گستردهای از خوشبینی درباره افزایش صادرات نفت ایران روبرو میشویم. بنابراین و از منظر انرژی کشور ایران برای کارشناسان و حتی صاحبان قدرت در کشورهایی که مصرف کننده عمده نفت و گاز هستند، از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است.
کشور ایران دارنده سومین ذخایر نفت و دومین ذخایر گاز را دارا است؛ با توجه به اعمال تحریمها در کمترین دورهای شاهد افزایش تولید و صادرات نفت بیش از 4 میلیون بشکه در روز بودهایم، در حوزه گاز نیز به دلیل تحریمها و ناتمام ماندن پروژههایی مانند خط لوله صلح و به نتیجه نرسیدن پروژهای مانند «خط لوله اسلامی» که مسیر ایران، عراق و سوریه را برای رساندن گاز به اروپا برنامهریزی کرده بود، این امکان برای کشور ایران به صورت تام و تمام برای حضور در بازار نفت و گاز فراهم نشده است.
به عبارتی مشخصتر؛ کشور ایران یکی از رقیبان جدی عربستان سعودی در حوزه نفت و کشور روسیه در بخش گاز است؛ بنابراین چندان دور از ذهن نخواهد بود که هر کدام از کشورهای رقیب حداقل در حوزه صادرات نفت و گاز امکان دستیابی کشور ایران به این مهم را دور و دورتر کنند، چرا که براساس همین رویکرد و سیاست بلند مدت طی 4 دهه گذشته توانستهاند به غیر از بازههای کوتاه مدت دست ایران از بازارهای بینالمللی و رسیدن به بازارهای جدید را در حوزه فروش نفت و گاز محدود نگاه دارند.
به نظر میرسد به جای حمله و انتقاد تند از سیاستهای حاکمان عربستان سعودی و روسیه که بخش گستردهای از این سیاستها در سالهای گذشته و به صورت عیان نیز به اجرا گذاشته شده است، بهتر آن است که درباره رویکردهای ایران در حوزه نفت و گاز و با تمرکز به محدودیتهای تحریم پرسش و چشمانداز تعریف شده مورد بازخوانی و سنجش بیطرفانه قرار بگیرد.