به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۱:۱۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۶ ساعت ۰۸:۰۰
کد مطلب : ۳۷۱۶۹۳

فهم کُنش گفتگو

فهم کُنش گفتگو
رضا صادقیان
دعوت صاحبات قدرت به «گفتگو» با معترضان، دلسوزان ایران و حتی منتقدان برای عبور از تنش‌های امروز بسیار لازم، اما کافی نیست. پرسش اینجاست؛ وقتی از گفتگو سخن می‌گوییم، دقیقا چه چیزی مدنظرمان است؟
بزرگترین گره گفتگو به رویکردها بازمی‌گردد، چرا که همچنان تصویر مشخص و روشنی از گفتگو و اهداف مرتبط با این مسئله قابل ترسیم نیست. در واقع مخاطب نمی‌داند قرار است درباره چه امری گفتگو شود؟ هدف چیست؟ آیا منظور از گفتگو همانند انجام دادن یک پروژه از نقطه صفر به صد است؟ آیا یک فرآیند تا رسیدن به نتیجه مطلوب و مشخص است؟ آیا گفتگو روشی است تا میزان انتقادها نسب به تصمیم‌گیری‌های قدرت و سیاست‌گذاری‌های هزینه‌زا کاهش بیابد؟ آیا قرار است در گفتگو تصویر مطلوب صاحبان قدرت به عنوان نهایی‌ترین تصویر و غیرقابل خدشه از شیوه حکمرانی معرفی گردد؟ و...
بهترین مسیر برای شکل‌گیری و انجام یک کنش معطوف به نتیجه فهم آن مفهوم است، در اینجا و به صورت مشخص فهم مفهوم گفتگو بسیار مهمتر از خود گفتگو است. تا زمانی که طرفین نسبت به امر گفتگو فهمی مشخصی نداشته باشند، چه بسا گفتگو به امری نازل، تک‌گویی و جدل‌گونه و با حاشیه‌های پرشمار در عرصه عمومی نمایان شود. از همین‌رو می‌توان گفت از امر گفتگو دو برداشت بسیار متفاوت را فهم می‌شود. ابتدا به شیوه‌ای می‌پردازیم که در کشور خودمان سابقه‌ای بس طولانی، ریشه‌دار و جان‌دار دارد. در این رویکرد؛ گفتگو یعنی حرف زدن چند نفر با یک نفر، یا سخن گفتن درباره یک موضوع مشخص و بدون کسب نتیجه‌ای معلوم. در واقع طرفین بدون آنکه برداشت مشخصی از امر گفتگو داشته باشند دور یک میز جمع شوند و ساعت‌ها مشغول حرف زدن، ارایه گزارش، گلایه و انتقاد از روش‌های حکمرانی می‌شوند و در نهایت پس از خاتمه جلسه هر کس مواضع گذشته خودش را تکرار کند! این همه نه تنها گفتگو نیست، بلکه می‌توان به آن سخن گفتن، حرف زدن، جدل، خاطره‌گویی و... گفت. مانند گفتگوی دولت با بخش خصوصی، شورای گفتگو دولت با هنرمندان، گفتگوی سخنگوی دولت با دانشجویان، گفتگوی اساتید دانشگاه با دولت، گفتگوی رئیس دولت با مردم در تلویزیون، گفتگوی وزیر راه با نخبگان فرهنگی، برگزاری جلسه هم‌اندیشی نخبگان با دولت و... کارنامه این نوع گفتگوها پیش روی ماست و با حداقل جستجویی در اینترنت می‌توان نتایج حاصل از این نوع گفتگو را در خبرگزاری‌های کشور دید. معمولا آنچه در این نوع گفتگوها حتی در ظاهر به چشم نمی‌آید، انجام گفتگو است. در واقع طرفین سخن‌های بسیار می‌گویند، اما توافقی نسبت به رفع مسائل حاصل نمی‌شود.
اما درباره رویکرد-معنای دیگر گفتگو می‌توان گفت: انجام گفتگو با رویکرد مسئله محور در نگاه طرفین صورت‌بندی می‌شود. در گفتگوی واقعی طرفین قرار است درباره یک موضوع مشخص و مسئله‌ای حل ناشده و برزمین مانده و در شرایط برابر گفتگو کنند و راه حل‌های احتمالی را با سنجش‌های عقلانی و در جهت کاهش هزینه‌های احتمالی در ساختار حکمرانی بیابند. در اینجا محور شکل‌گیری گفتگو رسیدن به تفاهم برای حل مسئله است. در یک گفتگوی واقعی طرفین می‌پذیریند که در سیستم تصمیم‌گیری، سیاست‌گذاری و روش‌های اجرایی به دلایل بسیار و یا آنگونه که کارشناسان خبره در گزارش‌های رسمی مطرح کرده‌اند، دشواره‌هایی وجود دارد و برای کاهش عواقب و جلوگیری از زایش بحران‌های جدید در این سیستم می‌بایست گفتگو کرد. پُرواضع است در این نوع از گفتگو طرفین مواضع گذشته خود را رها می‌کنند و کسی به درستی و صد در صد بودن آن پافشاری نمی‌کند؛ چرا که قرار بر گفتگو است و نه تگ‌گویی و یک‌سویه گویی. بدون تردید در چنین رویکردی جایی برای تکرار نصیحت، سخنرانی، نادیده گرفتن مسائل و منکوب کردن مطالبات شهروندان از سوی طرفین وجود نخواهد داشت.
به نظر می‌رسد آنچه در حال حاضر در سپهر عمومی کشور از امر گفتگو قابل مشاهده است، انجام برخی دیدارهای چهره‌های سیاسی با رئیس جمهور، ریاست قوه قضاییه و دبیر شورای عالی امنیت ملی و فرزندان صاحبان قدرت درباره وقایع اخیر در کشور است. مهمتر آنکه هنوز خبر دقیقی درباره محتوی این دیدارها و شکل‌گیری گفتگو مبنی بر راه حل‌های ارایه شده در دسترس نیست. احتمالا می‌توان نام این رفتار را دیدار، صحبت کردن و گپ و گفت قدرت‌مداران دیروز با صاحبان قدرت امروز گذاشت، اما نام نهادن کلیدواژه گفتگو به این دیدارها و نشست‌های دوستانه خبر از تحقق یک گفتگو برای حل مسائل، بحران‌ها و ابرچالش‌های ایران امروز را عیان نمی‌کند.
 
برچسب ها: گفتگوی ملی گفتگو
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها