گروه سیاسی: حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی در یادداشتی نوشت:
کار ملک است آنکه تدبیر وتامل بایدش/
دریغا! که از نخست ، حاکمان کشور،پند ناصحان ناقد رابه هیچ گرفتند. ناقدانی که از حل مساله گروگانها گفتند، تا پایان دادن جنگ تحمیلی در زمان مناسب. از مذاکرات هسته ای تا برجام و مذاکرات پسا برجام. گویا کسانی که اعتراضی دارند و نقدمی کنند و با روشهای نادرست حکمرانی مخالفند، همه از جاسوسخانه های امپریالیسم آمده اند. از هدر دادن صدهامیلیارد دلارتا تحریمها که تمامی خسارت آن از جیب و سرمایه ملت و نسلهای بعد رفت. برجام ستیزانی که امروز،بعضا، سکان دار کشورند،وشادی کنان قوا را بکدست کردند، بنگرند که اقتصاد جراحی شده کشور به چه روزی افتاده. اگر تا دیروز آرزوی خرید خانه و ماشین بر دل جوانان مانده بود، امروزخریدگوشت، تنفس درهوای پاک و تا روزگاری نه چندان دور آب، حسرتش بر دل تمام مردم می ماند. حقیر بارها به عنوان دلسوز این نظام گفت که مرگ بر این کشور و آن کشوروسوزاندن پرچم و حمله به سفارت و شعار نویسی بر در و دیوار و فحش و تهدید و زندان و حصر، گره فروبسته کار مردم را نمی گشاید.کما این تا کنون گره ها را بسته تر کرده است.
قطعنامه اخیر اتحاد اروپا اگر به تصویب پارلمان ووزاری خارجه کشورها برسد،ازلحاظ روانی و سیاسی، ودر نتیجه ، اقتصادی خطر نا چیزی مانند سایر تحریمها بر ملک و ملت نیست. چرا دستگاه دیپلماسی کشور، شاه سلطان حسینی عمل می کند؟ افزایش ساعت به ساعت ارز و سکه و ملک و اجاره بها و دارو و سایر اقلام موردنیاز، باافزایش حقوق و دسمزد چاره نمی شود. چه کردیم که عراق همسایه نیز،با همدستی آمریکا و انگلیس” خلیج عربی” گویان راه ورود ارز را به کشور سد می کند؟کره جنوبی که میلیارها دلار ثروت ما را بلوکه کرده، در امارات رجز خوانی می کند.
اگر در گمان حاکمان این است که صدای هر نقد و اعتراضی ریشه در خارج دارد، پنداری بیش نیست. بیایید تا اوضاع کشوراز این نابسامان تر نگشته، کاردانی و خرد و گفتگو را، هم با معترضین ومنتقدین داخل و هم با کشورهای بزرگ، در دستگاه دیپلماسی وامنیتی به کار گیریم. نیروهای ناآزموده وناسنجیده را از دستگاه اجرایی وسیاسی کشور جداسازیم. جوانانی که امید فردای کشورند، از بند برهانیم. به قضاة بفهمانیم صدورحکمهای سنگین ناآرامیها را فرو نمی کاهد.
از فردوسی بزرگ بیاموزیم:
پشیمانی آنگه ندارش سود/ که برخیزد از بوم آباد دود
به آغاز اکرکارخودننگری/ به فرجام ناچار کیفربری/