✍غریب سجادی
۱- اگر زمانی "آسمان" و آنچه در آن میگذشت به معمای بزرگ زندگی بشر و محور رایزنیها و و محرک تخیلات و ریشهی اسطورهزائیهایش بود امروز "زمین" و آنچه که در آن میگذرد و گذشته است کانون این توجه است.
انسان همواره در طول تاریخ بر آن بوده تا بر تکیه بر خرافات؛ اسطوره؛ دین و... پاسخی برای پدیدههای "زیست جهان"ی که در آن زندگی میکند پیدا کند، مخصوصا واقعهی ترسناک و رمز آلودی همچون زلزله همیشه مورد توجه انسان بوده چرا که خارج از اراده بشری بوده و تبعاتش هولناک... هندوها بر این باور بودند که هشت فیل نیرومند زمین را بر پشت خود حمل میکنند. زمانی که یکی از این فیلها خسته میشود سرش را تکان میدهد و به این ترتیب زلزله به وقوع میپیوندد.
یونانیان باستان پوزئیدون خداوند آبها و دریاها و یکی از دوازده ایزد قله اُلمپ را مسئول زمینلرزه در سطح زمین میدانند. او میتواند با نیزه سه شاخه خود به زمین ضربه بزند و سبب پدید آمدن زلزله گردد.
مردم ایران بر این باور بودند که زلزله با موقعیت شاخ گاوی که زمین را به دوش میکشد بستگی دارد. این گاو بر روی یک ماهی بزرگ در دریا زندگی میکند و زمانی که خسته میشود و یا پلیدی گیتی را در برمیگیرد گاو ناشکیبایی کرده و زمین را از یک شاخ خود به شاخ دیگر منتقل میکند و زمین در اثر این انتقال میلرزد. در افسانههای مردم ژاپن یک گربهماهی غولپیکر در گِلهای زیرزمینی جزایر ژاپن زندگی میکند و فقط "خدای کاشیما" میتواند "نامازو" را از حرکت بازدارد. کاشیما که در افسانههای ژاپنی الهه رعد و برق و شمشیر خدا بر روی زمین است با کمک سنگهای سنگین گربهماهی را به پایههای زمین فشار میدهد و زمانی که این الهه دچار سهلانگاری یا خستگی شود نامازو با دم خود به زمین ضربه میزند و سبب بروز زمینلرزه میشود.
و...
۲- اما با فرار رسیدن عصر مدرنیته انسان غربی کوشید برای توضیح پدیدهها به جای چنگ زدن به خرافات و اسطورهها دستاویزی در عقل بجوید. به عبارت دیگر مدرنیته برای تثبیت خود به تنها مرجعیت قابل اعتماد که همان خرد بشری بود توسل جست و به نام "روشنگری" کوشید دست سنت، افسانه، اسطوره و حتی دین را در امور، بی مقدار جلوه دهد و بر آن غلبه کند. از زمان دکارت به بعد فلسفه مدرن نقطه تمرکزش را متوجه خودآگاهی و ذهن کرد. انسان مدرن با تکیه بر عقل بر روی آیینه خم شده تا نقش و تصویر خود را به عنوان "فاعل شناسا" مشاهده کند و این امر سر آغازی جدیدی بود برای اتکا به عقل و خرد بشری برای تمشیت امور و شکل گیری ذهنیت مدرنی که به تعبیر هابرماس این ذهنیت توانست عرصه تجربهی روزانه دنیائی که ما در آن زندگی میکنیم را از پایه متافیزیکی و دینی جدا کند.
تداوم این رویکر و باور به خرد و عقلانیت در نهایت منجر به توانمندی انسان در مقابل طبیعت، جامعه و دولت شد. فن آوری و تکنولوژی مدرن زیربنای قدرتمندی انسان در برابر طبیعت را به وجود آورد و حقوق-شهروندی زیربنای قدرتمندی انسان در مقابل جامعه و دولت را فراهم کرد.
از همین رو دیری نپائید که نوع نگاه به جهان و انسان و اهمیت عقل و خرد بشری مبنائی شد برای تقسیم جوامع به مدرن و عقب مانده...
۳- زلزلههای ویرانگری که هر از گاهی دامن مردم خاورمیانه و بسیاری دیگر از کشورها را میگیرد وجه مشترک بسیاری از این زمین لرزها برای کشورهای توسعه نیافته ویرانگری محض است و اما در مقابل کشورهائی زلزله خیز توسعه یافته همچون ژاپن، زمین لرزههای بالای ۸ ریشتر هم بعضا به امری عادی برایشان تبدیل شده است چرا که ژاپن دیگر زلزله را ناشی از فشار گربه ماهی غول پیکر و یا خشم خدایان به خاطر پلیدی و بی حجابی نمیداند بلکه توجیه علمی برای آن پیدا کرده و از همه مهمتر به جای آنکه تکنولوژی را ابزاری برای تسلط صرف و سرکوب مردم و وسیلهای برای تجاوز به آزادی درونی آنها تبدیل کند توانسته آن را به خدمت مردمان و توسعه کشورش در بیاورد تا بر طبیعت مسلط شود برای رسیدن به یک وضعیت بهتر...
هر چند در مقابل در کشورهای توسعه نیافته دیگر کسی زلزله را با شاخ گاو، دم اسب و خرطوم فیل توضیح نمیدهد اما واقعیت آن است که علی رغم تکرار این وقایع و فاجعههایش، مهمترین امر غایب در فرایند تصمیم گیری و مدیریت بلایای طبیعی در سطح خرد و کلان به حاشیه رفتن عقلانیت، علم، تکنولوژی و فن آوری است و تا زمانی که این سیکل ادامه داشته باشد هر از گاهی باید خود را برای سرودن مرثیه جدید برای فاجعههای تکراری آماده کنیم.
نادیده گرفتن هر جنبه ای از قضایا منجر به تصمیمات ناقصی میشود.
بی مقدار شمردن نگاه دینی به مسائل، از منفورترین بیخردیهاست. هر چه سطح دانش بشر زیادتر شود بیشتر به ضعف خود پی میبرد راهی جز پناه بردن به خدای قدرتمند و توانا بر هر کاری نیست. همانطور که رو آوردن به دین حق لازم است خردمندی در اقامه دین هم لازم هست. حنیف و حقگرا بودن در دین داری لازم است و گرنه مثل اهل کتاب مطرح در قرآن، به جای خدا، پیامبران و علما پرستش میشود. (419601)