سیدعبدالجواد موسوی، (شاعر و روزنامهنگار)
روزی که آن خانم محترم گفت، هرکس از وضع موجود ناراضی است جمع کند و از این مملکت برود، کمتر کسی فکر میکرد اینجمله زشت و زننده بهزودی به تئوری یک جناح سیاسی در ایران بدل شود و بزرگ و کوچک این جماعت به دیگران بگویند: اوضاع همین هست که هست؛ اگر ناراضی هستید جمع کنید، بروید. البته از اول هم معلوم بود که آن تمامیتخواهی افسارگسیخته، روزی از چنین جاهایی سر در خواهد آورد.
آدمیزاد اگر اهرمی برای مهار نداشته باشد، حرص و ولعش سیریناپذیر است؛ حتی اگر این حرص را پشت شعارهای ارزشی و انقلابی پنهان کند. اگر همان روز اول بابت چنین توهینی به مردم ایران، توبیخ میشدید و به شما و دوستانتان میفهماندند که صاحب این مملکت نیستید، کار به این جاها نمیکشید. طبیعی است که وقتی کوسِ «أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی» میزنید و کسی جلویتان را نمیگیرد، کار به همین فضاحتها میکشد. از تریبون رسمی مملکت به هموطنان خودتان میگویید: جمعکن برو!
این ادبیات را اشغالگران صهیونیست هم در مقابل فلسطینیها بهکار نگرفتند. لااقل آن اوایل در پی تطمیع آنها بودند و خریدن زمینهایشان. جمعکن برو، فقط یک شعار خوشآهنگ نیست که لقلقه کوچک و بزرگ اینها شده باشد؛ یک عقیده است. یک عقیده فاسد سیاسی. دعوا هم فقط بر سر حجاب و سلائق شخصی نیست. آنهایی که از اوضاع دانشگاهها راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آنهایی که از وضعیت رسانه راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آنهایی که از انتخابات راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند.
آنهایی که از مهار تورم و بهار تورم راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آنهایی که از بیکاری راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آنهایی که از فدراسیون فوتبال راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. سرانگشتی هم حساب کنید، اکثر این مردم باید جمع کنند و بروند و شماها بمانید و مدینه فاضلهتان.ایرادی هم ندارد ولی حالا که چشم دیدن کسی جز خودتان را ندارید، لااقل تسهیلاتی برای جمعکردن آنهایی که باید بروند فراهم آورید، چون ممکن است همینجا بمانند و کار دستتان بدهند.