محمدرضا خورشیدی پاجی
فعال فرهنگی
وقتی صدای مگ مگ از شوخی و لودگی بی مزه داوران برنامه به اصطلاح مذهبی در جایگاه شبکه ملی بروز کرد شان شاد کردن عامه مردم نزول به رقاصی و دامن پوشیدن در جلوی دید مخاطبان پوشش زنده حواله داده شد!
عموما حتی تعزیهگردانان که صفر تا صد اجرا و پشت صحنه در جلوی دید تماشاگران و علنی میباشد در شبیه خوانی که مردان جای نقش زنان داستان را بر عهده دارند برای پوشیدن نقاب و دامن سعی میکنند با پرده و پرده پوشی در تعویض یا تغییر لباس به اصل موضوع خدشه وارد نشود و تعزیه تحتالشعاع موضوعات حاشیه قرار نگیرد چطور برنامهسازان مدعی برنامه مذهبی با آن همه خرج و بساط به مؤثرههای حدود و ظرافت تربیتی توجه نداشتهاند؟
بوسیدنهای پیاپی و بغل کردنهای مصنوعی داوران، بیان خاطرات شخصی و بی مزه و بی سروته بدون مبانی و پشتوانه با توسل و دستاویز ی به قسمهای مقدسات، شوخیهای کوچه بازاری و منقلی و پاسکاری و آبشار به یکدیگر، تاکید بر کلمات زبان بیگانه و معرفی کتاب خاص بدون توجه به عدالت معرفی با وجود کتابهای برتر همطراز، بزک کردن لباسهای من درآوردی بی تناسب با بوم فرهنگ ایران در اجراهای تکمحور، های های مولودیخوان کشور بیگانه با زبان بیگانه در آنتن شبکه ملی، آبروریزی بوده که رسانه بدون توجه به اثرگذاری مثبت از خود بروز داده است.
اگر برنامه رقابتمحور بوده چرا تقلید و کپی از برنامه خارج از ایران یا برنامههای شکستخورده گذشته رسانه داخلی با نقایص محتوایی از جمله برنامه تکمحور و بدون کارکردهای فعالیت گروهی و پایه ای و غالبا بر مبنای تجربههای فرد محور به صحنه و اجرا آورده میشد. در اکثر برنامه هایی که اجرا میشد سه داور مداح ایرانی با تاکید میگفتند ایشان یعنی اجراکننده را سالهاست میشناسیم و مقابل هم میگفت بله شاگردی کردیم، در حساب سرانگشتی میشود گفت آوردن افراد بر چه معیاری بوده آشنایی یا رندوم یا فرایند شفاف؟!
چه اصراری بوده که با خرج هنگفت و مخارج هتل و سفر از کشورهای دور افراد به برنامه بیایند که مثلا چند ثانیه مدح داشته باشند؟
شاید هم برنامه سازان به سالهای دور برگشتند که مدعیان جریانی میگفتند ما کاری به غم هموطنان حتی زلزله بوئین زهرا و طبس نداریم، چراغانی محلات به مناسبت اعیاد شعبانیه بشدت تمام باید برگزار شود که این نوستالوژی در اذهان سرنخهایی از تفکر ارتجاعی را تداعی نمیکند؟ برنامه پایدار باید با وسواس، عمیق، همه جانبه نگر و براساس چیدمان تربیتی حتی شادیآور عامهپسند دارای کرامت و اصول و مبانی متقن باشد نه رضایت نحله و گروه خاص تعبیه شده و القا شود.
برنامه چنان از هویت سطحی یا بی هدفی برخوردار بود که کارگزاران و داوران در قالب مجری به تکرار و تاکید بیان میکردند ما هیت هستیم و بلافاصله در گیجی کلام میگفتند ما هیت نیستیم و تکرار ما میخواهیم شاد باشیم و اگر اینجا شوخی میکنیم الگوی ما چنین بیان کردند، خرج از الگوها و مقدسات برای لاپوشانی برنامه سطحینگر!
استفاده از امکانات سمعی و بصری گرانقیمت، دکورسازی پرخرج، خرج کردنهای هتل برای مهمانان از داخل و خارج کشور و هدایا، جایی برای نقد رسانه ای که گوش و چشم خود را بسته و مرغش یک پا دارد که روال درست همین است باقی نمیگذارد!
اما ایجابی و اجباری، نقد برنامه معلی نه بخاطر ارزشگذاری و اعتنا به برنامههای سازمان صدا و سیما بلکه هشدار و توجه صاحبنظران و دلسوزان مرزو بوم به خطر ترویج آنچه نباید به اسم نقاب تقدسگرایی ضربه به فرهنگ و بوم آداب، اخلاق اجتماعی، فرهنگی و رسوم سرزمینی مرسوم مردم وارد شود نقد شده است.
و هشدار به دستاندرکاران که در کجای نظام تربیتی و گسست بین نسلی قرار داریم آیا برنامه هروله و های های فلان بیگانه که الحان و آوای خوش هزاران نوجوان و جوان و مردمان این سرزمین را به سخره گرفته چه جوابی به نفوذ فرهنگ بیگانه دارید؟ شکست برنامه صد البته با نگاهی به همان نظرسنجی خودشان محرز میباشد اما تحلیل آن را به اساتید فن واگذار میکنیم باشد تا شاهد برنامه متقن شاد و شادیآفرین باشیم.